سلام دوستان علی اکبر هستم یک مسافر.
خلق مخلوقی نباشد بی هدف در این جهان
پس جهت بیهوده نگذارد قدم در این میان
هیچ کدام از ما به هیچ هرگز نباشیم ای عزیز
کینه و ترس و حسادت در درون باشد عیان
در وادی اول دانستیم که با تفکر، ساختارها آغاز میگردد و اینکه بدون تفکر، آنچه هست رو به زوال است.
همه انسانها برای پیدا شدن و دیده شدن لازم است که تفکر نمایند و با تفکر، ساختارها آغاز میگردد. ما به دلیل همین عدم تفکر و دلایل دیگر، سالها مسیر و جهت زندگیمان را گم کردهایم و برای پیدا کردن مسیر درست زندگی، اولین گام آن تفکر کردن است و سپس در ادامه، تلاش و کوشش برای تحقق یافتن آن تفکر.
پس باید خوب و درست و سنجیده تفکر کنیم و دریابیم که هیچ مخلوقی جهت بیهودگی قدم به حیات نمینهد. هیچیک از ما به هیچ نیستیم، حتی اگر خود به هیچ فکر کنیم.
با این تفاسیر درمییابیم که همه مطالب در درون و بیرون خود ما میباشد و اگر تفکر در مسیر ضد ارزشها باشد، خراب و ویرانی به بار میآورد و اگر در مسیر ارزشهای الهی و انسانی و راه مستقیم باشد، بیشک سازندگی و آبادانی در پی خواهد داشت.
ما در اثر همین تفکرات اشتباه و ورود به ضد ارزشها، برای خود مشکلات جدی مثل مشکلات جسمی، روحی، روانی، مادی و معنوی ایجاد نمودیم و خود را درگیر کینه، حسادت، ترس، حقارت، بیمسئولیتی و... نمودیم.
این مشکلات در جسم ما خود را بهصورت انواع و اقسام بیماریها نشان داد و هم در روان ما، ما را به اوج یأس و ناامیدی فرو برد. و بهنوعی همهچیز را تمامشده دانستیم.
نقطه قابلتأمل در این وادی اینجاست که وادی دوم ما را بهسوی نور و روشناییها رهسپار میکند و نور و امید را در دل ما روشن مینماید و بهخوبی به ما این نوید را میدهد که میشود از تاریکیها خارج شد و بهسوی روشنایی حرکت نمود.
ولی لازمه خروج از این تاریکیها، تفکر و خواسته قوی انسان است و باید ایمان داشته باشیم که در این مسیر تنها نیستیم و نیروهای عظیم الهی ما را در این مسیر پشتیبانی میکنند.
این وادی نور امید را در دل ما روشن میکند و به ما این نوید و امید را میدهد که میشود دوباره شروع کرد.
یوسف گمگشته بازآید به کنعان غم مخور
سالها دل طلب جام جم از ما میکرد
و آنچه خود داشت، ز بیگانه تمنا میکرد
گوهری کز صدف کون و مکان بیرون بود
طلب از گمشدگان لب دریا میکرد
ولی بازگشت این یوسف گمگشته و جام جم و یا گوهر وجودی به سادگی نیست و منوط به تفکر است و پی بردن به فلسفه وجودی و حیات خود و دیگران است و ارزش و احترام گذاشتن به خود و خانواده و دیگران و حتی طبیعت و...
یعنی در مرحله اول دیگر نباید به خود و دیگران صدمه وارد کنیم و بایستی سازندگی را به آرامی در قسمت جسم، روان، جهانبینی خود آغاز نماییم و به وجود آوریم. و ایمان داشته باشیم که پایان شب سیه، سفید است و بعد از سیاهی شب، خورشید عالمتاب طلوع خواهد کرد. و این همان وعده خداوند است:
ان مع العسر یسرا فان مع العسر یسرا
(همانا بعد از هر سختی، آسانی هست. مطمئن باشید بعد از هر سختی آسانی هست.)
خوشحالیم که به جنگ نرم خود ادامه میدهیم تا این مشکلات به یک صورت خوبی سر بلند از آسمان به درآید و دنیای درون ما تبدیل به یک شهر وجودی آباد گردد.
اگر غم لشکر انگیزد که خون عاشقان ریزد
من و ساقی بهم سازیم و بنیادش در اندازیم.
نگارش: مسافر علیاکبر (لژیون یکم)
ثبت: مسافر اسماعیل
- تعداد بازدید از این مطلب :
281