جلسه نهم از دوره اول کارگاه آموزشی خصوصی کنگرۀ ۶۰ نمایندگی کارون، با استادی مسافر مجتبی ، نگهبانی مسافر حمید و دبیری مسافر حسن با دستور جلسه «وادی دوم و تأثیر آن بر روی من» روز یکشنبه نهم اردیبهشت ماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۷:۰۰ آغاز به کار کرد.
.jpg)
سخنان استاد؛
سلام دوستان مجتبی هستم مسافر، بسیار سپاسگزارم از خداوند که امروز فرصت رها بودن را به من داد و من را متوجه خودم کرد. برای اینکه انسان بتواند حداقل تا حدودی متوجه خودش شود و خودش را پیدا کند ابتدا میبایست به ارزش خود پی ببرد و متوجه شود که جهت بیهودگی قدم به هستی نگذاشته است. در سفر اول و برای رهایی از بند مواد من باید به خودم توجه میکردم و خودم را پیدا میکردم تا بتوانم در مسیر درمان قرار گیرم.
یک مرحله که عقب تر توجه کردم متوجه شدم که باید اول جسم خود را به درمان و تعادل برسانم. پس سفر اولم را آغاز کردم و با خودم پیمان بستم که این سفر را تمام کنم و به لطف خداوند و جناب مهندس و پروتکل بی نقص آن به درمان رسیدم. نتیجه شد درمان. بعد از درمان حس خوب توانستن را لمس کردم و یک اعتماد به نفسی پیدا کردم که آن را تا آن روز تجربه نکرده بودم.
در ادامه و بعد از اینکه انتخاب کردم که بایستم و خدمت کنم باز هم متوجه شدم که داستان زندگی فراتر از آن چیزی ست که تصور میکردم. متوجه شدم که در من قابلیت هایی ست که میتوانم از آنها استفاده کنم و به هم نوعان خود کمک کنم. متوجه شدم که خدمت به دیگران لذت بخش است. لذت میبرم وقتی که امید به یک تازه وارد میدهم، لذت میبرم وقتی که او را به لژیون تحویل میدهم، لذت میبرم وقتی که میبینم او سفر میکند، لذت میبرم که چهره او را بعد از مدتی بشاش و شاداب میبینم و وقتی میبینم که خدمتم اثر بخش است متوجه شدم که جهت بیهودگی قدم به این دنیا نگذاشته ام. بیهودگی برای هیچ موجودی نیست چه برسد به انسان که اشرف مخلوقات است.
بی شک در آینده و با تکرار و استمرار در گرفتن آموزش های جناب مهندس به قابلیت های بیشتری از خود پی خواهم برد همچنان که این جدیت و عشق را در پیشکسوتان خود میبینم و علاقه دارم به دریافتی که آنها از خدمت میبرند برسم و آن لذت را لمس کنم.
متشکرم که به من توجه کردید.
تایپ و ارسال؛ مسافر مجتبی
- تعداد بازدید از این مطلب :
113