جلسه هشتم از دوره سی و سوم کارگاههای آموزشی عمومی کنگره۶۰ نمایندگی خواجو با استادی؛ راهنمای محترم مسافر حمید، نگهبانی؛ مسافر بهنام و دبیری؛ مسافر سعید با دستور جلسه "وادی دوم و تاثیر آن روی من" و دستور جلسه دوم "دهمین سال رهایی راهنمای محترم مسافر بهزاد" در روز پنجشنبه مورخ 11 اردیبهشت ماه ۱۴۰۴ رأس ساعت ۱۶ آغاز بهکار نمود.

خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان حمید هستم یک مسافر.
خدا را شاکر هستم که بار دیگر توانستم درکنگره60 حضور پیدا کنم. از آقای مهندس، خانواده محترمشان و اساتید گرامیشان بسیار سپاسگزارم که بستری برای من فراهم کردند تا در آن بتوانم مصرف مواد مخدر و سیگار خود را درمان کنم و راه زندگی کردن را بیاموزم.

در مورد دستور جلسه اوّل؛ هیچ مخلوقی جهت بیهودگی پا به هستی نمینهد. این وادی به وادی امید معروف است، زیرا افرادی که برای اولین بار پا به کنگره میگذارند، یکی از ضد ارزشهای که با آن درگیر هستند یأس و ناامیدی میباشد.
باید به این درک برسیم؛ که چگونه افسرده و ناامید نشویم و بتوانیم همیشه بر ضد آن حرکت کنیم. استاد امین در سیدی؛ خواستههای درون میفرمایند: وقتی افسرده و گوشهگیر میشویم به این دلیل است که از خواسته درون خود دور شدهایم؛ در واقع خواسته درونی همه ما همان صراط مستقیم است اما باید بدانیم این خواسته در افراد مختلف با هم تفاوت دارد. هرکس بنا به علتی پا به این هستی نهاده است و قرار نیست حتماً کار آنچنان بزرگی انجام دهد، شاید یک نفر فقط برای پختن یک نوع غذای جدید و کسی هم مثل آقای مهندس برای کشفی بزرگ مانند متدد D.S.T به این جهان پا نهاده باشد.
ما باید در زندگی، علت آمدنِ به این جهان و خواسته درونی خود را بدون قیاس کردن با دیگران پیدا کنیم، یکی از خوبیهای کنگره60 این است که افراد پس از ورود، بهلطف خدا به سمت کشف این خواسته حرکت میکنند.
یکی از معانی گمراه شدگان که در انتهای سوره حمد نیز آمده، مصداق کسانی است که فراموش کردهاند برای چه کاری به این جهان آمدهاند و به همین دلیل در ظلمت و ناامیدی بهسر میبرند. استاد امین همیشه مثال واضحی میزنند، که چرا افراد دچار افسردگی میشوند؟ چون همیشه 180 درجه برخلاف خواسته درونی خود حرکت میکنند. انسان، اگر در مسیر ضد ارزشها حرکت کند همیشه دچار افسردگی و ناامیدی است و با پا گذاشتن در کنگره، دریافت آموزشها و حرکت به سمت ارزشها کمکم به آرامش و تعادل میرسد.
همه افراد دچار ناامیدی، افسردگی یا همان وسوسه میشوند، ولی باید راههای مقابله با آن را بیاموزیم، باید تصاویری مناسب جایگزین تصاویر ذهنی خود، در حین افسردگی بنماییم، یکی از بهترین تصاویری که افراد میتوانند داشته باشند آموزشهای کنگره60 است. ما در هر حلقهای از حیات که هستیم، حضورمان در آن حلقه الزامی بوده است و برای انجام امری خاص در آن حلقه از حیات قرار داریم و این امر یک تصویر زیبا برای جایگزینی میباشد.
برای جلوگیری از افسردگی، ابتدا باید عواملی که باعث افسردگی میشوند را بشناسیم؛
یکی از این دلایل ترس از آینده است که برای جلوگیری از این امر باید همیشه در زمان حال زندگی کنیم و انتظار ماورایی نداشته باشیم، دلیل دیگر نباید فراموش کنیم برای چه به این دنیا آمدهایم! چون با فراموشی، دوباره از خواستهها دور و درگیر ناامیدی و افسردگی میشویم. پس باید الان که هستیم قدر بودن و نفس کشیدن خود را بدانیم. شعری از مولانا که در سیدی کنیز و پادشاه آقای مهندس نقل میکنند:
** یکی خر داشت پالانش نبود// یافت پالان گرگ خر را در ربود **
در کل وادی دوم میگوید: وجود همه برای این جهان الزامی است؛ یک کرم سه روز به دنیا میآید، 5سانتیمتر مربع خاک را تسویه میکند و میمیرد، یک گل دو روز گل میدهد و از بین میرود، یعنی وظیفهاش همین است.
پس من هم باید وظیفه اصلیام را پیدا کنم و همانی که هستم، باشم و وقتی کارم تمام شد بروم و بدانیم همه چیز قرار نیست به روند معمولی خود باشد آنچه در تقدیر است به انجام میرسد، تلاش خود را بکنیم، بدون آنکه ناامید شویم.

