سیزدهمین جلسه از دوره سی و هفتم از سری کارگاههای آموزشی، عمومی کنگره 60، نمایندگی فردوسی مشهد، با استادی راهنمای محترم مسافر مهدی، نگهبانی مسافر اکبر و دبیری مسافر جواد با دستور جلسه « وادی دوم و تاثیر آن روی من» پنج شنبه 11 اردیبهشت ماه 1404 ساعت 16:30 آغاز به کار نمود.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان مهدی هستم مسافر خدا را شاکر و سپاس گزارم که در این جایگاه خدمت میکنم.
دستور جلسه وادی دوم و تاثیرآن روی من
برداشت من از این وادی با توجه به آموزشهایی که گرفتم و به اعتقاد کنگره 60، نوع تفکر، برداشت و احساس شماست دو موردی که سیستم شبه افیونی جسم انسان را از کنترل خارج میکند یکی مواد مخدر و دیگری طرز تفکر و جهانبینی ما است و باید در اینجا برای به تعادل رسیدن سفری بین ده تا یازده ماه را طی کنیم و با توجه به مثلث کنگره 60 هر سه ضلع آن باهم باید به تعادل و رشد برسد که یکی از اضلاع آن جسم است که با متد dst و مصرف دارو درزمان مشخص به تعادل میرسد، یک ضلع دیگر جهانبینی است که در آن نوع تفکر و نگرش به تعادل میرسد و ضلع سوم روان است که با توجه به کامل شدن جسم و جهانبینی خودبهخود به تعادل میرسد.
(6).JPG)
حال با توجه به وادی اول درست تفکر کردن و درست مصرف کردن دارو بهصورت پلکانی به جلو حرکت کردن را آموزش دیدم معمولاً اکثر انسانها که میخواهند درست تفکر کنند،همان اول متوجه میشوند که چه چیزهایی را ازدستدادهاند بهطور مثال وقتی میخواهند پسانداز کردن را یاد بگیرند تازه متوجه میشوند که چه پولی را ازدستدادهاند. در کل در جهان هستی دونیرو وجود دارد که یکی به سمت جلو هدایت میکند و دیگری به سمت عقب و دلیل آن نیروی بازدارنده است که نمیخواهد من رشد کنم و تأثیر در تفکر من میگذارد و ایجاد ناامیدی میکند. یک تعریفی برای ناامیدی است که بهطور مثال من به سمت یک ایستگاه اتوبوس حدوداً پنج دقیقه زمان رسیدن دارم ولی اتوبوس حداکثر تا سه دقیقه دیگر حرکت میکند و تفکر من این است که هرچقدر سریعتر هم حرکت نمایم به اتوبوس نخواهم رسید و به خاطر ناامیدی که در من شکل میگیرد از حرکت و تلاش صرفنظر میکنم درصورتیکه در این جهان هستی گردانندهای وجود دارد و ممکن است هرلحظه همهچیز تغییر کند و من باید تلاش کنم غافل از این هستم که اتفاقاتی که قراراست بیفتد خواهد افتاد با این مثال واژه ناامیدی برای من روشن شد که هرلحظه نباید دست از تلاش بردارم و در وادی دوم آموختیم وقتی خوب تفکر کنیم بعد به یاد آن چیزهایی که ازدستدادهایم میافتیم و ناامیدی به سراغمان میآید و با خودمان فکر میکنیم که همهچیزمان را ازدستدادهایم برای چه تلاش کنیم اینجاست که به این مثال فوق باید فکر نماییم که قدرتی برتر وجود دارد و هرلحظه امکان تغییرات در مسیر وجود دارد، وقتی از سختیها و مشکلات عبور میکنیم متوجه میشویم که آنقدر هم سخت و دشوار نبودهاند و این تفکر و نگرش ما بوده است و از اینکه به صحبتهای من گوش کردید از همه شما ممنون و سپاس گزارم.
در ادامه شاهد جشن تولد یکسال رهایی مسافر نعمت بودیم
(2).JPG)
سخنان راهنمای مسافر:
سلام دوستان مهدی هستم مسافر. خوشحال هستم که باز هم امروز شاهد یک سال رهایی مسافر نعمت هستیم در مورد سفر کردن نعمت روزی که وارد لژیون شد درگیر مصرف خیلی بالایی بود اینکه میگویند هیچ کار خدا بیحکمت نیست واقعاً همینطور است واقعاً قرار بود تولد چند هفته پیش انجام شود اما به دلایلی این اتفاق نیفتاد و دقیقاً شد امروز که دستور جلسه وادی دوم هست، نعمت خودواقعی، وادی دوم است.
