English Version
This Site Is Available In English

الگو بودن در همه جای هستی کاربرد دارد

الگو بودن در همه جای هستی کاربرد دارد

جلسه نهم از دوره سیزدهم کارگاه‌های آموزشی عمومی کنگره ۶۰ نمایندگی چرمهین ویژه مسافران و همسفران با استادی دیده‌بان محترم احمد حکیمی، نگهبانی مسافر احمد و دبیری مسافر افشین با دستور جلسات " وادی دوم و تأثیر آن بر روی من و چشن چهاردهمین سال رهایی راهنما مسافر علی کاظمی" پنجشنبه 11 اردیبهشت 1404 ساعت 16 آغاز بکار نمود.

خلاصه سخنان استاد :

سلام دوستان احمد هستم یک مسافر، امروز دوتا دستور جلسه داریم اولی وادی دوم، هیچ مخلوقین بی‌جهت قدم به حیات نمی‌نهد، هیچ از ما به هیچ نیستم حتی اگر خود به هیچ فکر کنیم؛ دومین دستور جلسه جشن چهاردهمین سال رهایی راهنما مسافر علی کاظمی؛ شاکر و سپاسگزارم از خداوند، خرسندم که امروز در جمع شما عزیزان در نمایندگی حضور دارم. از این دیدار بسیار خوشحالم و امیدوارم قدر این کنگره و رحمت الهی را بدانیم. از همه خدمتگزاران نمایندگی سپاسگزارم و امیدوارم از خدمت خود بهره‌مند شوند. چهاردهمین سال رهایی آقای علی کاظمی را به ایشان، آقای مهندس، خانواده محترمشان و همه اعضای کنگره ۶۰ تبریک می‌گویم.نکته مهم برای تازه‌واردان کنگره ۶۰، هماهنگی با این جمع است. گذراندن دوره سازگاری و کسب هماهنگی حسی و شناختی زمان می‌برد. اما وقتی وارد می‌شوید، ناخودآگاه به افراد نگاه می‌کنید؛ به رفتار، چهره و فیزیک آن‌ها. در جمعی که همه خواسته مشترکی دارند، افراد متنوعی را می‌بینید؛ با چهره‌های بشاش و سالم. صورتی زیباست که سالم باشد و انرژی ساطع کند. اینجاست که کنجکاو می‌شوید: “آیا واقعاً اعتیاد درمان شده؟ چه کرده که به این نقطه رسیده؟” الگو بودن در همه جای هستی کاربرد دارد. همه ما در کنگره وظایف و مسئولیت‌هایی داریم، اما عملکرد بعضی افراد را نمی‌توان نادیده گرفت. من معمولاً استادی تولد ایجنت‌ها یا شعب مرتبط با خود را قبول نمی‌کنم، چون وقتش را ندارم و نمی‌توانم عدالت را رعایت کنم. اما علی کاظمی از جمله افرادی است که نمی‌توان درخواستش را رد کرد. قدیمی‌ترها می‌دانند که این عزیز، به اندازه ۱۴ سال رهایی، خدمت کرده است؛ در دوره‌های مختلف مرزبانی و راهنمایی. نکته بارز در مورد علی این است که در زمان مسئولیت من، اگر اشتباهی رخ می‌داد و تذکر می‌دادم، دیگر تکرار نمی‌شد. باید به انسانی که دوست دارد و با تمام وجود می‌خواهد تغییر کند، احترام گذاشت. گاهی رهجو هدف رهایی را فراموش می‌کند و راهنمایش را الگو قرار می‌دهد. الگو بودن بسیار تأثیرگذار است. نیازی به تعریف از خدمات علی آقا نیست، چون خدمات ایشان در این ۱۴ سال نمایان است. زندگی ما پر از فراز و نشیب است؛ گاه نیازمندیم و گاه بی‌نیاز. اما یاری رساندن به دیگران در این فراز و نشیب‌ها هرگز فراموش نمی‌شود. هدف همه ما رسیدن به یک نقطه است. به همین دلیل، آقای مهندس می‌فرمایند اگر راهنما ۱۱ ماه آموزش دهد و رهجو تصور کند که راهنما زحمت زیادی کشیده و محبت کرده، راهنما این کار را وظیفه خود می‌داند و هیچ توقعی ندارد. محبت بلاعوض یعنی همین؛ یعنی انتقال داشته‌ها بدون چشمداشت. راهنما برای کسب این داشته‌ها زحمت کشیده، زمان گذاشته، آموزش دیده و در چالش‌های مختلفی قرار گرفته است. مزد راهنما، دیدن تغییر در رهجو است؛ تغییری که بسیار لذت‌بخش است.

