جلسه پنجم از دوره پنجم جلسات لژیون سردار همسفران نمایندگی البرز کرج با استادی ایجنت همسفر فریبا، نگهبانی همسفر خدیجه و دبیری همسفر مریم با دستور جلسه «وادی دوم (هیچ موجودی جهت بیهودگی پا به حیات نمینهد، هیچ یک از ما به هیچ نیستیم حتی اگر خود به هیچ فکر کنیم) و تأثیر آن روی من» در روز دوشنبه ۸ اردیبهشتماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۴:۳۰ آغاز به کار کرد.
.JPG)
خلاصه سخنان استاد:
از نگهبان و دبیر عزیز تشکر میکنم که اجازه و مسئولیت این جایگاه را به من دادند. همانطور که میدانیم وادیها ستونهای آموزش جهانبینی هستند شخصیت و رفتار برگرفته از این ۱۴ وادی است و ما بهعین میبینیم اگر بچههای کنگره اهل تفکر هستند بهخاطر وادی اول است، اگر احساس پوچی و ناامیدی نمیکنند بهخاطر وادی دوم است، اگر از کسی توقعی ندارند و فقط روی خودشان حساب میکنند بهخاطر وادی سوم است پس میبینیم تکتک این وادیها شخصیت و رفتار کنگره ۶۰ را شکل میدهند.
وادی دوم به ما میگوید؛ هیچ موجودی جهت بیهودگی قدم به حیات نمینهد، این وادی این امید و آموزش را به ما میدهد که ما انسانهای توانمندی هستیم، انسانهای با ارزشی هستیم و میتوانیم کارهای خیلی زیادی را انجام بدهیم نیروهای زیادی درون ما خفته است اگر آنها را بیدار کنیم همان کنفیکون که آقای مهندس دژاکام فرمودند در درون ما اتفاق میافتد، وقتی من به این باور برسم که برای این هستی ارزشمند هستم و برای هدفی به این دنیا آمدهام پوچ و بیفایده نیستم قطعاً آن نقاط ضعف و نقاط توانمندیام را بشناسم به یک خودآگاهی یا خودشناسی میرسم. چقدر خودم را میشناسم، چقدر روی خودم میتوانم حساب کنم و قطعاً همه اینها به واسطه آموزشهای کنگره و همین وادیها است که باعثوبانی تمام این آموزشها هستند.
آقای مهندس در وادی دوم فرمودند: مثل آن مورچه نباشید که آب به لانهاش میرود میگوید تمام دنیا را آببرد وقتی من روی خودم کار میکنم نقاط ضعف و توانمندیام را پیدا میکنم، عزتنفس من که بالا میرود باعث میشود به من قدرت بدهد، به من جرئت بدهد، به من حس خوب بدهد و نسبت به خودم احساس خوبی داشته باشم که من بیهدف به دنیا نیامدهام، دیدم را نسبت به مسائل وسیع میکند شاید قبلاً مثل همان مورچه بودیم اگر مشکلی پیش میآمد انگار دنیا به آخر رسیده؛ ولی الان نه الان آنقدر قوی شدیم برای مشکلاتی که خودمان ساختهایم راهحل پیدا میکنیم و سعی میکنیم در حل آن مشکل اقدام کنیم تلاش کنیم و تمام اینها بهخاطر همان عزتنفسی است که من بیفایده و بیارزش به این دنیا نیامدهام، من برای هستی ارزشمند هستم، من به این باور رسیدم که برای حرکت و مأموریتی به این جهان آمدهام پس قدر خودم را میدانم و به خودم احترام میگذارم.
