اولین جلسه از دوره بیستم کارگاههای آموزشی خصوصی همسفران کنگره ۶۰ نمایندگی تخت جمشید شیراز با استادی همسفر معصومه، نگهبانی همسفر صغری و دبیری همسفر مریم با دستور جلسه «وادی دوم و تأثیر آن روی من» روز دوشنبه ۸ اردیبهشتماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۶:۰۰ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:
بسمالله الرحمن الرحیم
سلام دوستان معصومه هستم همسفر.
خداوند را شاکر و سپاسگزارم که مسیر سبز کنگره را به من نشان داد و این فرصت را به من داد تا بار دیگر در جمع شما عزیزان باشم. از راهنمایان بزرگوارم، خانم میترا و خانم فاطمه، نهایت تشکر رادارم که با آموزشهای ارزشمندشان مرا راهنمایی کردند تا امروز در این جایگاه قرار بگیرم و خدمت کنم.در وادی اول آموختیم که برای انجام هر کاری؛ باید تفکر کنیم یعنی قبل از هر تصمیمی، تفکر لازم است. درگذشته، ما بدون تفکر و در لحظه تصمیم میگرفتیم.
در وادی دوم گفته میشود: «هیچ مخلوقی جهت بیهودگی قدم به حیات نمینهد.» هیچیک از ما بیهوده نیستیم؛ حتی اگر خود چنین بیندیشیم. در ادامه نیز میآموزیم که ما به دلایلی که شاید خودمان هم ندانیم، سالها مسیر خود را گمکرده بودیم.
حالا؛ باید چه کنیم تا این مسیر را دوباره پیدا کنیم؟ باید از ضد ارزشها دوریکنیم، افکار غلط را کنار بگذاریم، در کار دیگران تجسس نکنیم و پشت سر کسی حرف نزنیم همان نکاتی که مهندس در سیدیها به ما آموزش دادند برای مثال، من یاد گرفتم که اگر از کسی ناراحت شدم، پشت سر او بدگویی نکنم و حس دیگران را نسبت به او خراب نکنم؛ بلکه بهصورت رودررو صحبت کنم و مشکل را حل نمایم. همچنین آموختم که نیروی درونی خود را بیهوده هدر ندهم و از ضد ارزشها دوریکنم.
هیچ مخلوقی بیهدف آفریده نشده و هر موجودی برای هدفی مشخص پا به عرصه وجود گذاشته است. درگذشته، من همیشه گلهمند بودم و از خداوند شکایت میکردم و میگفتم: خدایا چرا من؟ چرا باید درگیر اعتیاد مسافرم باشم؟ نگران فرزندانم بودم که آنها نیز از این مسئله رنج میبردند.
همیشه دعا میکردم که خدایا راه نجاتی به من نشان بده تا بتوانم برای فرزندانم کاری انجام دهم. گاهی دچار ناامیدی و یأس میشدم و به خداوند میگفتم: مرا آفریدی برای سرگرمی؟! من را نگاه میکنی ولی هیچ کاری برایم نمیکنی؛ اما خداوند صدایم را شنید و راه سبز کنگره را به روی ما گشود و نوری از امید در زندگی ما تابید. همانطور که در وادی گفته میشود: از ذرات جرقه میشود به روشنایی وسیع رسید.
اولین جرقه برای من ورود به کنگره، دومین جرقه مشاوره با مشاوران و سومین جرقه انتخاب راهنما بود. با کمک راهنمای عزیزم و آموزشهای کنگره، فهمیدم که من بیهوده به دنیا نیامدهام و حتماً رسالتی دارم. در این سفر، راهنمایم توصیه کرد که سفر مسافر را رها کنم و تمرکز خود را بر آموزش بگذارم و اگر مسافر خواستار درمان باشد، خودش به رهایی خواهد رسید.
خدا را شکر، هم خودم و هم مسافرم به درمان رسیدیم.
درگذشته بسیار ناامید بودم و تحت نظر پزشک به مصرف قرصهای آرامبخش روی آورده بودم؛ اما بعد از چند جلسه حضور در کنگره، قرصها را کنار گذاشتم و با آموزشها به روشنایی رسیدم. فهمیدم که بیهوده خلق نشدهام چون من؛ باید مادری سالم باشم تا بتوانم فرزندانی سالم تربیت کنم و در حل مسائل آنها کوشا باشم.
آموختم که مهمترین چیز این است که خودمان را پیدا کنیم، نیروهای درون و بیرون خود را بهتر بشناسیم و بهسوی ارزشها حرکت کنیم. هرچه بیشتر خدمت کنیم به آرامش بیشتری میرسیم و با تفکر درست و عمل سالم میتوانیم جایگاه خود را تغییر دهیم.
خداوند همیشه ما را در برابر انتخاب قرار میدهد حرکت بهسوی روشنایی و ارزشها یا سقوط بهسوی ضد ارزشها و تاریکی. برای رسیدن به روشنایی؛ باید از سختیها و رنگها عبور کنیم؛ باید تاریکی را ببینیم تا قدر روشنایی را بدانیم. شناخت، آگاهی و معرفت لازمه این مسیر است.
من یاد گرفتم که باید قدردان کنگره، آموزشها و راهنمایم باشم و هرگز فراموش نکنم که پیش از ورود به کنگره چه شرایطی داشتم و امروز در چه جایگاهی هستم. حال خوب امروز را مدیون خدمتگزاران شعبه تخت جمشید چه در قسمت مسافران و چه در قسمت همسفران هستم. ممنونم که با سکوت و همراهیتان به من فرصت دادید صحبت کنم.

اهدای لوح تقدیر به اعضای لژیون سردار

معرفی مسئولین صوتی

مرزبانان کشیک: همسفر سهیلا و مسافر جواد
عکاس: همسفر معصومه رهجوی راهنما همسفر میترا (لژیون اول)
تایپ: همسفر سارا رهجوی راهنما همسفر آمنه (لژیون پنجم)
ویرایش: همسفر مریم رهجوی راهنما همسفر مرضیه (لژیون هشتم) دبیر سایت
ارسار: همسفر فائزه نگهبان سایت
همسفران نمایندگی تخت جمشید
- تعداد بازدید از این مطلب :
125