چهاردهمین سال رهایی علی آقا را به ایشان، خانواده محترم آقای مهندس، خانواده محترم آقای علی آقا و آقای ابراهیم خلیل‌زاده، راهنمای پایه ایشان، تبریک می‌گویم. چه باشند چه نباشند، این افتخار برای راهنما ثبت می‌شود که به این فرد کمک کرده تا به این نقطه برسد. هیچ مخلوقی بی‌جهت قدم به حیات نمی‌نهد و در انسان‌ها، این وظیفه باید یافت شود. نشانه یافتن وظیفه، لذت بردن از انجام آن و تأثیرگذاری در جهت قوانین هستی است. در این وادی، ناامیدی جایز نیست. انسان ناامید دچار دو حس پنهان است: منیت و جایگاه بالاتر از آنچه هست. آقای امین چقدر زیبا توضیح دادند که وقتی فرد از نظر تفکر و اندیشه، خود را در جایگاه بالاتری می‌بیند، چیزهایی که در دسترس است را نمی‌بیند و حتی فیزیولوژی انسان‌ها را فراموش می‌کند. بالاترین گوهر برای زیستن در هستی، سلامتی است. برای اجرای هدف خلقت، ابتدا باید به سلامتی رسید؛ یعنی سیگار نکشیدن، اضافه وزن نداشتن، مشروب نخوردن و مواد مصرف نکردن. اگر تاج روی سرت است، محکم نگهش دار. تکامل یعنی بهره بردن از حیات و زندگی طبق قوانین هستی؛ قوانینی که ربطی به مذهب و کیش ندارند. مشکلات را نمی‌توان به صفر رساند، اما می‌توان آن‌ها را به حداقل رساند.

تولد چهاردهمین سال رهایی آقای علی کاظمی نشان می‌دهد که این مخلوق بی‌جهت نیست و دارد امید می‌دهد، انگیزه می‌دهد و راه درست زندگی کردن را منتقل می‌کند. وعده خداوند دروغ نیست: نزدیک‌ترین شما به من، پرهیزگارترین و خدمتگزارترین شماست. خداوند اسمی از جایگاه نبرده و پیامبران را در اولویت قرار نداده است. هرکس خدمت بیشتری انجام دهد، از ضد ارزش‌ها دوری کند و پرهیزکار باشد، به خدا نزدیک‌تر است. پرهیز از عمل ضد ارزش، افکار بد، بدخواهی، انتقام‌جویی، توقع تشکر از دیگران و همواره قدردان بودن، همگی اجزای پرهیزکاری هستند. خوشبختانه، ما این‌ها را تمرین می‌کنیم تا به نقطه مطلوب برسیم و جایگاه خود را حس کنیم. اگر علی عزیز امروز به این نقطه رسیده، همراهی همسر و خانواده‌اش بسیار مهم و اثرگذار بوده است. به همان اندازه که به علی تبریک گفته می‌شود، باید به آن‌ها خدا قوت گفت که الگوی از خودگذشتگی هستند. امیدوارم تولد خوبی را در کنار هم داشته باشیم و لذت ببریم.