آقای مهندس هم فرمودند: حتی کرم هم برای کاری به این جهان آمده اگر من به این باور برسم که دیگر مرگی وجود ندارد زمان و وقتم را برای کارهای بیهوده تلف نمیکنم در مسیر ارزشها حرکت میکنم و وقتی که در مسیر ارزشها باشیم قطعاً خداوند هم بهسوی ما میآید و همین دستهای الهی یاریرسان در مسیر حرکت ما میشود. خدا را شکر که کنگره ۶۰ هست یکی از اهداف مهم خلقت خداوند همین زندگیکردن و همین حیات است من به این دنیا آمدهام که عشق بدهم و عشق بگیرم، نیکی و یاری به دیگران برسانم البته اینها را کسانی درک میکنند که در کنگره هستند اینکه در لژیون سردار ما چقدر رشد کردیم و توانستیم گرههای درونی خود را باز کنیم شاید قبل از لژیون سردار فکر میکردیم آدمهای بخشندهای هستیم؛ ولی توهم بخشنده بودن را داشتیم؛ چون در پس هر بخششی یک توقعی بود میگفتیم کاش نمیدادم، چرا من این کار را کردم، با پول من دارد فلان کار را میکند و این گره بود در وجود ما اما در لژیون سردار باهدف پولمان را میدهیم اگر بخششی اتفاق میافتد بعدش حال خوب به سراغ ما میآید؛ ولی بیرون از کنگره اگر بخششی انجام میدادیم همیشه حال بد به سراغ ما میآمد؛ ولی با بخشش در کنگره به حال خوب و آرامش به تمام چیزهایی که میخواهیم میرسیم.
اگر بهای حال خوبی که قسمت من شده قسمت مسافرم شده، اگر زندگیام در آرامش است، اگر فرزندان من با صلح و دوستی بزرگ میشوند اگر من بهای اینها را پرداخت نکنم کائنات از من میگیرد پس من تا بذری نکارم محصولی هم برداشت نمیکنم ما همه در لژیون سردار هستیم که یک نفر را احیا کنیم یک زندگی را احیا کنیم یک آرامشی را به شخصی بدهیم و آن شخص کیست؟ خود ما هستیم چرا که اگر من احیا نشوم، اگر من به آرامش نرسم، اگر من به عشق نرسم هیچوقت نمیتوانم اینها را به کسی بدهم باید اینها در درون من باشد تا بتوانم انتقالش بدهم و این از برکات لژیون سردار است. یکی از نکات مثبت و انرژی مثبت که در لژیون سردار برای ما اتفاق میافتد این است که از فقر عبور میکنیم، از منیت عبور میکنیم، از ترسهایمان عبور میکنیم همه اینها به واسطه لژیون سردار است. امیدوارم که قدرش را بدانیم و این بستر و این خدمت نصیب هر کسی نمیشود حالا که نصیب ما شده در حد توان خودمان درخشش داشته باشیم، اگر تعهدی کردیم وفای به عهد کنیم شکرگزار خداوند باشیم و اینکه در کائنات شناخته شویم بینشان و بیهدف از دنیا نرویم.
ما میدانیم که مرگی وجود ندارد و بُعد بعدی ادامه این حیات است چهبهتر که از دست پر از دنیا برویم سردار، دنور و پهلوان به دنیا بیاییم این جایگاهها قدرت و توانایی زیادی میخواهد، چرا؟ چون در بخشش قدرت زیادی است کسانی که میبخشند از انرژیشان میبخشند و این انرژی هزاران برابر به زندگیشان برمیگردد من همیشه میگویم بچههایی که در لژیون سردار هستند خیلی زرنگ هستند، خیلی متفکر هستند؛ چون کسی که در لژیون سردار است از خیلی چیزها عبور کرده است و قطعاً یکقدم جلوتر از خودش را میبیند که آمده در این جایگاه نشسته است و در آخر خدا را شکر میکنم انشاءالله که این توفیق نصیب من و همه شما باشد تا در این مسیر خدمت کنیم قدمهایمان را محکم کنیم و در راستای اهداف کنگره ۶۰ حرکت کنیم.
.JPG)
عکاس: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر فریبا (لژیون اول)
تایپ: همسفر مریم دبیر لژیون سردار
ویراستاری و ارسال: همسفر پریسا نگهبان سایت
همسفران نمایندگی البرز کرج
- تعداد بازدید از این مطلب :
624