English Version
This Site Is Available In English

حضور دیده بان محترم جناب آقای لطفی در نمایندگی شادآباد

حضور دیده بان محترم جناب آقای لطفی در نمایندگی شادآباد

یازدهمین جلسه از دوره هشتاد و هفتم از کارگاه‌های آموزش عمومی کنگره ۶۰ ویژه مسافران و همسفران نمایندگی شادآباد به استادیدیده بان محترم مسافر بابک و نگهبانی مسافر علی‌اصغر و دبیری مسافر علی با دستور »جهان بینی 1 و 2» در روز شنبه 13اردیبهشت ۱۴۰۴ ساعت 17:00 آغاز به کارکرد.

خلاصه سخنان استاد:

سلام دوستان بابک هستم یک مسافر

خیلی خوشحالم که بعد از مدت‌ها فرصت این کار را پیدا کردم که در نمایندگی خوب شادآباد در خدمت شما مسافران و همسفران عزیز باشم. نمایندگی شادآباد شاید در کنار نمایندگی آکادمی اولین نمایندگی بود که شکل گرفت و از همان اول نمایندگی بود که خدمتگزاران خوبی را پرورش می‌داد و مسافران و همسفرانی که در این نمایندگی بودند همیشه قوی عمل می‌کردند.همیشه این نمایندگی جز نمایندگی‌های قوی کنگره ۶۰ بوده وامیدوارم این روند را ما هم بتوانیم ادامه بدهیم و هر کاری که از دستمان برمی‌آید انجام بدهیم تا نمایندگی این روند رو به رشد خود را داشته باشد.

