English Version
This Site Is Available In English

ناامیدی یک نیروی منفی است که فقط سد راه ما می‌شود

ناامیدی یک نیروی منفی است که فقط سد راه ما می‌شود

سیزدهمین جلسه از دوره‌ بیستم کارگاه‌های آموزشی خصوصی کنگره۶۰ نمایندگی گنجعلی خان کرمان؛ به استادی مسافر حسین نگهبانی مسافر مسعود و دبیری مسافر موسی با دستور جلسه "وادی دوم و تأثیر آن روی من" سه‌شنبه ۹ اسفند۱۴۰۴ راس ساعت ۱۷ آغاز به کار نمود.

 

سخنان استاد: 

در ابتدا تشکر می‌کنم از راهنمای خوبم آقا احسان دژاکام و از ایجنت محترم آقا مجید و مرزبان‌های عزیز 

عنوان وادی دوم به ما یادآوری می‌کند که ما جهت بیهودگی پا به حیات نگذاشته‌ایم هیچ کدام از ما به هیچ نیستیم حتی اگر خود به هیچ فکر کنیم. 

موضوع اصلی این وادی امید و ناامیدی است. در وادی اول ما یاد گرفتیم که برای رسیدن به هر چیزی باید اول تفکر کنیم.

این وادی به ما می‌گوید که هیچ مخلوقی بیهوده پا به این هستی نگذاشته، چرا؟ برای مثال لاشخوری که خداوند آفریده از ته مانده لاشه شکار حیوانات استفاده می‌کند،برای اینکه که اگر این لاشخور نباشد این لاشه که در طبیعت جاه مانده باعث ايجاد بیماری میشود که به موجودات آسيب برساند. گاهی ما فکر می‌کنیم که به هیچ دردی نمی‌خوریم والکی به این دنیا آمدیم و قطعا اینجوری نیست.

 من خودم را مثال بزنم برای اینکه آمدم به این دنیا که تشکیل خانواده بدهم خانواده داشته باشم وحالا یک شغلی داشته باشم.و این شغل من می‌شود اثر مثبتی که در این دنیا می‌گذارم. یامثلاً یک دکتری بیمارها را درمانشان می‌کند، قاضی که بر صندلی قضاوت می‌شیند قضاوت‌ میکند.

ناامیدی یک نیروی منفی است که فقط سد راه ما می‌شود ومانع فکر کردن ما می‌شود در مسیر حرکت زندگی ما، مانع ایجاد میکند. این وادی به ما می‌گوید ناامید نباش دلیل اینکه فکر می‌کنیم که بیهوده پا به این حیات گذاشتیم فلسفه‌اش این است،برای پیدا کردن وجود خودت هست تا خودت را پیدا بکنی ناامیدی را از ما می‌گیرد و به ما امید می‌دهد می‌گوید خود را بشناس ما باید توانایی که در وجود خودمان هست را پیدا بکنیم به آن بها بدهیم و سیقلش بدیم تا بتوانیم مشکلات را از سر راهمان بر داریم و تغییر بکنیم.

 من در طول مسیر زندگی خودم با کلی افکار منفی و ناامیدی وارد تاریکی‌ها شدم وافکار خودم را در تاریکی‌های خودم مدفون کردم و بعد احساس ناامیدی وپوچی داشتم ولی وقتی به کنگره امدم برای خروج از آن یاد گرفتم که باید تفکر کنم خودم را بشناسم تغییر کنم و با تغییر تبدیل ایجاد می‌شود واین وادی چیز دیگری به ما می‌گوید حالا برای رسیدن به شناخت نیروهای مافوق ما باید روی سه اصل عمده سرمایه‌ گذاری کنیم که آن سه اصل عمده شامل ؛مشکلات جسم ما،مشکلات روان و مشکلات جهان‌بینی ما، برای رسیدن به آرامش، توازن وتعادل زندگی خودمان باید روی این سه، کار کنیم. 

من روزی با کلی ناامیدی،ترس و اضطراب‌ وارد کنگره شدم قطعاً تمام این آموزش‌ها بود که من رها شدم.

 اصلأ باورم نمی‌شد که یک روزی بخواهم بیایم و در این جایگاه بنشینم. با این آموزش‌ها که گرفتم تا بتوانم در زندگی خودم این وادی‌ها را عملی کنم.

 این وادی به من یاد داد که تو قطعاً باید دانایی و آگاهی کسب کنی، من با کلی ناامیدی قرض و بدهی آمدم کنگره و زمانی که رها شدم ذره ذره با کمک خداوند و آموزش‌ها و دانایی که از اینجا کسب کردم توانستم همه مشکلاتم را حل کنم و العان این‌ها را قدردان آقای مهندس و راهنمای عزیزم آقا احسان هستم.

 این هم ناگفته نماند قوانین کنگره را باید اجرا بکنی قوانین و آنها را باید دربر داشته باشی تا به این حال خوش برسی تا بتوانی به این جایگاه‌ها برسی و قطعاً همین است جایگاه تو را انتخاب می‌کند. هر کس در هر جایگاهی قرار دارد عین عدالت است.

  در پایان می‌خواهم این را بگویم، باخود شناسی باید بدانیم پایان شب سیه سپیدی است. 

.عکس؛مرزبان مسافر عليرضا 

تایپ؛مسافر حسین

ویرایش و بارگذاری؛مرزبان خبری مسافر مجید 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .