جلسه هفتم از دور پنجم کارگاه‌های آموزشی عمومی کنگره ۶۰ نمایندگی دماوندبااستادی مسافر محمدرضا و نگهبانی مسافرنوید و دبیری مسافر هادی با دستور جلسه ((جهان بینی ۱ و ۲))در تاریخ ۱۳ اردیبهشت ماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۷:۰۰ آغاز به کار کرد.
سخنان استاد:
خدا را سپاس که امروز در این شعبه در جایگاه استادی می توانم خدمت کنم و آموزش بگیرم از جناب مهندس تشکر می کنم که بستری را فراهم کردند که می توانیم یاد بگیریم و یاد بدهیم و زندگی کنیم از آقای زرکش تشکر می کنم که به من اجازه خدمت دادند آنقدر در جایگاه استادی سطح انرژی بالا است که برای تک تک شماها آرزوی داشتن این حس را خواستارم.
موضوع جلسه جهان بینی :ما در کنگره یک مثلث داریم بنام مثلث درمان که تشکیل شده از جسم و روان و جهان بینی که برای به تعادل رسیدن جسم ده ماه تا یازده ماه زمان نیاز داریم ولی برای به تعادل رسیدن روان و جهان بینی مخصوصا جهان بینی زمانی نمی شود تعیین کرد و خدا می داند چقدر زمان می برد.
درمان در کنگره هم به این صورت می باشد که نودوپنج در صد مربوط به جهان بینی ما است و فقط پنج در صد مربو ط به جسم است یعنی ما با تخریب و نا فرمانی که از رب خود داشتیم با پا گذاشتن در مسیر تاریکی ها یک سری گره ها را برای خود بوجود آوردیم که اکثر گره ها در قسمت نا دیدنی می باشد ما یک صور آشکار و یک صور پنهان داریم که صور آشکار یا همان جسم با مصرف او تی درمان می شود.
اما قسمتی که ما در کنگره بیشتر بر روی آن کار می کنیم و در مورد آن حرف می زنیم مقوله جهان بینی می باشد من به واسطه خدمتی که در ساختمان سیمرغ دارم می خواهم این جهان بینی را به لژیون سردار ربط دهم در مقوله دانایی یک مثلث داریم بنام تفکر،تجربه و آموزش و یک مثلثی هم د رمقابل آن داریم بنام جهالت که تشکیل شده از ترس،نا امیدی و منیت می باشد.
در کنگره و بیرون از کنگره همه از این دو مثلث استفاده می کنند حال بعضی از مثلث دانایی و بعضی از نادانی استفاده می کنند خدا در قرآن می گوید بشیرا و نضیرا یعنی بشارت بده و نظارت کن یعنی خبر خوش بده به کسی که از مثلث دانایی استفاده می کند و آن دانایی را تبدیل به دانایی موثر می کند مژده بده که اتفاق خوب برایش می افتد و به قول جناب مهندس آرامش خواهد داشت و زندگی اش بهشت می باشد.
حال یکی هم است از مثلث جهالت استفاده می کند و خداوند می گوید نظیرا یعنی به او هشدار بده که اگر حرف راهنما را گوش ندهی در جلسات حضور پیدا نکنی و بر روی جهان بینی خود کار نکنی و در مسیر درست قرار نگیری به جای خوبی نمی رسی و اتفاقات خوب تجربه نخواهی کرد.لژیون سردار هم در مورد همین می باشد دو راهی که تصمیم می گیری ببخشی یا نبخشی که این بخشیدن و نبخشیدن در مورد استفاده از همین دو مثلث می باشد.
شخصی می آید در لژیون سردا شرکت می کند ، حضور فعال در کنگره دارد و تحت آموزش قرار می گیرد و این آموزش ها باعث می شود تفکر کند که این تفکر می گوید دیگران کاشتند و من خوردم و حال من بکارم دیگران استفاده کنند این شخص تجربه بخشش را کسب می کند و این بخشش هم طبیعتا میوه خواهد داد که میوه آن امنیت،ثروت و شادی می باشد.
باید این را در نظر داشته باشیم که بخشش ما باعث می شود مکان هایی بوجود بیاید که در آن زندگی خیلی از انسان ها و خانواده هایشان درست شود و
به واسطه این خدمت گره های زندگی من هم باز شوند.شخص دیگری هم است که از ترس،نا امیدی و منیت خود طبعیت می کند و نمی بخشد و وظیفه ماها این است که به آن ها یاد بدهیم که اگر نمی بخشی و از گذر گاه سخت عبور نمی کنی ممکن است در راستای آن خیلی اتفاق های بدی را تجربه کنی.
اگر یک سری لطف ها و کارها جبران نشود و ادای دین نشود طبیعتا باید در جای دیکر و به نحوی دیگر ادای دین شود و کنگره حرفش این است که اگر یک نفر به درمان رسید کمک کند یک نفر دیگر و یک زندگی دیگر هم نجات پیدا کند.امید وارم با برنامه ریزی و خدمت گذار بودن آن اتفاق خوب برای زندگی شما هم بیفتد. با تشکر و آرزوی بهترین ها برای خوانندگان این مطلب.
و در ادامه لژیون ویلیام:
و در ادامه رهایی مسافر فرهاد و مسافر علی از لژیون یکم:
و رهایی سیگار مسافر یاسر لژیون یکم:
تنظیم و ارسال:مسافر یاسر
- تعداد بازدید از این مطلب :
112