English Version
This Site Is Available In English

برای هر کس فرصتی هست

برای هر کس فرصتی هست

جلسه اول از دوره اول جلسات آموزشی‌ عمومی کنگره ۶۰ نمایندگی سالار خمین با استادی مسافر احسان و نگهبانی مسافر عباس و دبیری مسافر فرج با دستور جلسه "وادی دوم و تأثیر آن بر روی من" در روز پنج‌شنبه ۱۱ اردیبهشت ۱۴۰۴ ساعت ۱۷ شروع به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد؛
در ابتدا خداوند بزرگ را سپاسگزارم که اذن و اجازه داد تا در این جایگاه بنشینم و خدمت کنم.
خیلی خوشحال هستم اولین کارگاه آموزشی است که هم همسفران هستند و هم مسافران، انشالله امروز جرقه‌ای شود تا چند وقت دیگر این سالن پر از جمعیت شود.
از نگهبان جلسه آقا عباس تشکر می‌کنم که شرایط جایگاه استادی را برای من فراهم کردند. من در خمین غریبه نیستم وقتی به خمین می‌آیم انگار به زادگاه خودم آمدم، من وقت زیاد ندارم و مستقیم می‌روم روی دستور جلسه امروز وادی دوم.

اگر بخواهم وارد این دستور جلسه شوم باید بگویم یک روز به‌طور اتفاقی جستجو کردم بهترین راه درمان اعتیاد چیست؟ آن زمان اصلاً هیچ درمان اعتیادی نبود؛ ولی آن همان الهامی بود که به من شد و اگر من می‌نوشتم بهترین راه ترک‌ اعتیاد، راه‌های دیگری برای من باز می‌شد.
دیدم نزدیک‌ترین نمایندگی به من اصفهان است. زمانی که اسم کنگره را دیدم انگار جرقه‌ای در من روشن شد و به اصفهان رفتم آنجا آقای منصوری نگهبان نظم بودن و به من گفتند: خوانساری خوب جایی آمده‌ای و من را بغل کرد و آن غول یخی که یخ بسته بود آب شد.

در کنگره مرا بغل کردند و آن جرقه‌ای بود که در وادی دوم می‌گوید «از هر نقطه‌ای نوری بتابد به آن اگر تفکر کنی جرقه‌ای می‌شود به روشنایی وسیع رسید»

استاد من همیشه می‌گوید؛ من در کنگره یک چای خوردم و آن جرقه خورد!
برای تک‌تک ما جرقه یک جوری خورده و حتماً در این هستی کاری کرده‌ای که این جرقه خورده است. زمانی که من اصفهان رفتم به من گفتند این کوچه‌ها پر از مصرف‌کننده است ولی تو انتخاب شده‌ای. پس قدر این صندلی را باید بدانیم و مفت و مجانی از دست ندهیم.
ما اگر فهمیدیم چه هستیم و که هستیم آن‌وقت دیگر کار تمام است. اینجا فقط به ما آگاهی می‌دهد که چه کسی هستیم.

وادی دوم می‌گوید: هیچ مخلوقی جهت بیهودگی پای به هستی نمی‌نهد هیچ‌کدام ما به هیچ نیستیم حتی اگر خود به هیچ فکر کنیم. اصلاً شما فکر کردید چه کسی هستیم؟ ما جانشین هستیم، این جایگاه را همین گونه به ما نداده‌اند. جانشین چه کسی؟ الان من در لژیون می‌گویم دبیر جانشین من است و این حدود و اختیارش چقدر است. ما جانشین هستیم، من دوست دارم بیشتر مطالب وادی را بشکافم ولی وادی از یک جنگ می‌گوید. خوشحالیم که به یک جنگ نرم می‌رویم، این جنگ، جنگ دانایی و فهمیدن است که چه هستی که هستی به چه دردی می‌خوری ما باید در این جنگ پیروز شویم یا شکست بخوریم، آیا واقعاً ما می‌جنگیم.

اول وادی تفکر را گذرانده‌ایم و از وادی اول اندوخته داشتیم، که وارد وادی دوم شدیم. از کجا باید بدانم من می‌جنگم.
زمانی که من مصرف‌کننده بودم همیشه مقداری مواد در داشبورد ماشین داشتم. آیا همان‌طور که در تاریکی‌ها بودم اینجا هم در روشنایی به دنبالش هستم؟ یا نه اگر دنبالش نیستم پس ما چگونه می‌جنگیم؟

کمی جلوتر می‌گوید: همه مطالب در درون و بیرون توست؛ یعنی چه؟ یعنی دنبال چه چیزی هستی. شما جانشینید و هرچه را تو فکر کنی توان انجام آن را داری. تمام قابلیت‌ها در انسان وجود دارد. آقای مهندس در کتاب می‌فرماید تمام مطالب درون توست ما خودمان روبروی خودمان هستیم. ما داروی درمان اعتیاد خودمان درون جیبمان بود. دکترش هم خودمان بودیم. راهنما فقط به ما آدرس می‌دهد. خداوند به پیامبر گفت برو یادشان بیاور و تذکر بده. که در ادامه وادی ۳ و ۴ می‌گوید همه‌کاره خودت هستی دنبال کمک کسی نباش.

وادی چهارم می‌گوید، حتی دنبال کمک خدا هم نباش، این‌ها همه در درون ماست اصلاً وارد تاریکی‌ها شدن به خاطر این است، که ما کار دیگری را می‌خواهیم بکنیم، اعتیاد بهانه آن بود. یک مقدار جلوتر می‌گوید همه‌چیز در درون و بیرون شماست، که مانند قله‌های آتش‌فشان ساکت و بی‌صدا هستند، که اگر به آن‌ها توان حرکت بدهی به هرچه می‌خواهی می‌رسید.
ما یک درون داریم و یک بیرون، ما یک سیستم داریم، به نام سیستم ایکس، این سیستم ایکس مواد مخدر طبیعی به ما می‌دهد هیچ انسانی بدون ماده مخدر طبیعی قادر به زندگی کردن نیست. حالا ما این سیستم را خراب کرده‌ایم، و اینجا به روش DST آن را درست می‌کنیم. سردار می‌گوید از این سیستم ایکس چه بگویم که جهان و جهانیان در مقابلش مانند پر کاهی هستند.

یک اشاره‌ای در مورد سیگار بکنم. کسی که بعد از دو ماه سفر کردن به لژیون سیگار نمی‌آید نیرویی که راهنما خرج می‌کند در فاضلاب می‌اندازد چون سیگار خیلی مهم است. این شعبه احتیاج دارد پایه‌های محکمی داشته باشد، یکی از آثار مهم این وادی همین است. الآن این شعبه را چه کسانی ساخته‌اند؟
می‌گفتند معتادین را باید به جزیره انداخت این‌ها به درد نمی‌خورند یا باید اعدامشان کنید ولی همین‌ها اینجا را ساختند. خوب این‌ها همان قله‌های آتش‌فشان هستند که توان حرکت پیدا کردند. در کنگره هم سیستم ایکس بازسازی می‌شود و در بسیاری موارد همراه با آن مشکلات و بیماری‌های دیگر فرد هم به درمان می‌رسد.

ممنون که به صحبت‌های من گوش کردید.

عکاس: مسافر محمد‌رضا
نویسنده ویرایش تنظیم و ارسال: مسافر عباس

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .