English Version
This Site Is Available In English

گفتگو با پهلوان محترم مسافر مصطفی

گفتگو با پهلوان محترم مسافر مصطفی

لطفا به رسم کنگره خودتان را معرفی بفرمایید.
سلام دوستان مصطفی هستم یک مسافر ، آخرین آنتی ایکس مصرفی شیره و تریاک ، سفر خودم را آغاز کردم در لژیون ۲ شعبه میرداماد به راهنمایی راهنمای خوبم مسافر علیرضا  با روش DST همراه با داروی OT  10 ماه چند روز سفر کردم و الان هم به شکر خداوند و دستان پرمهر آقای مهندس ۲۰ ماه است که آزاد و رها هستم.
شما و همسفر محترمتان عنوان پهلوانی را در کنگره کسب کردید در واقع یک میلیارد اهدا نموده اید ، ضمن تبریک به شما در مورد توانایی پرداخت این مبلغ و آثار و خیر و برکاتی که این عمل  در زندگی و کار شما داشته است ، بفرمایید.
اولا در مورد پرداخت این مبلغ باید بگویم ، کار من بستن چراغ های ماشین های سنگین است ، در واقع باید هزاران چراغ بسته بشود تا این مبلغ را بتوان  کسب کرد پس به این سادگی نیست اما وقتی فکر می کنم که این پول در کجا و چه راهی هزینه می شود آن وقت احساس شادی و آرامش و لذت دارد و خستگی از تنم بیرون می‌رود. اما در مورد این عملی که من انجام دادم  و این مبلغی را که خودم و همسفرم پرداخت کرده ایم ، فقط و فقط با خواست  و نیتی که انجام دادیم این مبلغ  با عنایت خداوندی به زندگی ما آمد و قطعا خیر و برکاتی هم داشته ، حال خوش ، برکت به مال ، کسب و کارم و آثار زیاد دیگری و باید اضافه کنم که من هیچ ادعایی ندارم ، جایگاه پهلوانی جایگاهی نیست که آدم مدعی باشد در واقع من به یک مجموعه مقدسی کمک کرده ام و از اینکه توانستم سهمی در این بنای آباد و پر رونق داشته باشم و بتوانم به همنوعان خودم کمک کنم تا به رهایی و درمان برسند ، خیلی خوشحالم و دیگران هم این مبالغ را قبلا پرداخته بودند که من توانستم به رهایی و حال خوش برسم . چه اینجا چه هر جای دنیا از این کمک ها استفاده بشود  باعث خوشحالی است ومن اگر  باز هم بتوانم هیچ دریغی از کمک مالی نخواهم کرد.
در مورد کسانی که تعهد پرداخت به لژیون سردار را دارند و هنوز موفق به پرداخت نشده اند ، چه توصیه ای دارید ؟
من صحبتم را در اینجا با تمثیل شروع می کنم . در واقع این کنگره توسط بنیان کنگره آقای مهندس و خانواده شان و زحمت های این عزیزان  به اینجا رسیده است و با توجه به صحبت های آقای مهندس و آموزشهای ایشان من هم یاد گرفتم تمثیلی را که برداشت خودم است داشته باشم . انشالله بتوانم حق مطلب را ادا کنم . یک تیرچه ۳ تا میلگرد ۱۶ و ۱۸ و ۲۲ دارد که یک مثلثی را تشکیل می دهند  در واقع اینها به عنوان  ستون‌هایی هستند که بلوک هارا نگه می دارند و آن چیزی که باعث مقاومت این تیرچه ها می شود ضمن اینکه این سه تا میلگرد هستند ولی آن ذرات ماسه ، سیمان و شن هم در مقاومت  و   حفظ و نگه داری سهم مهمی دارند و این مثلث را می شود سرداران ، دنورها و پهلوانان را مثال زد و همچنین نشان بی نشانی ولی اگر آن ذرات نباشند ، استحکامی نخواهند داشت منظورم از ذ رات  کمک های همه دوستان ولو اندک ، می تواند این مثلث  حفظ  کرده و استحکام ببخشد، پس باید به تعهدشان عمل بکنند و در کنار این ها می تواند لژیون سردار نقش مهمی را ایفا نماید.
انسان باید به چه نقطه از جهانبینی برسد تا بتواند چنین گذشتی داشته باشد ؟
در واقع می شود گفت مسافران از نظر کمک مالی در کنگره عنوان های دنوری و پهلوانی را کسب می کنند ، ولی  باید در بعد جهان بینی مانند آقای مهندس و استاد امین و راهنمایان هم پهلوان شد . به نظر من با توجه به آموزش های کنگره انسان باید در بعد جهان‌بینی پهلوان بشود یعنی بتواند به نفس اماره و نیروهای شیطانی و ضد ارزش ها پیروز شده  و از تاریکی ها نجات پیدا کند و به سمت نور برود و با علم و آگاهی به فرماندهی عقلش برسد. به نظر من وقتی انسان عاشق انسان های دیگری شد عاشق هستی شد و به عشق و محبت رسید  وقتی بخشیدن را بدون توقع  و انتظار یاد گرفت ، یعنی همان پهلوانی جهان بینی که ما این را مدیون آقای مهندس هستیم . در مورد همین پرداخت مبلغ هم اگر انسان پهلوان در جهان بینی نباشد نمی تواند پرداخت کند چون موقع پرداخت خیلی نیروهای شیطانی و نیروهای منفی می خواهند که جلوی این عمل خیر را بگیرند ، القائات شیطانی انسان را  محاصره می کنند ولی به لطف خداوند و آموزش های آقای مهندس ما در درجه اول در جهان بینی پهلوان می شویم که می توانیم از امور مالی و پول بگذریم و آن را به کنگره اهدا بکنیم پس یکی از رسالتهای خیلی مهم ما در کنگره پهلوان شدن از نظر جهان بینی است و دیگران کاشتند و ما خوردیم ، ما می کاریم تا بعد از ما بخورند.
و کلام آخر...
اول از خدای خودم سپاسگزارم که اذن ورود به کنگره را به من داد و از آقای مهندس عزیز و خانواده محترمشان که با آموزش های نابشان این حال خوش را در من ایجاد کردند . تشکر می کنم از پیشکسوت هایی که در این بیست و هفت سال زحمت کشیدند و این بناها و این آموزش ها را به اینجا رساندند که من مصطفی بیایم و به حال خوش برسم . همینطور از اینکه ذره ناچیزی بودم در کمک به کنگره و توانستم قدمی بردارم و در رهایی دیگران سهم داشته باشم  کما اینکه وقتی که عزیزی به راه هایی می رسد ، اشک شوق بریزم . از ایجنت محترم گروه مرزبانی و راهنمایان گرامی مخصوصا راهنمای خوب خودم مسافر علیرضا کمال تشکر و سپاسگزاری را دارم همچنین از دوستان سایت که زحمت می کشند ممنون و متشکر هستم . از اینکه من را به این گفتگو دعوت کردید سپاسگزارم.

تهیه : مسافر علی ( ل 4 )
نگارش : مسافر اکبر ( ل 1 )
ارسال : مسافر مهدی ( ل 16 )

نمایندگی میرداماد اصفهان

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .