مسئله جهانبینی، فقط به مسافرین و همسفران کنگره۶۰ تعلق ندارد؛ بلکه تمام انسانها با آن سروکار دارند و برای رهایی و رسیدن به آرامش لازم و ضروری است که دانش خود را پیرامون مسئله جهانبینی ارتقاء دهند. بهعقیده من همه انسانها به جهانبینی نیاز دارند.
قبل از اینکه وارد کنگره شوم، فکر میکردم همهچیز را میدانم و میفهمم؛ ولی با آموزشهای کنگره متوجه شدم و درک کردم، من هیچچیز در مورد جهانبینی نمیدانم و باید آموزش بگیرم تا بتوانم این مفهوم را بهتر درک کنم.
مهمترین مسئلهای که همواره در مقوله فلسفه، دین و جهانبینی مطرح بوده است، وجود خداوند یا خالق هستی است که آیا هستی و خداوند وجود دارند یا خیر؟ اگر وجود دارد دلیل اثبات آن چیست؟
بهنظر من این مفهوم حس و ادراک است و هر فرد باید خود، آن را حس و درک کند؛ اگر میخواهیم خداوند را بشناسیم، باید یک سفری درونی به خود داشته باشیم، مانند؛ کندن چاه برای یافتن آب؛ اگر سفری بیرونی داشته باشیم خدا را گم میکنیم، نمیتوان او را در بیرون یافت؛ زیرا خداوند زمینه وجود ما است. از آنجایی که نفس دارای خواستههای بسیاری است و تعیین موجودیت میکند، ما میتوانیم آن را همانند؛ شهری عظیم در نظر بگیریم که ساکنین زیادی آنجا زندگی میکنند. مانند؛ انسانهای صالح، شرور، خردمند، دزد، طماع، دانشمند، خودپرست، قوی، ضعیف، هنرمند، ورزشکار و...
مراحل نفس بر اساس تنوع ذرات تشکیلدهنده نفس و ماهیت آنها، میتواند در یکی از این سه مرحله قرار بگیرد؛ که شامل نفس اماره، نفس لوامه و نفس مطمئنه هستند.
نفس اماره؛ در پایینترین سطح نفسها قرار دارد و انسان را به بدی و گناه سوق میدهد، این نفس بهدنبال آرامش و راحتی و از سختیها فراری است و مثل یک فرد منافق عمل میکند تا بتواند انسان را متأثر کند و او را به انحراف بکشاند.
نفس لوامه؛ در این مرحله از نفس، وقتی انسان مرتکب گناه و اشتباه میشود، خود را سرزنش میکند؛ وقتی کار اشتباهی انجام میدهد، احساس ناراحتی میکند در مرحله نفس لوامه، ممکن است یک نفر با کشتن یک شخص خود را سرزنش کند و دیگری با بیاحترامی کردن به اطرافیان، خود را سرزنش میکند.
نفس مطمئنه؛ در مقابل نفس اماره و نفس لوامه، بالاترین مرحله نفس شمرده شده است. این نفس را میتوان متصل به خدا عنوان نمود، به این دلیل پیوندی که با خدا دارد، قابل اطمینان است. انسانی که نفس مطمئنه در او بیدار میشود به سوی یقین حرکت کرده و راه و روش کار درست را پیدا میکند.
با توجه به آنچه که گفته شد، اکنون میدانیم که بزرگترین مانع در برابر نفس اماره و یا در حالت کلی، ذرات خواهانِ خواستههای نامعقول، همین دانایی است. هرقدر دانایی به خصوص دانایی مؤثر نیرومندتر باشد، در رسیدن به خواستههای نامعقول، ذرات نفس همانند؛ یک فیلتر عمل مینمایند و این ذرات در رسیدن به اهداف خود ناتوانتر و ضعیف میشوند. میزان دانایی ما در سطحی از مثلث قرار میگیرند که اگر اضلاع آن برابر باشد، میشود دانایی مؤثر یا دانایی که میتوانیم به آن عمل کنیم، در غیر این صورت یعنی؛ اگر اضلاع مثلث دانایی ما برابر نباشد و کوچک یا بزرگ باشد آن دانایی، دانایی مؤثر نیست.
نویسنده: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر فریده (لژیون بیستم)
رابط خبری: همسفر سیمین رهجوی راهنما همسفر فریده (لژیون بیستم)
عکاس: همسفر ملیحه رهجوی همسفر محبوبه (لژیون پنجم)
ویرایش و ارسال مطلب: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر رویا (لژیون هشتم) دبیر سایت
همسفران نمایندگی فردوسی مشهد
- تعداد بازدید از این مطلب :
124