وادی ها کلیدی هستند برای قفل‌های بسته زندگی ما

منبع: نمایندگی شیروان - همسفران
دوشنبه 8 ارديبهشت 1404

تعداد بازدید از این مطلب : 76

وادی ها کلیدی هستند برای قفل‌های بسته زندگی ما

جلسه پنجم از دوره هجدهم کارگاه‌های آموزشی همسفران کنگره60 نمایندگی شیروان با استادی اسیسانت همسفر صفیه ، نگهبانی همسفر محبوبه و دبیری موقت همسفر اعظم با دستور جلسه « وادی دوم و تاثیر آن روی من » روز دوشنبه 8 اردیبهشت ‌ماه 1404 ساعت 16:00 آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:

در ابتدا از ایجنت و مرزبان‌ها و نگهبان محترم تشکر می‌کنم و از زحمات ایجنت محترم خانم نسرین ممنونم ایشان کار اجرایی ندارند ولی تمام کارها و مسئولیت‌ها به عهده ایشان است و وظیفه همسفر و رهجو چه راهنما باشد چه خدمتگزار باشد و چه پیشکسوت باشد این است که گوش به فرمان مرزبانها باشند که تحت نظر ایجنت هستند.

در مورد دستور جلسه این وادی‌ها چراغ راه ما هستند و در واقع کلیدی هستند برای قفل‌های بسته زندگی ما که؛ اگر قفل‌ها باز بود و اگر چراغ راه داشتیم الان اینجا نبودیم؛ پس مشکلات و مسائل بودند و یک جایی ما افکار و کردار اشتباهی داشتیم، در وادی اول گفتیم؛ اگر من می‌بینم کارم پیش نمی‌رود و گره می‌افتد فکرم فکر درست و صحیح نیست و اشتباه است، وادی قبل یاد گرفتیم که افکارمان را صحیح کنیم، به چه چیزهایی فکر کنیم و به چه چیزهایی فکر نکنیم و دید خود را تغییر بدهیم؛ یعنی دید ما به مسائل واقع بینانه‌تر باشد، مسائلی که می‌بینم نگاه زیبایی داشته باشم.

بعضی وقت‌ها لازم است اصلا فکر نکنیم، فکر نکردن خودش باعث می‌شود راه را پیدا کنیم، نه اینکه رها باشیم؛ یعنی آرامش داشته باشم، ذهنم را آرام کنم تا فکر درست در ذهنم بیاید، وقتی من فکرم دسته بندی باشد می‌توانم خیلی راحت و آرام به آن فکر درست دست پیدا کنم.

وادی دوم می‌گوید ناامید نباشیم می‌گوید هر جای مسیر زندگی هستی که فکر می‌کنی مسیرت اشتباه است یا فکر می‌کنی راه را اشتباه رفتی، اصلا نباید ناامید باشی و احساس پوچی و یاس کنی.

آقای مهندس می‌فرمایند من برای این به دنیا نیامدم که احساس پوچی و ناامیدی کنم، هرکجایی که هستم صبر کنم ذهنم را آرام کنم و فکر صحیح داشته باشم، فکری سالم است که هدف برای من داشته باشد و زمانی که فکر هدف داشت در ادامه تلاش و کوشش هم دارد، فکر صحیح و کوشش؛ یعنی من که اینجا نشستم می‌خواهم بدانم آیا بودن من در اینجا کار درستی است؟ آیا تا الان به من جواب داده است که من از زندگی و بچه و مهمانی زده ام و اینجا هستم؟ حتما درست است؛ چرا که مسافر من را به حال خوش رسانده و آرامش به من داده است و من با آمدن و گوش کردن به حرف راهنماها و مرزبان‌ها و نوشتن سی‌دی‌ها و به روز بودن و به روز شدن خودم می‌توانم تلاش و کوشش در هدفم که رهایی از اعتیاد و افکار اشتباه است را به نتیجه برسانم.

زمانی که انسان پا به هستی می‌گذارد خداوند با نیروهای برتر یا نیروهای مافوق روی او نظارت دارد و من را زمانی که به این دنیا فرستاد بر سر یک دوراهی قرار داد و به من حق اختیار و انتخاب داد و من اختیار دارم که چه انتخابی داشته باشم، دوراهی که یک راه فسق و فجور و یک راه تقوا است، یکی روشنایی‌ها و یکی تاریکی‌ها است، حال من هستم که انتخاب می‌کنم در مسیر ضدارزشی‌ها و تاریکی‌ها باشم یا در مسیر نور و روشنایی و ارزشها باشم.

آقای مهندس فرمودند؛ اگر شخصی وادی اول را درک کند تمام وادی ها را درک کرده است، اولین بنا و اولین خشت این است که فکرمان را درست کنیم، اگر فکرم سالم است میتوانم آن را عملی کنم یا نه؟ اگر میتوانم آن را عملی کنم و هدفی دارم آن فکر خوب و درست است؛ اگر فکرم سازنده است آن را برای خودم نگه دارم و به آن بها بدهم؛ چرا که انتخاب فکر من در رشد من خیلی کمک می‌کند.

در حقیقت بازی زندگی بازی انتخاب است، من به مسیری که انتخاب کردم و من و مسافرم در این مسیر هستیم امیدوارم؛ چون دارم آموزش می‌بینم، اینجا نقشه برای همه باز است، راهنما داریم پیشکسوت داریم ایجنت داریم و هستند کسانی که به ما کمک می‌کنند و راه را نشان می‌دهند.

پس افکار غلط تاثیر مخربی بر جسم دارد؛ یعنی افکار غلط هم می‌تواند جسم من را مریض کند هم روح من را؛ اگر می‌خواهم موردحمایت نیروی مطلق قرار بگیرم باید از ضد ارزشها دوری کنم، کینه کسی را به دل نگیرم، حسادت نداشته باشم، قضاوت نابجا و افکار منفی نداشته باشم، زمانی که در مسیر ارزشها باشیم آرامش هم خود مسیر برای ما بوجود می‌آورد.

انتهای این وادی می‌گوید با اقتدار عظمت خودم را به هستی نشان بدهم و به رخ هستی بکشانم و مثل یک فرمانروای لایق بر کشور وجودی خودم حکمرانی کنم و به آرامی سازندگی را در جسم و روان و جهان‌بینی خودم به وجود بیاورم؛ پس افکار و حس من خیلی تاثیردارد و این می‌شود برتری من نسبت به تمام موجودات. ممنونم.