در رابطه با دستور جلسه این هفته که بحث جهان‌بینی هست، اگر بخواهیم برگردیم به خود نوشتار جهان‌بینی، بسیار گسترده است و من نه علم آن رادارم که راجع¬به آن صحبت کنم و نه زمان اجازه این کار را به من می‌دهد، اما اگر بخواهم به‌اختصار بگویم که در جزوه جهان‌بینی هم آمده است جهان‌بینی ابزاری است که ما بتوانیم به‌وسیله آن درون و بیرون خودمان را بشناسیم، یعنی اگر من بخواهم با درون خودم ارتباط پیدا کنم و ارتباط خوبی با بیرون داشته باشم نیازمند ابزاری هستم که کنگره ۶۰ آن را به‌عنوان جهان‌بینی در اختیار من قرار داده است. اگر دقت کنیم اولین چیزی که یک شخص زمانی که وارد کنگره می‌شود به‌عنوان یک تازه‌وارد چه مسافر و چه همسفر با آن برخورد می¬کند علم بهتر زیستن و چگونگی رفتار با یک مصرف‌کننده است. این دو اهداف اولیه‌ای است که یک همسفر در بدو ورود به کنگره با آن آشنا می‌شود. مثلث درمان که شامل جسم، روان و جهان‌بینی است، اگر نگاه کنیم جهان‌بینی گستره بزرگی از زندگی ما را به خود اختصاص داده است و این نشان‌دهنده این است که جهان‌بینی بحث بسیار مهمی است و می‌تواند ابزار مهمی باشد که من با استفاده درست از آن بتوانم به اهدافی که دارم برسم. وقتی در کنگره می‌گوییم جهان‌بینی علم ارتباط برقرار کردن با جهان درون و بیرون خودمان است یک بحثی که پیش می‌آید این است که اصلاً من چرا نیاز دارم که با درون خودم ارتباط برقرار کنم. من خودم این را در کنگره یاد گرفتم که اگر انسان را یک کوه در نظر بگیریم قله کوه می‌شود صور ظاهر انسان و از قله به پایین کوه که قسمت زیادی از کوه، یعنی حدود 80 درصد کوه را شامل می‌شود، صور پنهان است و این چیزی است که من برای ارتباط با آن به جهان‌بینی نیاز دارم.
من وقتی¬که به خودم نگاه می‌کنم شاید دلایل زیادی وجود داشته است که من مصرف‌کننده شده¬ام، ولی یکی از دلایل اصلی این بوده که نتوانسته‌ام با درون خودم ارتباط درستی برقرار کنم و آن عکس‌العملی که در قبال این عدم ارتباط نشان داده‌ام این بوده که مصرف‌کننده شوم و در کنگره هم این ادامه‌دار است. من یک زمانی، می‌توانم یک سفر اولی خوب باشم و بیایم و به درمان برسم و بعدش هم حالم خوب باشد یا اینکه یک سفر دومی باشم که بیایم و در کنگره خدمت بکنم، زمانی می‌تواند این اتفاق بیفتد که من ارتباط بسیار نزدیکی با درون خودم برقرار کرده باشم یعنی بتوانم خودم را بشناسم. یعنی اینکه این آگاهی را پیدا کنم که من به‌عنوان یک انسان چه نقاط قوت و چه نقاط ضعفی دارم و بتوانم نقاط قوتم را تقویت کنم و نقاط ضعفم را با استفاده از آموزش‌هایی که از وادی‌ها و سی‌دی‌ها و جهان‌بینی گرفته‌ام بتوانم به نقاط قوت تبدیل کنم. کلمه‌ای دیگری که در کنگره با آن برخورد می‌کنیم بحث نفس است، ما ممکن است حتی قبل از کنگره هم بحث نفس و انواع آن مثل نفس اماره، لوامه و مطمئنه را شنیده باشیم ولی خود من در بیرون از کنگره اینگونه تعریفی را از نفس نشنیده بودم و قبل از کنگره نفس برای من یک مفهوم بسیار گنگ بود. اگر یک نفر از من می‌پرسید نفس یعنی چه؟ نمی‌توانستم برایش توضیح بدهم، ولی زمانی که به کنگره آمدم بعد از خواندن جزوه جهان‌بینی حداقل توانستم در اولین قدم با نفس خودم آشنا بشوم، ولی بحث شناخت نفس یک پروسه زمان‌بر است و نیاز به خیلی از چیزهای دیگر دارد که هر انسانی بتواند نفس خودش را بشناسد. در کنگره ۶۰ و جزوه جهان‌بینی نفس چقدر زیبا تعریف‌شده است و تعریفی که در جزوه جهان‌بینی با آن برخورد می‌کنیم این است که نفس چیزی است که تعیین موجودیت می‌کند حالا این تعیین موجودیت یعنی چه؟ یعنی اینکه جایگاه من را به من نشان می‌دهد و نشانه نفس این است که خواسته دارد. من زمانی¬که مصرف‌کننده مواد بودم و در تاریکی‌ها و ضد ارزش‌ها سیر می‌کردم خواسته¬های من خواسته‌های منفی بود و خواسته‌هایی نبود که بتواند من را به سمت روشنایی‌ها ببرد، به همین دلیل جایگاهی که آن خواسته‌ها برای من تعریف می‌کرد جایگاه خوبی نبود، نه در اجتماع، نه در خانواده و نه در نزد خودم. من زمانی که به کنگره می‌آیم اگر سعی کنم با  نفس خودم آشنا بشوم و ذره ذره بتوانم آن را بشناسم و از راهکارهایی که در کنگره برای تغییر جایگاه¬های مختلف برای هر انسانی وجود دارد استفاده بکنم و بپذیرم که کجای کار قرارگرفته‌ام می¬توانم تغییر جایگاه داشته باشم.