دستور جلسه دوم:
در مورد دستور جلسهای دوم که بنده افتخار داشتم در جایگاه شاگردی آقا بهزاد قرار بگیرم از ایشان تقدیر و تشکر میکنم.
وقتی میپرسیدند، چرا امروز استادی را به شما دادهاند؟ خیلی فکر کردم؛ که چه گرهای درون من بوده است و آقا بهزاد چه دیدگاه بزرگی داشتهاند که این پیشنهاد را به بنده دادهاند! با آقای حکیمی صحبت که کردم؛ گفتند: چه مرد بزرگی که هیچ وقت شما را به دید یک رهجو نگاه نکرده است.
انشاالله که قدردان باشم و بدانم که تمام رهجویان، رهجویان کنگره هستند، که آمدهاند آموزش ببینند و در خدمت کنگره باشند.
همانطور که آقای امین فرمودند: ما رنج کشیدهایم (در اثر موادمخدر یا ضدارزشها) و رنج باعث شده است که رب و مربی پیدا کنیم پس باید همیشه قدردان آنها باشیم.
یکی از خصلتهای خوبی که آقا بهزاد داشتند ادب بود. همان روزهای اول در مصاحبهای که از او سوال شد هدفتان از آمدن به کنگره و لژیون چیست؟ فرمودند: هدف من این است که راهنما و استاد تربیت کنم و الان به خواسته درونیاش رسیده است و همه از کرامت و علم بالای ایشان میباشد. خانوادهای خدمتگزار و خیلی صبور هستند و هنوز هم میتوان از ایشان مشورت گرفت.
انشاالله که بتوانیم پشت سر او حرکت کنیم و الگوی برای نسلهای بعدی باشیم.
اعلام سفر مسافر بهزاد:
آنتیایکس؛ شیره، تریاک، قرص.
روش درمان؛ D.S.T
داروی درمان؛ شربت OT
مدتسفر؛ 15 ماه.
نام راهنما؛ حسین باقریان.
مدترهایی؛ 10 سال و 4 ماه.
ورزش در کنگره؛ فوتبال.
آرزوی مسافر بهزاد:
آرزو میکنم برای تکتک دوستان عزیزی که با اراده آهنی و قلبشان تشریف آوردن برای خروج ازتاریکیها و ظلمات اعتیاد، انشاالله با دستان پر، سال آینده و سالهای آینده برایشان جشن برگزار شود و من هم حضور داشته باشم.
آرزو همسفر هما:
آرزو میکنم برای کسانیکه هنوز با کنگره آشنا نشدهاند، انشاالله که هر چه زودتر اذن ورودشان صادر شود و به درمان برسند.
سخنان مسافر بهزاد:
سلام دوستان بهزاد هستم یک مسافر.
در ابتدا خداوند مهربان را سپاسگزارم که یک روز دیگر توفیق داد در خدمت شما دوستان خوبم حضور پیدا کنم، از آقای مهندس عزیز، خانواده محترمشان صمیمانه سپاسگزارم بهخاطر اینکه خودشان را وقف انسانها کردند و گذشتن از زندگی عامیانه برای همنوعان و انسانهای بیشماری که درمانشان را در کنگره60 انجام دهند، انشالله خدا سایهشان را مستدام نگه دارد.
از راهنمایان گرامیام که در طول سفر اول، سفر دوم و کل مراحلی که در کنگره حضور داشتم، به من کمک کردند. از کلیه خدمتگزاران کنگره60 و نمایندگی خواجو، از ایجنت محترم که با تلاش و زحمتشان باعث روشن ماندن این چراغ شدهاند، همچنین از گروه خانواده، همسفرم و در کل از همه دوستان تشکر میکنم.
تبریک خدمت دوستان عزیز مسافر و همسفر؛ که امسال در آزمون راهنمایی قبول شدند و مراحل دریافت شال راهنمایی را طی میکنند، انشاالله قدر این جایگاه را بدانند، به انسانها کمک کنند و بتوانند دستگیر آنها باشند.
اگر بعد از چندین سال، که در کنگره بودهام، هنوز سرشار از تکبر، منیت، غرور، کینهورزی، بدبینی و آن صفاتی باشم که در این سالها تلاش کردم از آن دور باشم یعنی؛ آموزش جهانبینی کنگره60 را فرا نگرفتهام، در واقع اگر ما، خیلی وقتها به حال خود رها شویم و از آموزشها و آن علوم کنگره که توسط اساتید آقای مهندس در اختیار ما قرار داده شده دور شویم و کنارگیری کنیم مطمئناً شکست میخوریم.
این تولدها یک پیام است؛ پیامی برای تازهواردین، تا ببینند افرادی هستند که، بعد از چندین سال رهایی بهصورت طبیعی و بدون وسوسه هیچ موادی یا داروی به زندگی خود ادامه میدهند، از حمید عزیز تشکر میکنم که مسئولیت استادی امروز را قبول کردند و این پیام را به دیگران انتقال دادند تا آنها ببینند جای درستی آمدهاند و قدر صندلی که روی آن نشستهاند را بدانند، چرا که هنوز در بیرون از کنگره با آن همه علمی که پیشرفت کرده است ولی هنوز با شوک مغزی و سمزدایی فجایعی بزرگ را به بار میآورند.
