گفت و گو با دنور مسافر سعید

لطفا به رسم کنگره خودتان را معرفی بفرمایید.
سلام دوستان سعید هستم یک مسافر. آخرین آنتی ایکس مصرفی شیره و تریاک ، سفر خودم را شروع کردم در شعبه میرداماد لژیون ۴  با راهنمایی راهنمای خوبم مسافر امیر ، روش درمان DST به همراه دارویOT مصرف روزانه  2 cc ورزش در کنگره والیبال
لطفا در مورد دستور جلسه" وادی دوم و تاثیر آن روی من" خیلی مختصر توضیح بدهید.
این وادی می گوید هیچ مخلوقی به جهت بیهودگی به این جهان پا ننهاده است . من فهمیدم که من بی جهت و بی دلیل به این جهان نیامده ام و یک هدفی دارم مگر اینکه خودم به هیچ فکر کنم وقتی که افکار و اندیشه من هیچ باشد نتیجه اش هم هیچ می شود ولی وقتی که اندیشه ام درست و در راه مثبت باشد ، مثبت می اندیشم و مثبت حرکت می کنم و خداوند هم کمکم می کند ؛ ولی برعکس اگر به هیچ فکر کنم نیروهای شیطانی کمکم می کنند و ناامیدی محصول آن می شود و به تاریکی فرو می روم.
لطفا وضعیت روحی، جسمانی و فکری خودتان را قبل از ورود به کنگره و بعد از گرفتن آموزش ها مقایسه کرده و نتیجه ای که از این مقایسه گرفتید بفرمایید.
قبل از اینکه به کنگره بیایم فکر نمی کردم که به خودم و خانواده ام تخریب می زدم ، موادم را مصرف می کردم و سر کار می رفتم ولی به مشکلاتم فکر نمی کردم چون القائات شیطانی و اشتباهی داشتم پس از مدتی که خسته شدم و خداوند لطف کرد و من وارد کنگره شدم کم کم در روحیاتم تغییر ایجاد شد و نگاهم به زندگی فرق کرد و دیگر قسمت زیبایی های رنگ ها را می دیدم ، دنبال زشتی ها نبودم ، روحیه ام خیلی عالی شد ، گفتم باید زندگی کنم چون خداوند مرا خلق کرده است و برای زندگی کردن زمانی که آدم اعتیاد دارد زندگی ندارد بلکه ذلت است و تاریکی است . من توانستم از تاریکی نجات پیدا کنم و الان که مقایسه می کنم خیلی حالم خوب است و توانستم مشکلاتم را حل کنم.
به لطف خدا شما در لژیون سردار دنور شدید، در مورد خیر و برکت و توانایی پرداخت این مبلغ و احساسی که از این عمل خیر دارید بفرمایید.
از اینکه دنور شدم خیلی خوشحالم، در واقع وقت ما در این دنیا کم است و باید کوله پشتی خود را پر کنیم و این بستگی به دانایی و تفکر هر کسی دارد ، من خدا را شکر می کنم که توانستم این کار را انجام بدهم . راهنمای عزیزم همیشه می گویند باید لحظه ها را شکار کنیم چون این لحظات و موقعیت ها همیشه برای ما پیش نمی آیند من وقتی خواسته ام این بود که دنور شوم و همین که به ذهنم آمد ذره ذره درست شد و تا اینکه این توانایی و خیر و برکت در زندگی ام به وجود آمد و اصلا هیچ سختی نداشت ؛ زمانی هم که رفتم خدمت آقای مهندس لذتش مضاعف شد. خیلی خوشحالم که توانستم قطره کوچکی از این دریا باشم و کمکی کرده باشم امیدوارم هر کسی که تعهدی دارد که حتما با خواست قلبی اش همراه است آن تعهد را پرداخت کند و به حال خوش برسد.
و کلام آخر...
از خدای خودم سپاسگزارم که با رفتن در تاریکی کمکم کرد تا روشنایی را تجربه کنم و قدر نور و روشنایی را بدانم و باز از خدای خودم سپاسگزارم که آقای مهندس عزیز را در مسیر راه من قرار داد . از خانواده محترم ایشان که زحمت های بسیاری می کشند تشکر می کنم ؛ از ایجنت محترم کلیه مرزبانان و راهنمایان عزیز و تمامی خدمتگزاران در کنگره که برای رهایی مسافران زحمت می کشند و همینطور از دوستانم در قسمت سایت که این مسائل را انعکاس می دهند ممنون و سپاسگزارم .

تهیه و ویرایش : مسافر اکبر ( ل 1 )
ارسال : مسافر مهدی ( ل 16 )

نمایندگی میرداماد اصفهان