اعلام سفر راهنما علی‌آقا کاظمی، سلام دوستان علی هستم مسافر، آنتی‌ایکس الکل، تریاک و شیره، متد درمان DST، داروی درمان اپیوم خوراکی، مدت سفر 14 ماه، راهنما ابراهیم خلیل‌زاده، رهایی 14 سال 19 روز، ورزش در کنگره شنا، فوتبال و باستانی. 

خلاصه سخنان مسافر:

سلام دوستان علی هستم مسافر، خداوند را شکر می‌کنم به خاطرتمامی نعمت‌هایش، مخصوصاً بهترین نعمتی که در این هستی شامل حال من شد نعمت حضور و برخوردار شدن از نعمت های کنگره ۶۰؛ من از خداوند تشکر می‌کنم و از شما عزیزان قسمت مسافران و همسفران محترم به خاطر حضور تک تک شما عزیزان در جشن چهاردهمین سال رهایی بنده؛ از جناب آقای حکیمی استاد عزیزم در تمام سطوح کنگره سپاسگزاری می‌کنم. از راهنمای سفراولم جناب آقای ابراهیم خلیل زاده عزیزم خیلی تشکر می‌کنم که برای من زحمات زیادی کشیدند و نتوانستند در جلسه امروز حضورپیدا کنند از خانواده بسیار عزیزم تشکر می‌کنم، از پسرگلم که امروز در کنارم حضور دارد تشکر می‌کنم، من خیلی وقت جلسه را نمی گیرم امروز جشن ما می تواند قسمت مهمی از درمان بچه های سفر اول باشد، این هم قسمت مهمی از درمان می‌تواند باشد وقتی که یک خانواده می‌تواند به صحت و سلامتی برسد تک تک شما می‌توانید این مسیر را با نعمت کنگره ۶۰ طی کنید و بهره‌مند شوید از این مسیر، من زمانی که وارد کنگره شدم و سفرم به اتمام رسید همزمان شد با اینکه راهنمای خوبم آقا ابراهیم لژیونش را تحویل داد و من مرزبان شدم و نیازمند بودم استفاده کنم از راهنمایی‌های یک راهنمایی که برایم الگوی تمام قد باشد و آن شخص به لطف خدا استاد و معلم عزیزم جناب آقای احمد حکیمی بود که از ایشان خیلی چیزها یاد گرفتم و چیزی از ایشان که من را شیفته خودش می‌کرد این بود که فرصت اشتباه کردن به من می‌داد خیلی برایم جالب بود هیچ گاه بابت آن اشتباه من را سرزنش نمی‌کرد و اشتباهات راه  یکبار بیشتر به ما نمی‌گفت و بار دومی نبود، از خصوصیات ایشان هرچه بخواهم بگویم و جمعیت احیای کنگره شصت همه ایشان را می شناسند، در واقع لایق چنین پیامی که آقای مهندس می‌فرمایند، دیده‌بانان ستون‌های کنگره ۶۰ هستند ایشان هستند. هفته دیده‌بان را خدمت ایشان پیشاپیش تبریک عرض می‌کنم که نمی‌دانم آیا قسمت ما باشد جشن دیده‌بان را درخدمت شما باشیم، قسمت کدام نمایندگی باشد حضور شما، انشاالله که مبارک شما باشد. از تک تک عزیزانی که در اصفهان من از آنها آموزش گرفتم و یاد گرفتم تشکر می‌کنم از جلال عزیزم  تشکر می‌کنم. از روز اولی هم که وارد چرمهین شدم آقا مجید دادگستر عزیز در کنار ما بود بمدت یک‌سال ازش تشکر می‌کنم و از تمامی عزیزان که در این جشن حضور پیدا کردند تشکر و قدردانی می‌کنم.

دلی دیرم خریدار محبت کز او گرم است بازار محبت،
لباسی دوختم بر قامت دل ز پود محنت و تار محبت

تایپ و عکس : مسافر رضا، مسافر ابراهیم لژیون یکم

ارسال : مسافر عسگر 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .