مسافر نیکوتین از نمایندگی وکیلی یزد
تخریب: ۲۷ سال
آنتیایکس مصرفی: قلیان
روش درمان: DST
مدت سفر: ۱۱ ماه و ۱۳ روز
راهنمای درمان: همسفر اعظم
رشته ورزشی در کنگره: والیبال
اگر بخواهم از حالوهوای رهایی ویلیام خود بنویسم، باید بگویم که وصف آنلحظه در کلام نمیگنجد و لذت و شیرینی آن تا زمانیکه زندهام، در روح و جانم ماندگار خواهد ماند. این رهایی برای من یک حقیقت بود که هرگز باورش نداشتم؛ چراکه باور نمیکردم روزی برسد که دیگر در بند نیکوتین اسیر نباشم و بتوانم حتی ساعتی را بدون قلیان سپری کنم، چه برسد به اینکه بدون آن زنده بمانم و زندگی کنم! اما با ورودم به کنگره، ذرهذره آموزش گرفتم و دریافتم که آقای مهندس با تمام وجودشان توانستهاند راه درمان نیکوتین را پیدا کنند.
در مدت ۱۱ ماه و ۱۳ روز سفرم که در لژیون ویلیام در خدمت راهنمایم همسفر اعظم بودم، آموزشهای لازم برای رهایی از بند نیکوتین را دریافت کردم. با تمام وجود، قدردان زحمات ایشان هستم و همچنین سپاسگزار آقای مهندس و خانواده محترمشان که بهواسطه درمان در کنگره۶۰، به آرامش درونی رسیدم.
اگر بخواهم یک خاطره از روز رهایی خود بگویم، باید به لحظهای اشاره کنم که با راهنمایم همسفر اعظم و چند نفر از رهجویان قدیمیشان در صف رهایی قرار گرفتیم؛ در آن روز، چند نفر از رهجویان ایشان که متوجه شده بودند برای رهایی به پارک تشریف آوردهاند، با اشتیاق برای دیدارشان آمده بودند؛ چون ایشان ساکن آمریکا هستند؛ همینطور که در صف پیش میرفتیم، هر رهجویی که ایشان را میدید، با ذوق و شوق به جمع ما میپیوست و رفتهرفته تعدادمان به حدود ۱۰ تا ۱۵ نفر رسید؛ درنهایت به محضر آقای مهندس رسیدیم، زمانیکه ایشان از جای خودشان برخاستند تا نشان ویلیام را روی شال من نصب کنند، نفسهایم به شماره افتاده و در سینهام حبس شده بود و حسی داشتم که اصلاً نمیتوانم با زبان بیانش کنم. بسیاربسیار خوشحال بودم و این خوشحالی را مدیون زحمات بیدریغ آقای مهندس، خانواده محترمشان و راهنمایم همسفر اعظم هستم و زحمات ایشان را هرگز فراموش نخواهم کرد.
نویسنده: همسفر مهناز رهجوی راهنما همسفر زینب (لژیون دوم)
ویرایش: همسفر باران رهجوی راهنما همسفر زینب (لژیون دوم)
ارسال: همسفر سمیه رهجوی راهنما همسفر زینب دبیر سایت
همسفران نمایندگی وکیلی یزد
- تعداد بازدید از این مطلب :
308