کنگره به نظر من بزرگ‌ترین کاری که برای یک انسان انجام می‌دهد این است که مانند آینه عمل می‌کند، یعنی نشان می‌دهد که من کجای کار قرارگرفته‌ام و آیینه هیچ‌وقت به ما دروغ نمی‌گوید کنگره هم این‌جور قابلیتی دارد که به من بابک نشان می‌دهد که من کی هستم. خیلی وقت‌ها آقای مهندس در سی‌دی‌ها صحبت می‌کنند و من فکر می‌کنم که در مورد این موضوعات چقدر توانمندی دارم، وقتی نگاه می‌کنم و می‌بینم که هنوز در خیلی از موضوعات برای من گره وجود دارد چه در صور آشکار و چه در صور پنهان، به دنبال این می‌روم که بتوانم ذره ذره بتوانم این‌ها را تغییر بدهم. کنگره یک کار بسیار بزرگی که برای ما انجام می‌دهد این است که به ما نشان می‌دهد که کجای کار هستیم، درواقع برای ما تعیین موجودیت می‌کند و همان کار نفس را انجام می‌دهد. یک‌زمانی در من آن پذیرش وجود ندارد ولی اگر پذیرش در من وجود داشته باشد ذره ذره ظرفیتم اضافه می‌شود و زمانی که ظرفیت من در اثر استفاده از آموزش‌ها بالا برود می‌توانم به دانایی برسم و اینجاست که من ابزار لازم را دارم که بروم و تمرین کنم تا انسان بهتری بشوم. اگر نگاه کنیم جهان بینی یک ابزاری است که من با استفاده از آن بتوانم با جهان درون و بیرون خودم ارتباط برقرار کنم و یکی دیگر اینکه ابزاری است که بتوانم با آن خودم را تغییر بدهم. تمام سی‌دی‌های آقای مهندس چه مستقیم و چه غیرمستقیم به بحث جهان‌بینی مربوط می‌شود.
و همه این‌ها می‌تواند ابزاری باشد برای اینکه من بیایم و بتوانم خودم را تغییر بدهم و با داشتن پذیرش و بالا بردن ظرفیت با استفاده از دانایی بتوانم ذره ذره تغییر کنم. برخی مواقع می‌توانم به عنوان یک راهنما پشت میکروفون قرار بگیرم و خیلی زیبا صحبت کنم و جملات آقای مهندس را عین خودشان سر لژیون تکرار کنم، نه اینکه این عمل، کار آسانی باشد ولی خیلی سخت نیست آن چیزی که سخت است این است که من بتوانم آن مشکلات و آن گره‌هایی که در وجودم هست را تمرین کنم که در بیرون از کنگره برطرف کنم، در واقع کنگره و آموزش‌هایش برای من یک میدان تمرین باشد که بتوانم تغییر کنم و در بیرون از کنگره آنها را کاربردی کنم و به عنوان یک دانایی موثر در بیرون از کنگره از آن استفاده کنم. و بالعکس این اتفاق این است که در داخل کنگره حالم خوب است و زمانی که بیرون از کنگره می‌روم نمی‌توانم ارتباطات خوبی داشته باشم، آن کسی توانسته است، جهان‌بینی را کاربردی کند و دانایی‌اش را به دانایی موثر تبدیل کند که زمانی¬که از در کنگره بیرون می‌رود بتواند همه این‌ها را به مرحله اجرا در بیاورد، در واقع کنگره برای ما یک زمین تمرین است، در کنگره یاد می‌گیرم تا در وجودم نهادینه شود و زمانی که می‌روم بیرون بتوانم از آن استفاده کنم. یک نکته دیگر این است که مگر آدم‌های بیرون از کنگره جهان‌بینی ندارند؟ مگر یک فرد مصرف کننده جهان‌بینی ندارد؟ اینکه نوع و جنس آن جهان بینی چه چیزی باشد جایگاه من را تعیین می‌کند. زمانی که من می‌گویم سه نفس اماره، لوامه و مطمئنه دارم، اگر با آن قدرت انتخابی که خداوند در اختیار من قرار داده است، که نفسم را تربیت بکنم در مورد خواسته‌هایی که نفس اماره من دارد قاعدتاً نتیجه خوبی برای من ندارد، ولی زمانی که می‌آیم و ذره ذره از آن نفس لوامه استفاده می‌کنم یک تکانی به خودم می‌دهم که این جایگاه جایگاه خوبی برای من نیست جایگاهی نیست که من را به آرامش برساند می‌توانم با حق انتخابی که دارم یک مقداری به خودم زحمت بدهم و ذره ذره به آن نفس مطمئنه برسم. مثالش می‌شود تازه واردی که به کنگره می‌آید شاید در ماه‌های اول خطاهایی هم از او سر بزند ولی بعد از گذشت مدت کوتاهی یک تکانی به خود می‌دهد و می‌فهمد که کجا آمده است و می‌فهمد که اگر بخواهد بقیه عمرش را به عنوان آن انسانی که اشرف مخلوقات است زندگی کند باید یک تغییراتی را در خودش ایجاد کند، آن وقت، می‌آید و تصمیم می‌گیرد و حرکت می¬کند و کم¬کم به مرحله نفس مطمئنه، حداقل در مصرف مواد نزدیک می‌شود. زمانی که آقای مهندس می‌گویند که ما در کنگره درمان واقعی را پیدا کرده‌ایم و مثالی را می‌گویند که همه ما از آقای مهندس آن را شنیده‌ایم. نفس مطمئنه در درمان اعتیاد همین است که ما برای انجام این کار جلوی خودمان را نگیریم، سفر دومی‌های ما زمانی که سفرشان تمام می‌شود و زمان کوتاهی از سفر دومشان می‌گذرد اینگونه نیست که برای مصرف نکردن مواد جلوی خودشان را بگیرند ودر زمینه عدم استفاده از مواد به مرحله نفس مطمئنه رسیده‌اند. به نظر من مجموعه همه این علم‌ها می‌شود جهان‌بینی و بزرگترین نعمتی که خداوند بعد از ورود به کنگره به انسان می‌دهد این است که بتواند از طریق علم جهان‌بینی با خودش ارتباط برقرار کند. این دستاورد کمی و نعمت کوچکی نیست و ممکن است خیلی از ما ارزش واقعی آن را ندانیم و خوب است که در کنگره این دستور جلسات هست و ما می‌آییم و در کنار همدیگر می‌نشینیم که یادمان نرود که ارزش این علم چقدر بالاست.

 

ویراستاری:سایت نمایندگی شادآباد

 

 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .