نهمین جلسه از دور نهم سری کارگاههای آموزشی عمومی کنگره ۶۰ نمایندگی گوجان با استادی دیدهبان محترم: آقای احمد حکیمی و نگهبانی: مسافر مهرداد و دبیری: مسافر یاسر با دستور جلسه (وادی دوم و تاثیر آن روی من) در روز سهشنبه 1404/2/9 ساعت 17 آغاز به کار نمود.
خلاصه سخنان استاد:
سپاسگزاری و تشکر میکنم از همه خدمتگزاران در این نمایندگی و امیدوارم که عزیزان خدمتگزار از خدمتی که انجام میدهند، بهره لازم را ببرند. و تشکر ویژه هم از آقای مهندس و خانواده محترمشان که این بستر را فراهم کردند تا انسانها بتوانند از این روش استفاده بکنند، تا از زندگی لذت کافی را ببرند. دستور جلسات کنگره ۶۰ انتخابش بسیار حساس و در واقع موضوعات مهمی دارد که مرتبط با مسیر تغییر انسانهایی است که میخواهند در درونشان تغییر به وجود بیاورند، این دستور جلسات شکل گرفته است. وقتی گفته میشود هیچ مخلوقی جهت بیهودگی قدم به حیات نمینهد ما باید به این دقت بکنیم تفاوت بین انسانها در چند چیز است. یکیش دقت است،چرا یک انسان دقت بالاتری دارد و چرا یک انسان دقت پایینتری دارد؟ چرا یک انسان نقطه تحمل بالاتری دارد چرا یک انسان نقطه تحمل پایینتری دارد؟ در واقع این تفاوت بین انسانها به همین جهت است. انسانی که مسیر زندگیش رو دارد ادامه میدهد و اگر از هر فردی بپرسد که این زندگی چیه و ما برای چه به این جهان آمدیم و باید چیکار بکنیم و اصلاً برای چه ما خلق شدیم؟انسان خیلی تمایل دارد وقتی که در یک فشار و سختی قرار میگیرد نپذیرد این سختی را و موقعیتی که درونش قرار دارد خودش با دستهای خودش فراهم کرده است. میخواهد دلیل سختی را بیندازد گردن یک نیرو و ساختار دیگری و خودش را تبرئه بکند و خودش را بیگناه و قربانی جلوه بدهد که من هیچ نقشی در این قضایا نداشتم و حالا در این موقعیت قرار گرفتم. اما انسان سخت در اشتباه است ما در هر موقعیت و وضعیت تفکری، اندیشهای، اقتصادی، حال و روز، جهانبینی،قرار داریم، خودمان با دستهای خودمان فراهم کردیم. اساس و اصل کار زندگی ما بر پایه حل مشکلات است. یعنی اگر روزی برسد که از انسان مشکلات را بگیرند اون انسان دیگر قادر به زندگی نیست. اصلاً انگیزه ای برای زندگی و تغییر و رشد ندارد. در صورتی که انسان خلق شده که این خلقی که صورت گرفته از این استفاده بکند و لذت ببرد.خوب ما همینطور که لذتهای سالم داریم لذتهای ناسالم هم داریم. اصولاً انسان لذتهای ناسالم رو انتخاب میکند تا به لذتهای سالم برسند. تاریکی رو انتخاب میکند تا قدر روشنایی را بداند. چون بحث اضداد است وقتی که یک فردی با تمام وجودش اعتیاد رو با حالاتی که در دوران اعتیاد برای فرد به وجود میآورد به دلیل عملکردهایی که دارد وقتی آید و رها میشود آنها رو با همدیگه مقایسه میکند آن موقع کجا بوده و الان کجاست آن موقع به چه چیزی فکر میکرده و الان به چه فکر میکند.
برای اینکه یک انسان مفید بشوم و از زندگی لذت ببرم باید به دیگران و موجودات و هستی و هر ساختاری که وجود دارد، کمک بکنم تا به تکامل برسم. تکامل یعنی تبدیل شدن به یک انسانی که یاری میرساند و تبدیل به یک انسان مفید توی جامعه و زندگی و یا هر کجایی که هست، میشود. و این حرکت مسیری هست که ما داریم طی میکنیم تبدیل شدن به یک انسان مفید کار سادهای نیست. انسانی که میخواهد تبدیل بشود به یک انسانی که کمک میکند و یاری میرساند قطعاً این حالتی که گفتم را باید روی خودش کار کند تا به اون نقطه مطلوب برسد. درغیر این صورت در مسیر از آدمها ناراحت میشود. وقتی توقع نداشته باشد انسانی که هر کاری میکند وظیفه خود بداند دیگر از هیچ انسانی توقعی ندارد که از او تشکر و سپاسگزاری بکند. انسانی به این نقطه میرسد که انسانی توانمند و آگاه باشد.این که من چرا من معتاد شدم؟اصلاً هیچ ربطی به رفیق خوب و رفیق بد ندارد.این بستر هست که من درونش قرار میگیرم و به اون نقطه میرسم و تو تاریکی فرو میروم و از زندگی را به آتش میکشم. و همه چیز را از دست میدهم. یک انسان ناآگاه این کار را انجام میدهد. ما باید راهنما را الگوی خود قرار بدهیم راهنما خودش روش دیاس تی را اجرا کرده، سیدی نوشته و پارک رفته، زحمت کشیده و به حرف راهنمایش گوش کرده که به این نقطه رسیده،پس این شخص برای توی سفر اولی الگوی مناسبی میباشد شاید هدفت نباشد ولی باید برایتان الگو و نمونه باشد که اون مسیری که رفته تو هم بروی و به اون نقطه برسی. سپاسگزارم از اینکه توجه کردید.
.jpg)
.jpg)
.jpg)
.jpg)
نگارش سخنان استاد: مسافر مجید
تنظیم و ارسال: مرزبان خبری مسافرابوالقاسم
- تعداد بازدید از این مطلب :
810