استاد امین در سیدی ناامیدی بیان کردند: ناامیدی، یکی از حسهای خیلی قدرتمندی است که انسان را در تاریکی نگه میدارد و بزرگترین ابزار نفس اماره است؛ چون هیچ حرکتی نمیتوانید انجام بدهید و مدام در جای خود درجا میزنید.
زمانی که انسان فکر میکند هیچ ارزشی ندارد و این تفکر در او قدرت میگیرد؛ آن موقع ناامیدی اطراف او را احاطه میکند. هرچه این فکر قویتر شود؛ عمق ناامیدی بیشتر میشود.
در طبیعت دو پدیده سازنده و مخرب داریم؛ در درون ما هم دو نیروی منفی و مثبت وجود دارد. مهمترین مسئلهای که باید بدانیم در اثر یکسری از حوادث و اتفاقات، خیلی از نیروهایی که ما داشتیم از کنترل و اختیار ما خارج شده است.
بار غم و اندوهی که انسان به دوش میکشد؛ وقتی از یک حدی بیشتر میشود ناامیدی را به وجود میآورد و اگر خیلی زیاد شود در شخص احساس افسردگی و پوچی را به وجود میآورد.
وقتی انسان یک خواسته خیلی عمیق درونی داشته باشد و برای رسیدن به آن هر راهی که به فکرش میرسد امتحان میکند؛ ولی نتیجهای نمیگیرد آن موقع ناامیدی به سراغ او میآید.
ناامیدی، احساس را در شخص کور میکند، نظر خاصی در مورد موضوعهای مختلف ندارد، از هیچ چیز لذت نمیبرد. اولین کاری که ناامیدی انجام میدهد؛ انگیزه ما برای حرکت کردن را از بین میبرد و ما را فلج میکند. درصورتی میتوانیم از ناامیدی خارج شویم و راه آن را پیدا کنیم که ناامیدی را بشناسیم.
مسئله اصلی در ناامیدی، وقتی ما دچار مشکلی میشویم و به مرور زمان برای ما تغییر به وجود بیاید؛ ناخودآگاه این تفکر در ما به وجود میآید و قدرتمند میشود که این اتفاق یا مسئله، طبیعی است؛ مثلاً وقتی از بهار لذت نمیبریم این تفکر به وجود میآید که اصلاً آمدن بهار لذتی ندارد، که این تفکر خطرناکی است.
بهترین و درستترین راه بیرون آمدن از تاریکیها، پاک و جدا کردن پیوندها و نیروهای منفی از وجود خودمان است.
برداشت من: وقتی سیدی ناامیدی را نوشتم مدام آوای کنگره در ذهنم نمایان میشد:
برپا خیز ای انسان
شهرت گشته ویران
بیرون کن این شیطان
تا انسان پرگیرد
از پستی برخیزد
فردا را روشن کن
گلباران میهن کن، آ
خیلی وقتها وقتی با اندک تلاشی به نتیجه نمیرسیدم، ناامید میشدم و از زمین و زمان و تمام هستی شکایت داشتم؛ اما الان با نوشتن این سیدی دریافتم که من فرمانروای میلیاردها سلول هستم که در جهت پیروزی و موفقیت من صبح و شب تلاش میکنند و مفهوم این آیه را با گوشت، پوست و خون خودم درک کردم؛
«یا اَیُها الَذینَ آمَنو لاتَقنُطو مَن رَحمَتّ الله....»
ای کسانی که ایمان آوردهاید از رحمت من ناامید نشوید.
وقتی در جهت صراط مستقیم حرکت کنم؛ قطعاً حضور خدا را حس خواهم کرد.
نویسنده: همسفر بتول رهجوی راهنما همسفر زهرا (لژیون ششم)
ارسال: همسفر فاطمه.ا دبیر سایت
همسفران نمایندگی یحیی زارع میبد
- تعداد بازدید از این مطلب :
100