English Version
This Site Is Available In English

خدمت انواع مختلفی دارد

خدمت انواع مختلفی دارد

دومین جلسه از دور دهم سری کارگاه‌های آموزشی خصوصی  کنگره ۶۰، نمایندگی رضا مشهد، به استادی مسافر جواد، نگهبانی مسافر خسرو و دبیری مسافر محمد با دستورجلسه " وادی دوم و تاثیر آن روی من " سه شنبه 9 اردیبهشت ماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۷ آغاز به کار کرد.
خلاصه سخنان استاد
سلام دوستان جواد هستم یک مسافر
از ایجنت محترم، گروه مرزبانی و راهنمای گرامی خودم که اجازه خدمت در این جایگاه را به من دادند تشکر می‌کنم.
هیچ مخلوقی جهت بیهودگی پا به حیات نمی‌گذارد و تأثیر این وادی بر زندگی شخصی من.
در بخش اول گفته می‌شود؛ که هیچ مخلوقی بی‌هدف آفریده نشده است، این جمله تأکید می‌کند بر همه مخلوقات، نه‌فقط یک موجود خاص؛ بنابراین شامل من جواد نیز می‌شود، درنتیجه من باید بررسی کنم چه مسئولیتی در قبال خلقت و زندگی‌ام دارم.
در دوران اعتیاد، بدون شک تأثیرات منفی زیادی بر اطرافیانم، خانواده‌ام و جامعه گذاشتم اما زمانی که به کنگره آمدم و سفر درمان را آغاز کردم، حس‌های ازدست‌رفته‌ام کم‌کم بازگشتند در این مسیر، به درمان رسیدم و متوجه شدم حالا نوبت خدمت کردن من است.
خدمت انواع مختلفی دارد؛ خدمت به هم‌نوع و خدمت به مخلوقات خداوند در طبیعت، مثلاً؛ اگر در طبیعت آتشی روشن کردم و پس از پایان کار آن را خاموش کردم، این یک خدمت به طبیعت و مخلوق خداست، اگر بتوانم به حیوانی زخمی کمک کنم و او را به دامپزشکی برسانم، بازهم به مخلوق خدا خدمت کرده‌ام.
در کنگره نیز، کسانی قبل از من خدمت کرده‌اند تا من بتوانم مسیر درمان را طی کنم، حالا که در سفر دوم هستم، نوبت من است که خدمت کنم؛ حتی اگر شال نداشته باشم می‌توانم با یک "خوش‌آمدگویی" ساده، با آغوشی گرم و لبخندی صمیمی، تازه‌واردان را استقبال کنم، مشارکت کردن در جلسات نیز نوعی خدمت است، زیرا ممکن است یک جمله من دل کسی را آرام کند و او را به ماندن در کنگره تشویق کند.
خدمت الزاماً مالی نیست، گاهی حتی با یک نگاه، لبخند، نفس کشیدن با حس خوب، رعایت ادب، احترام و گذشت، می‌توان خدمت کرد مثلاً؛ اگر در حین رانندگی کسی با رفتار نامناسب با من برخورد کرد و من با آرامش و گفتن "حق با شماست" از کنار آن گذشتم، هم برای خودم مسئله‌ای درست نکرده‌ام و هم الگوی خوبی شده‌ام.
گذشت درجایی معنا پیدا می‌کند که می‌توانی زور بگویی اما از آن عبور ‌کنی، اگر بتوانی در یک روز سرد به کسی که ماشینش خراب‌شده کمک کنی، این هم نوعی خدمت است.
امروز من جواد، با عشق از خواب بیدار می‌شوم، بامحبت با خانواده و همکارانم رفتار می‌کنم و می‌دانم این عشق و مهربانی به خودم بازمی‌گردد، فراوانی و نعمت در زندگی‌ام جاری می‌شود و اینجاست که می‌توانم با تمام وجود به خلق خدا خدمت کنم.

در پایان، از خداوند سپاسگزارم که این جایگاه را تجربه کردم، امیدوارم همه دوستان، چه در سفر اول و چه در سفر دوم، این تجربه زیبا را داشته باشند و در مسیر آموزش و خدمت رشد کنند.
از اینکه با سکوت زیبایتان به صحبت‌های من گوش کردید از همه شما عزیزان سپاسگزارم.
تایپ: مسافر جواد لژیون 5
ویرایش: مسافر جلال لژیون 5
ارسال خبر: مسافر علی لژیون 9
تأیید خبر: مسافر داوود لژیون 3
مرزبان خبری: مسافر مصطفی

 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .