دوازدهمین جلسه از دوره سوم کارگاههای آموزشی خصوصی کنگره ۶۰ ویژه مسافران نمایندگی ارگ کرمان، روز سهشنبه ۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، ساعت ۱۷، با استادی راهنمای محترم، مسافر حمیدرضا، نگهبانی مسافر علی و دبیری مسافر امین، با دستور جلسه "وادی دوم و تأثیر آن روی من"، آغاز به کار نمود.
.jpg)
سخنان استاد جلسه،:
سلام دوستان، حمیدرضا هستم، یک مسافر.
خدا را شاکرم که توفیق حضور در این جایگاه را به من عطا کرد تا بتوانم از شما بیاموزم. در ابتدا از جناب آقای مهندس دژاکام و همه خدمتگزاران کنگره ۶۰، بهویژه خدمتگزاران نمایندگی ارگ، صمیمانه تشکر میکنم. همچنین از راهنمایان عزیزم؛ آقای محمود، آقای علیرضا و آقای رضا، قدردانی میکنم که با تمام وجود تلاش کردند تا من امروز در این جایگاه قرار بگیرم و به حال خوش دست پیدا کنم.
دستور جلسه امروز: وادی دوم
"هیچ مخلوقی جهت بیهودگی قدم به حیات نمینهد؛ هیچیک از ما به هیچ نیستیم، حتی اگر خود به هیچ فکر کنیم."
ما وادی اول را پشت سر گذاشتهایم، و حالا گاهی انسان به این نقطه میرسد که بپرسد: «من چرا آفریده شدم؟» اینجاست که وادی دوم میتواند راهگشا باشد. تمام وادیها قوانینی از کائنات هستند که ما در این کارگاهها، که شبیه به "ورکشاپ"های بینالمللیاند، میآموزیم. این جلسات یکطرفه نیستند؛ من ۵ دقیقه صحبت میکنم، شما ۴۵ دقیقه مشارکت میکنید، و همه با هم آموزش میگیریم.
در این وادی به مسئله ناامیدی پرداخته میشود؛ جایی که انسان نمیداند برای چه به دنیا آمده است. قرآن نیز میفرماید: ای کسانی که بر نفس خود ستم کردهاید، از رحمت خدا ناامید نشوید. ناامیدی از گناهان کبیره است.
داستانی هست که شیطان روزی تصمیم میگیرد شغلش را عوض کند و وسایلش را بفروشد. همه ابزارهای ضد ارزشی را به حراج میگذارد، اما یک جعبه را نگه میدارد. وقتی از او میپرسند چرا آن را نمیفروشی، میگوید: این ناامیدی است، حربهای است که شاید دوباره به آن نیاز داشته باشم. این نشان میدهد ناامیدی چقدر ابزار مهمی برای نیروهای منفی است.
در وادی دوم آمده: از اینکه به جنگ نرم ادامه میدهیم، خوشحالیم. این جنگ، جنگ افکار است؛ جنگی پنهان با نیروهای منفی. وقتی در کنگره حضور دارید، یعنی در حال مبارزه با ضد ارزشها هستید.
ناامیدی زمانی بروز میکند که انسان با تمام توان تلاش میکند اما نتیجه نمیگیرد. فردی که بارها برای ترک اعتیاد اقدام کرده اما نتیجهای نگرفته، ممکن است ناامید شود. در جزوه جهانبینی ۲،تعریف ناامیدی بارغم و اندوهی است که انسان نه نمیتواند آن را به دوش بکشد و نه میتواند آن را زمین بگذارد مثلث دانایی شامل آموزش، تجربه و تفکر معرفی شده است. در مقابل آن، مثلث جهالت قرار دارد: منیت در برابر آموزش، ناامیدی در برابر تجربه، و ترس در برابر تفکر. ناامیدی نمیگذارد تجربه کنید و باعث میشود که بگویید "فایدهای ندارد".
افرادی که دچار ناامیدی میشوند، به مرور افسرده میشوند. آنها ممکن است به زندگی خود پایان دهند، چون دیگر چیزی برای لذت بردن در زندگی نمیبینند. آدم ناامید حتی نمیتواند به خانوادهاش محبت کند. از غذا، تفریح، و طبیعت لذت نمیبرد، چون حس و حال تجربه کردن در او خاموش شده است.
وقتی فردی به انتهای تاریکی میرسد، بازگشتش به مسیر روشنایی زمانبر است. پالسهای منفی او را از کارهای مثبت باز میدارند؛ مثلاً میپرسد "برای چی بیام کنگره؟" یا "چه فایدهای دارد؟"
در جزوه جهانبینی گفته شده آدم ناامید همچون کسی است که در چاهی اسیر شده و دور خود دیوار کشیده و نمیخواهد چیزی را تجربه کند.
راه مقابله با ناامیدی چیست؟
مشارکت کنید، حتی وقتی حسش را ندارید. برخلاف حس منفی عمل کنید. اگر راهنمایتان میگوید به پارک بیایید، بروید. این توصیهها ریشه در آگاهی دارند. ناامیدی روی ضلع تجربه شما فشار میآورد. کاری را انجام دهید که ناامیدی میگوید انجام نده.
یکی دیگر از راههای مقابله با ناامیدی، بودن در جمع است. ناامیدی در تنهایی رشد میکند. هیچ جمعی بهتر از جمع کنگره نیست. من از روزی که درمان شدم، در جمع کنگره، پارک یا لژیون، ناامیدی را ندیدهام. امیدوارم همه ما از آموزشها و قوانین کنگره بهرهمند شویم، که اینها منجی ما هستند.
در پایان، داستانی:
گلهای از گرگها هر سال از یک گردنه عبور میکردند و هر سال چندتایی از آنها به دره سقوط میکردند. گرگهای قدیمی به تازهواردها میگفتند: "دست و پا نزنید، بالا آمدن فایدهای ندارد." آن سال هم چند گرگ افتادند، دو نفر حرف آنها را گوش دادند و خود را رها کردند، اما یکی تلاش کرد و خودش را بالا کشید. وقتی بالا آمد، فهمیدند کر بوده و حرفهای منفی را نشنیده است.
سعی کنید گوشتان را بر پالسهای منفی ببندید، چون آنها شما را از مسیر درمان و آموزش جدا میکنند.
ممنونم که به صحبتهای من گوش دادید.
.jpg)
عکس:مسافر فرزاد لژیون دوم
تایپ و ارسال:مسافرامیرهادی لژیون دوم
- تعداد بازدید از این مطلب :
154