نعمت ناخواسته با ناامیدی جنگید نمیدانم اتوبوس پنج دقیقه دیگر قرار بود حرکت کند نعمت ده دقیقه عقب بود تلاش کرد و با سرعت بیشتر خودش را به اتوبوس رساند تنها برگ برنده من و نعمت بودن و وجود همسفر بود و نعمت یک ویژگی خوبی که دارد این است که زیر و رو ندارد و کاری را که قادر به انجام دادن نیست با صراحت به زبان میآورد و من به او میگفتم شما مشکلات بزرگتری از این را پشت سر گذاشتی خودت خبر نداری.
که از یک مقطع به بعد مسیر درست را متوجه شد و خوشحالم که امروز شاهد یک سال رهایی نعمت هستیم.
از اینکه به صحبتهای من گوش دادین از همه شما ممنونم
(3).JPG)
سخنان مسافر:
سلام دوستان نعمت هستم مسافر. من خیلی انسان خوبی بودم ولی اعتیاد داستان خودش را دارد اوایل میگفتم حالا چه می شود اگر روزی چند گرم شیره مصرف کنم ؟ مگر پولش چقدر میشود؟ بعد متوجه شدم اعتیاد تاریکیهایی دارد که هیچکس را نمیتوانی بینی واقعاً اعتیاد خیلی داستان و مشکلات دارد.
یک روزی راهنمایم میگفت متوجه نمیشوی و هیچکس را نمیبینی. میگفتم چرا من خوب میبینم ولی بعد متوجه شدم که من فکر میکردم که میبینم. پیامهای کنگره شصت خیلی جالب است من کنگره را خیلی دوست دارم چون به من و خانوادهام و همچنین پدر و مادرم آبرو وزندگی جدید با آگاهی بیشتر ارزانی کرد خدا را شکرتاریکیها را تجربه کردم تا امروز عظمت روشنایی را حس کنم ممنون هستم از همه شما که به صحبتهای من گوش دادید.(4).JPG)
سخنان راهنمای همسفر :
سلام دوستان آتنا هستم همسفر. خداوند را شاکرم که در این جایگاه قرار گرفتم تا شاهد تولد عزیزان باشم.
انجام راه درست و کامل انسان را به انوار الهی نزدیک میکند و انوار الهی چشم دل میگشاید و بادید وسیع جهان ها چهره واقعی خود را در تصویر ذهن بهطور کامل هک مینماید آنگاه دیگر نمیتوان غیر از صراط مستقیم راه دیگری پیمود.
تبریک ویژه دارم خدمت آقا نعمت و فاطمه عزیز و همچنین راهنمای محترم آقا مهدی. خوب اوایل سفر فاطمه جان خیلی کمحرف و مظلوم بود من متوجه میشدم که پشت آن چهره مظلوم خیلی حرفها هست که به زبان نمیآورد بعداز صحبتهایی که داشتیم متوجه شدم که هنوز ترس از مسافرشان دارند که بهمرور که سفر کردند،با سفر درست و فرمانبرداری، خدا را شکر امروز یکی از موفقترین رهپویان در کنگره شصت هستند.
امیدوارم که تمامی مسافران و همسفران بتوانند عقاب درون خود را به پرواز در بیاورند و بال پروازی برای هم باشند .
ممنونم که با سکوت زیباتون به صحبت های من گوش دادید .
(5).JPG)
سخنان همسفر :
سلام دوستان فاطمه هستم همسفر نعمت. تشکر از همه بهویژه جناب مهندس که این بستر را فراهم کردند تا ما به آرامش برسیم این تولدها همه حامل پیام هستند امیدوارم که بتوانیم کاربردی کنیم کنگره میگوید ما مسیر را برای شما باز کردیم امید است که بتوانیم در این مسیر قدم برداریم وبرای هم دیگر آرامش و آسایش را به ارمغان بیاوریم.
ممنونم که به صحبتهای من توجه کردید
(3).JPG)
تایپ: مسافر ناصر لژیون یکم و مسافر محمد رضا لژیون دهم
ویرایش: مسافر محمد حسین لژیون پنجم
تصویر: مسافر علی لژیون یکم
تنظیم و ارسال: مسافر علی لژیون یکم
- تعداد بازدید از این مطلب :
137