English Version
This Site Is Available In English

تو برای رسالتی به این دنیا آمده‌ای و مسئولیتی بر عهده داری

تو برای رسالتی به این دنیا آمده‌ای و مسئولیتی بر عهده داری

یازدهمین جلسه از دوره ششم سری کار گاهای آموزشی خصوصی کنگره ۶۰ نمایندگی بروجرد با دستور جلسه "وادی دوم وتاثر آن روی من" با استادی مسافر رضا و نگهبانی مسافر علیرضا و دبیری مسافر کریم روز سه‌شنبه ۹ اردیبهشت ماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۷:۰۰  آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد 

سلام دوستان، رضا هستم مسافر
شاکر خداوند هستم که این جایگاه را تجربه می‌کنم. از جناب مهندس و خانواده‌ی محترمشان قدردانی می‌کنم که این بستر را فراهم کردند تا ما به درمان برسیم. سپاسگزار راهنمای درمانم نیز هستم که جایگاهی که اکنون تجربه می‌کنم، نتیجه‌ی زحمات ایشان است و همین‌طور از راهنمای درمان سیگارم تشکر و قدردانی می‌کنم.
وادی دوم می‌گوید: "هیچ مخلوقی جهت بیهودگی قدم به حیات نمی‌نهد، هیچ کدام از ما به هیچ نیستیم، حتی اگر خود به هیچ فکر کنیم."
در ابتدا ما باید به این فکر کنیم که ارتباط این وادی‌ها با ما چیست و همچنین ارتباط وادی‌ها با هم چگونه است؟ همه‌ی وادی‌ها به هم پیوسته‌اند.
در ابتدا، می‌خواهم در مورد دوران مصرفم صحبت کنم که بی‌ربط به این موضوع نیست. من چند بار قطع مصرف داشته‌ام و تمام راه‌ها را امتحان کردم، البته به جز راه‌هایی که هزینه در بر داشت. از قرص گرفته تا NGO های دیگر را تجربه کردم و تا ۵ سال هم قطع مصرف داشتم؛ اما هیچ وقت از حال خوبی برخوردار نبودم و بعد از مدتی، موادی بدتر از مواد اصلی، جایگزین می‌شد. در واقع از چاله به چاه می‌افتادم و دوباره با مواد جدید، شروع به مصرف مواد مخدر می‌کردم.
این موضوع، حس ناامیدی و یاس را در من به وجود آورده بود. فکر می‌کردم که دیگر راهی برای ترک اعتیاد نمانده است که من نرفته باشم و بسیار ناامید شده بودم. به این فکر می‌کردم که یا تا آخر عمرم مصرف کننده باقی می‌مانم و یا اگر راهی پیش روی من قرار گرفت، دوباره آن را امتحان می‌کنم. تا این‌که با کنگره‌۶۰ آشنا شدم.
وقتی به کنگره‌۶۰ آمدم، به من گفتند: "با تفکر ساختارها آغاز می‌گردد." با این‌که من شروع به تفکر کردم؛ ولی باز آن ساختار قبلی، که یاس و ناامیدی بود، من را همراهی می‌کرد. وقتی تفکر کردم، متوجه شدم خیلی خرابی‌ها به بار آورده‌ام و این حس، دائماً با من بود که قرار است چه اتفاقی بیفتد؟ باز قرار است مرحله‌ای را طی کنم؟ آیا دوباره قرار است موادِ جدیدی را جایگزین کنم؟ این حسِ یاس و ناامیدی با من به کنگره۶۰ آمده بود تا به وادی دوم رسیدیم.
وادی دوم می‌گوید: هیچ مخلوقی جهت بیهودگی قدم به حیات نمی‌نهد. جناب مهندس در این‌جا با ما در مورد امید صحبت می‌کنند و مثالی در مورد کرم خاکی می‌زنند که این کرم، وظیفه‌ی خود را می‌داند؛ پس چه‌طور ممکن است یک انسان، جهت بیهودگی قدم به حیات بگذارد؟ یک کرم وظیفه، مسئولیت و رسالتی دارد، در صورتی که برای ما بسیار موجود بی‌اهمیتی است و اصلاً آن را حساب نمی‌کنیم؛ ولی آن کرم به رسالتش ادامه می‌دهد؛ پس چگونه ممکن است منِ انسان، بیهوده به این دنیا آمده باشم و زندگی را بدون فکر و تفکر ادامه دهم؟
وادی دوم به ما می‌گوید: تو برای رسالتی به این دنیا آمده‌ای و مسئولیتی بر عهده داری. این‌جا به این فکر کردم که آن کرم، مسئولیتش را می‌داند؛ ولی منِ آدمیزاد نمی‌دانم وظیفه و مسئولیتم چیست؟
جناب مهندس می‌فرماید: ناامیدی، تحرک را از ما می‌گیرد و امید مانند نور، جرقه و روشنایی است و ما را وادار به حرکت می‌کند. انسان باید در این‌جا متوجه مسئولیت خود شود و بفهمد که برای چه به این دنیا آمده است؟ من به این موضوع خیلی فکر کردم و فهمیدم که بهترین مسئله، همان "خدمت" است؛ یعنی هر کسی بیشتر خدمت کند، وظیفه‌ی خود را بهتر شناخته است. اگر کسی بتواند خدمتی به خلق کند، عَبدِ‌بهتری است و بندگی بهتری می‌کند، پس قطعاً مسیر ارزش‌ها را پیدا کرده است. اگر کسی بتواند مسئولیت خود را پیدا کند و آن را پرورش دهد، همچنین توانایی را در خود پیدا و قوی نماید، امید در وجود او بیشتر می‌شود.
از این‌که به صحبت‌های من توجه کردید، سپاسگزارم.

ویراستاری و تایپ: خدمت گزار سایت مسافر کریم 

تنظیم و ارسال: مرزبان خبری مسافر رضا 

 

 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .