جلسه دوازدهم از دوره دهم سری کارگاههای آموزشی خصوصی کنگره ۶۰، ویژه مسافران نمایندگی یوسف، با استادی مسافر مجتبی ، نگهبانی مسافرمحمد و دبیری مسافر حامد با دستور جلسه " وادی دوم تاثیر آن بروی من "در روز دوشنبه 8 اردیبهشتماه 1404 راس ساعت 17:00 آغاز به کار کرد.
خلاصه سخنان استاد:
در ابتدا تشکر میکنم از نگهبان و دبیر محترم و همینطور گروه مرزبانی و ایجنت محترم که به من اجازه دادند در این جایگاه خدمت کنم، در مورد دستور جلسه که وادی دوم است، جناب مهندس در این وادی به این نکته تاکید میفرمایند: که هیچ موجودی جهت بیهودگی پا به حیات نگذاشته است، به خاطر دارم زمانی که مصرف کننده بودم اصلا زمانی برای فکر کردن نداشتم، تنها زمانی که به اندازه کافی مصرف میکردم تازه شروع میکردم به فکر کردن و از خودم میپرسیدم چرا مواد مخدر مصرف میکنم؟
در واقع مانند رباتی شده بودم که تمام دغدغهاش تهیه مواد و مصرف کردن است، خاطرم هست صبح که از خواب بیدار میشدم و به محل کارم میرفتم تمام فکر وذهنم این بود که به هر نحوی آن روز را بگذرانم و خودم را به محل مصرف برسانم و با اشتیاق مواد مصرف کنم، پس از مدتی که برایم عادت شده بود و نمیتوانستم زودتر از محل کارم خارج شوم به کج خلقی میافتادم و به زیر دستانم توهین میکردم، موقعیتهای بسیار خوبی را از دست میدادم و روز به روز بیشتر در تاریکی فرو میرفتم.
از خودم میپرسیدم این چه زندگیای است که برای خود درست کردهام؟ من اصلا برای چه پا به این هستی نهادهام؟ رسالتم چیست؟
با اینکه وضع مالی و مادی خوبی داشتم و بسیار به خود میرسیدم اما نمیدانستم که وجود پنهانم دچار مشکل شده و با تغییرظاهری مشکلم برطرف نمیشود تا اینکه لطف خداوند شامل حالم شد و وارد کنگره شدم، من در کنگره متوجه شدم حیات چیست، وقتی با این جمله رو به رو برو شدم که معجزه زندگی خود زندگی است شگفت زده شدم.
همیشه دعا میکنم در مسیر کنگره زندگی را به پایان برسانم، مهندس میفرمایند: ما به کنگره بدهکاریم این در خارج از کنگره یک جمله معمولی است اما وقتی در صراط مستقیم قرار میگیری و حرکت میکنی دیگر این یک جمله نیست، من در کنگره نمیتوانم بسیاری از کارهای ضد ارزشی را انجام دهم، حتی زمانی که بخواهم به تاریکی برگردم و زمانی که به مشکلی برمیخورم قدرت مطلق نگهبان من است و از من محافظت میکند چرا که این وعده قطعی اوست.
در کنگره، ما بعداز فهمیدن و به کار بستن وادی اول که وادی تفکر است به وادی دوم میرسیم که به ما میگوید «هیچ مخلوقی جهت بیهودگی قدم به حیات نمیگذارد و هیچ کدام از ما به هیچ نیستیم، حتی اگر خود به هیچ فکر کنیم». اصولاً حرکت در مسیر ضد ارزشها و روی آوردن به مسائل منفی و خارج شدن از صراط مستقیم، حس منفی در انسان ایجاد میکند مانند ناامیدی و پوچی که من خودم قبل از ورود به کنگره بارها دچار ناامیدی و پوچی شده بودم و همیشه طلبکار خدا بودم که چرا مرا به دنیا آورده و حتی گاهی اوقات با خودم هم سر جنگ داشتم اما در کنگره با خواندن وادی دوم و آموزش گرفتن از آن فهمیدم که نه تنها من بلکه هیچ موجودی بیهوده خلق نشده است.
این وادی ما را از پوچی و ناامیدی نجات میدهد و میگوید ای انسان تو موجود قدرتمندی هستی و خداوند نیروهای عظیمی به تو داده، تو با وجود این نیروها شکست ناپذیر هستی. ما انسانها اگر بخواهیم میتوانیم همه چیز را عوض کنیم و با استفاده از وادی دوم و آموزشهایی که در کنگره به دست میآوریم خودمان را از پایینترین نقاط به بالاترین مکان برسانیم. ما در جهان هستی تنها نیستیم بلکه نیروی عظیم و شگفت انگیزی به نام قدرت مطلق پشت ماست و برای اینکه بتوانیم به مکانی برسیم که از آنجا انشعاب یافتهایم، باید سازندگی را در قسمت جسم، روان و جهانبینی خود شروع کنیم و بدانیم که هیچ کدام از ما به هیچ نیستیم حتی اگر خود به هیچ فکر کنیم. اکنون وقت آن رسیده که بگوییم انسان برای معرفت، اطاعت و خدمت، خلق شده است تا به کمال برسد.
.jpg)
تهیه گزارش : مسافر محمد حسین لژیون ۴
عکاس : مسافر رضا لژیون ۴
تایپ و ارسال : مسافر ایمان لژیون ۲
- تعداد بازدید از این مطلب :
68