سیزدهمین جلسه از دور دوم سری کارگاههای آموزشی عمومی کنگره ۶۰ ویژه مسافران و همسفران نمایندگی لامرد با استادی مسافر ریحان، نگهبانی مسافر کوروش و دبیری مسافر اسماعیل، با دستور جلسه «وادی دوم و تاثیر آن روی من» روز دوشنبه 8 اردیبهشت ۱۴۰۴ ساعت ۱۶ برگزار شد.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان ریحان هستم یک مسافر.
در وادی اول، ما آموزش دیدیم که با تفکر، ساختارها آغاز میشود و بدون تفکر، هرچه هست رو به زوال میرود. ما یاد گرفتیم که در هر کار، اول باید فکر کنیم به آن مقصدی که میخواهیم برسیم. من به عنوان یک مسافر، در مدتی که مصرف نکردم، هیچوقت جلوی پایم را نمیدیدم چون در تاریکی بودم و فکرم آزاد نبود. اگر میتوانستم فکر درست انجام بدهم، به سمت مواد نمیرفتم.
خدا را شکر که به لطف آقای مهندس و خانواده محترمشان و تمام دوستانی که زحمت میکشند و راهنمایانی که از بوشهر تشریف میآورند و با بستری که برای ما به وجود آوردند، ما این راه را پیمودیم و دستبوس همه آنها هستیم.
در مورد دستور جلسه وادی دوم و تأثیر آن روی من، هیچ مخلوقی جهت بیهودگی قدم به حیات نگذاشته است. هیچکدام از ما بیهیچ نیستیم، حتی اگر خود به هیچ فکر کنیم. هیچ موجود زندهای بدون خواست خداوند خلق نشده است. حتی آن کرمی که زیر سنگ زندگی میکند، جهت بیهودگی نیست و حتماً یک سری دارد.
امکان ندارد در دنیا چیزی پیدا کنیم که بیجهت باشد، چون هیچ چیز بیجهت خلق نشده. مثلاً اگر من مصرفکننده میشدم، الان اینجا نبودم. الان راهی را پیدا کردم که به روشنی ختم میشود. زمانی که انسان پا به جهان گذاشت، خداوند و نیروی برتر یک دوراهی سر راه انسان قرار داد. یک راه به تاریکیها ختم میشد و یک راه به روشناییها میرسد.
اصولاً انسانها تاریکیها را تجربه میکنند و برای پی بردن به عظمت روشناییها باید از گذرگاههای بسیار سختی عبور کنند. اگر توانستیم از این راه عبور کنیم و سالم به مقصد برسیم، آن وقت انسانی کارآزموده و رها هستیم. ما در جهان هستی تنها و بدون پشتیبان نیستیم. نیروی عظیمی به نام قدرت مطلق یا خداوند یا نیروی برتر یاریرسان ما هستند. ولی برای رسیدن به آن، باید اول از ضد ارزشها دوری کنیم و با پرداختن به ارزشها، مسیر خودمان را در صراط مستقیم هموار کنیم.
راه بسیار سخت است، اما شدنی است. دوستان، من این کار را انجام دادم و به رهایی و آن دانش و آگاهی رسیدم. یکی از مهمترین مسائلی که برای خود من اتفاق افتاد، جهانبینی و نوشتن سیدیها بود. چون قبل از اینکه من وارد کنگره شوم، مطالعاتم صفر بود. ولی امروز با آموزشهایی که از کنگره میگیرم، در هفته ۲ تا ۳ ساعت مطالعه میکنم و سیدیهایی که مینویسم و گوش میگیرم، کاملاً روح و روان من را عوض کرده است.
ارزش سیدیها خیلی بالاست. جناب مهندس میفرمایند که این سیدیها و جهانبینیها هستند که ما را در کنگره نگه داشتهاند. من دستبوس جناب آقای مهندس هستم چون بنیانگذار کنگره بودند. جناب مهندس در ۱۴ وادی به ما درس عشق و محبت میدهند. خداوند را شاکرم و تشکر میکنم از آقای مهندس که این بستر را برای ما فراهم کردند تا ما بتوانیم در آرامش زندگی کنیم.
ممنونم که صحبتهای من را گوش کردید.


نگارش: مسافر اسماعیل (لژیون یکم)
ثبت: مسافر اسماعیل
- تعداد بازدید از این مطلب :
71