چهاردهمین جلسه از دور سوم کارگاههای آموزشی عمومی کنگره ۶۰ ویژه مسافران و همسفران نمایندگی ارگ کرمان، با دستور جلسه "وادی دوم و تأثیر آن روی من"، روز پنجشنبه ۱۱ اردیبهشت ۱۴۰۴، ساعت ۱۷ با استادی مسافر کوروش، نگهبانی مسافر سجاد و دبیری مسافر سعدالله آغاز بهکار کرد.

خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان، کوروش هستم یک مسافر.
ابتدا جا دارد از بنیانگذار کنگره ۶۰، جناب آقای مهندس دژاکام و خانواده محترم ایشان تشکر کنم. همچنین از همه اعضای کنگره، بهویژه خدمتگزاران نمایندگی ارگ و قسمت همسفران و مسافران، صمیمانه سپاسگزارم. تشکر ویژهای دارم از استاد ارجمند، آقای نقدی، که این فرصت خدمت را به من دادند و همچنین از خانم زهرا، استاد همسفرم در لژیون اول شعبه ارگ؛ این دو بزرگوار باعث شدند آرامش به خانواده ما بازگردد.
و اما دستور جلسه: "هیچ مخلوقی جهت بیهودگی قدم به حیات نمینهد؛ هیچکدام از ما به هیچ نیستیم، حتی اگر خود به هیچ فکر کنیم."
در این وادی از امید سخن گفته میشود. مسافری که سالها درگیر اعتیاد بوده، با ورود به کنگره، کمکم با وادی اول یعنی تفکر آشنا میشود و شروع به اندیشیدن درباره تخریبهای گذشتهاش میکند. او خود را بیارزش و پوچ میپندارد که کاملاً طبیعی است؛ زیرا انسان پس از سالها مصرف مواد مخدر، برای نخستینبار شروع به تفکر میکند. اما وادی دوم، نقطه امید است. در این وادی یادآوری میشود که هیچ مخلوقی بیهوده نیست و ما انسانها، اشرف مخلوقات و جانشین خداوند بر زمین هستیم.
اگر به فلسفه وجودی حتی ریزترین مخلوقات مانند مورچه دقت کنیم، درمییابیم که آنها نیز با نظمی شگفتانگیز زندگی میکنند. شاید دیده باشید که مورچهها بهصورت منظم در صف حرکت میکنند، بیآنکه با یکدیگر برخوردی داشته باشند. این همان قانون ترافیک مورچههاست؛ هیچکدام نمیکوشند توانایی خود را به دیگری اثبات کنند و از همینرو، تصادف و برخوردی میانشان رخ نمیدهد. شگفتانگیزتر آنکه در صورت شلوغ شدن مسیر، سرعت خود را بهصورت طبیعی افزایش میدهند، بدون هیچ واکنش هیجانی یا اختلالی. اما ما انسانها چطور؟ در یک ترافیک کوچک، همه توقف میکنیم و صرفاً تماشا میکنیم.
مورچهها علاوه بر نظم، در نظام طبیعت نیز نقش مؤثری دارند؛ از جمله در حاصلخیزی خاک و انتقال اکسیژن. حال، ما که اشرف مخلوقات هستیم، اگر بخواهیم جایگاه حقیقی خود را درک کنیم، باید به الگوهایی مثل جناب آقای مهندس دژاکام توجه کنیم. ایشان میفرمودند: "روزی از عبور از خیابان میترسیدم، حتی از یک سرباز!" اما امروز در تعامل با مقامات بلندپایه و مسئولان هستند و زیرساختی عظیم به نام کنگره ۶۰ را بنیان نهادهاند.
ما پیشتر فقط تصمیم میگرفتیم: از فردا وزن کم کنیم، ترک کنیم، خانهمان را عوض کنیم... اما موفق نمیشدیم. چرا؟ چون زیرساخت نداشتیم. تغییر واقعی تنها در یک سیستم پایدار رخ میدهد. اگر کسی بخواهد وزن کم کند یا اعتیاد را ترک کند، باید در یک سیستم اصولی قرار بگیرد؛ وگرنه انگیزههای لحظهای و هیجانهای مقطعی راه به جایی نخواهند برد.
روش درمان اعتیاد بنیانگذار کنگره ۶۰ در جهان بینظیر است. استاد امین، فرزند جناب مهندس، زمانی که قصد داشت مقدمهای بر کتاب ۶۰ درجه بنویسد، به مادرش گفت: «نوشتن درباره اعتیاد پدرمان، آبروی خانوادگی ما را میبرد.» اما بعدها، همان استاد امین، بهترین آثار را به رشته تحریر درآورد و امروز به پدرش افتخار میکند.
پس اگر ما نیز میخواهیم تغییر کنیم، باید متصل به این سیستم باشیم تا تحولی ماندگار در ما شکل بگیرد.
"چرخ گردون گر دو روزی بر مراد ما نرفت / دائماً یکسان نباشد حال دوران، غم مخور"
ممنونم که به صحبتهای من گوش دادید.

تایپ:مسافرمحمدلژیون سوم
ویرایش و ارسال:مسافرامیرهادی لژیون دوم
- تعداد بازدید از این مطلب :
99