سختی سفر اول این است که؛ نیروهای منفی ثانیهای فروگذار نیستند در اینکه تو را از مدار و بهدست آوردن خودت ویافتن جایگاه خودت کنار بگذارند، اینقدر سنگ و موانع سر راهت قرار میدهند که از خواستهات کنارگیری کنی، پس پیام تولد را در این بدانید که با مرور زمان دارو دریافت، حال خوب و جهانبینی عوض میشود و دوباره زندگی را از نو شروع میکنید.
در این دوره زمان، خیلیها میلیاردها مال و علوم بسیاری دارند ولی قدرت گذشت آن را ندارند که به دیگران منتقل کنند و باعث میشود آن مال و علم با خودشان دفن شود.
ولی بزرگ مردی مثل آقای مهندس میآید، بیست و چند سال پای کنگره میایستد و میببینیم که چقدر کنگره بزرگ و رشد کرده است.
این شعر در وصف ایشان است؛
** ز نادرستی ما آسمان نگون باید . از آن بهپاست که در ما درستکارانند **
** همیشه مرد خدا گوهری کمیاب . ولیک من و شیخ ریا هزارانند. **
پس بدانید؛ بهترین مسیر برای شما انتخاب شده است؛ اگر روزی برخورد بدی با شما شد این از حالات طبیعی یک انسان است، گوشی به آنها ندهید و کنگره، آقای مهندس و علم کنگره را دریافت کنید که آنچنان ارتقاء، حال خوش و زندگی خوش پیدا میکنید، که با هیچچیزی قابل مقایسه نیست.
انشاالله که تکتکتان با لمس این جایگاه و کمک به انسانهای دیگر، بتوانید حال خوش و لذتش را در زندگی ببینید.
مشغلات اقتصادی، مادی و تفکری روزمره، غیرممکن است که در زندگی اکثریت دخیل نباشد، این بههم ریختگیهای زندگی، اجازه آرامش را نمیدهند، ولی این علوم جهانبینی کنگره60 است که به امداد ما میرسد و باعث میشود توازن و تعادل لنگر زندگی را چه در قسمت مسافران و همسفران حفظ کنیم.
از همسفرم تشکر میکنم که خیلی به بنده و خودش کمک کرد، سالهای زیادی به کنگره آمد، علم و علوم کنگره را آموخت و قدرتمند شد.
هر شخصی به کنگره میآید و یک خط از سیدیها را مینویسد؛ اگر در کفه ترازویش قدرت، تعادل و استحکام نباشد، آن جوهر را حرام کرده است، باید آنها در تمام سطوح زندگی کاربردی شود و تغییر را در درون خودش نشان دهد.
سخنان همسفر هما:
سلام دوستان هما هستم همسفر.
خداوند بزرگ را شاکر و سپاسگزارم که امروز در جمع دوستان محبت قرار دارم.
از آقای مهندس و خانواده گرامیشان تشکر میکنم، از راهنمای مسافرم آقای باقریان، از راهنمای خودم سر کار خانم اعظم تشکر میکنم و بهترینها را برایشان آرزو مندم. از مسافر عزیزم تشکر میکنم که اعتیاد بهانه ای بود تا بهواسطهی آن وارد کنگره شوم و علم درست زندگی کردن را فرا بگیرم و در کنگره خدمت کنم، از شما همسفران و مسافران، که امروز در جشن ما بودید، از آقا حمید که زحمت کشیدند و استادی خوبی را اجرا نمودند کمال تشکر و سلامتی را دارم، همچنین از فرزندانم تشکر میکنم، طی این چند سالی که من و پدرش در کنگره خدمت میکردیم، آنها بودن و نبودن ما را تحمل کردند.
اگر در کنگره نیستم، ولی آموزشهای که طی این 10 سال فرا گرفتهام را الان در زندگیام جاری میکنم و شاهد آرامش و آسایش هستم.
من هم یک زمانی مثل شماها بودم، افسوس میخوردم و میگفتم: غیرممکن است یکروز تولد ده سالگیام را ببینم؛ ولی امروز من، فردای شماهاست که پا به پای مسافرتان و در کنارشان به کنگره میآید در واقع مقابلشان نیستید، بدانید؛ کنگره فقط در مورد اعتیاد نیست، شاید درمان اعتیاد جزء کوچکی از آن باشد که شما نصیبتان میشود، اینجا درست زندگیکردن و الفبای زندگی را آموزش میبینید.
انشاالله به زودی زود شاهد جشن تولدهای بیشتری از شماها باشیم.

تایپ: مسافر جهانشاه لژیون هفدهم
ویراستار: مسافر مجید لژیون پنجم
عکس: مسافر مهدی لژیون هشتم
تنظیم و ارسال: مسافر حجت لژیون شانزدهم
نمایندگی خواجو
- تعداد بازدید از این مطلب :
394