جلسهی دوازدهم از دورهی پنجم کارگاههای آموزشی خصوصی کنگره ۶۰ ویژهی آقایان مسافر نمایندگی پردیس با استادی مرزبان محترم مسافرسعید، نگهبانی مسافر بهمن و دبیری مسافر محسن با دستور جلسهی «وادی دوم و تاثیر آن روی من» در روز دوشنبه 8 اردیبهشت ماه ۱۴۰۴ رأس ساعت ۱۷آغاز به کار نمود.
خلاصه سخنان استاد:
ابتدا و قبل از هر سخنی، شکر و سپاس بیکران خود را تقدیم درگاه خداوند متعال و استاد سردار عزیز مینمایم که این فرصت ارزشمند را نصیب من فرمودند تا امروز بتوانم در این جایگاه خدمت کنم و از برکات آن انرژی و نور دریافت نمایم.
در آغاز سخنانم، لازم میدانم از استاد گرامیام، آقا کیان بزرگوار و لژیون چهارم رودهن، که از پیشگامان و سنگبنای تأسیس این شعبه بودهاند، صمیمانه قدردانی نمایم. انشاءالله ثمرات این خدمت عظیم همواره در زندگیشان جاری و برقرار باشد.
دستور جلسه امروز ما به بررسی «وادی دوم و تأثیر آن روی من» اختصاص دارد.
همانطور که مستحضرید، در هر دستور جلسه، معمولاً دو بخش وجود دارد: نخست، شرح و تفسیر خود وادی، و دوم، تحلیل اثرات آن بر زندگی فردی ما.
هیچ مخلوقی جهت بیهودگی قدم به حیات نمینهد

تأمل در این جمله ژرف و عمیق، ما را به این حقیقت رهنمون میسازد که در نظام هستی، هیچ موجودی—از کوچکترین ذره گرفته تا عظیمترین مخلوقات—بیهوده و تصادفی آفریده نشده است. در این وادی، سخن از انسان تنها نیست؛ بلکه واژهی «مخلوق» به کار رفته است، که شامل تمام هستی میشود: جمادات، نباتات، حیوانات و انسانها.
حتی وجود سنگی که در مسیر ما قرار گرفته و ممکن است باعث لغزش یا حادثهای شود، بیهدف و بیبرنامه نیست. تمام پدیدههای عالم بر اساس نظم دقیق و برنامهای حکیمانه جای گرفتهاند. در پس هر اتفاقی، حکمتی نهفته است که شاید در لحظه برای ما قابل درک نباشد، اما در نگاهی کلان، بخشی از نقشهی دقیق الهی است.
ما هیچکدام به هیچ نیستیم اگر خود به هیچ فکر نکنیم
در این بخش، انسانها به صورت ویژه مورد خطاب قرار میگیرند. متأسفانه برخی از انسانها به واسطهی مشکلات، شکستها و سختیهای زندگی، خود را بیارزش و بیهدف میپندارند. اما حقیقت این است که هر انسان، با مأموریتی خاص، نقشهای از پیش تعیینشده و هدفی والا به این دنیا قدم نهاده است. اگر احساس پوچی و بیهودگی به سراغ ما بیاید، این از وسوسهها و القائات نیروی منفی است که میکوشد ما را به دام ناامیدی و تاریکی بکشاند؛ در بخش دوم دستور جلسه، یعنی تأثیر این وادی بر من، اهمیت عملی کردن این آموزهها برجسته میشود. دانستن وادیها بدون اجرای آنها در زندگی روزمره، ثمری ندارد. باید این آموزهها را در جان خویش بنشانیم و به مرحلهی عمل برسانیم.
این وادی به ما میآموزد که ما بیارزش نیستیم. خداوند متعال در قرآن کریم فرموده است: ای همه هستی، از تو پیدا شده؛ خاک ضعیف از تو توانا شده ما انسانها خلیفهی خداوند بر زمین هستیم. به واسطهی وجود انسان است که خاک معنا مییابد و ارتقاء مییابد. ما باید قدر و منزلت خویش را بشناسیم و به ارزشهای درونی خود ایمان بیاوریم؛ اگر زمانی که روی صندلیهای کنگره نشستهایم، خود را بیارزش و ناتوان بپنداریم، هیچگاه به رشد و پیشرفتی که شایستهی ماست دست نخواهیم یافت. اما اگر به ارزش کنگره، جایگاهی که در آن هستیم و به ویژه به ارزش وجودی خود پی ببریم، تغییرات بنیادینی در وجودمان ایجاد خواهد شد. من، سعید، وقتی برای نخستین بار وارد کنگره 60 شدم، با حال بسیار خراب و تخریبهای شدید، مصرف سه گرم شیره و ۴۰ میلیگرم متادون در روز، پا به این مکان مقدس گذاشتم.

در ابتدا، با وجود کمکهای راهنمایم و دریافت برنامههای درمانی، باز هم نیروهای منفی در گوشم زمزمه میکردند:
تو ارزشی نداری، تو همه چیز را از دست دادهای، دیگر امیدی نیست؛ نیروی منفی میکوشید تا مرا به ژرفای ناامیدی فرو بکشاند. اما یاد گرفتم که ناامیدی حرام است. استاد امین عزیز میفرمایند:
ناامیدی قویترین سلاح در دست نیروی منفی است؛ در لحظاتی که زمینگیر و مأیوس بودم، این پیام الهی به یاریام آمد:
قال الله: لا تخافوا و لا تحزنوا.
من هستم، نترسید و غمگین نشوید.
خداوند در کنار ماست تا ما را به ارزش حقیقی خویش واقف سازد. زمانی که انسان ارزش خود را دریابد، آنگاه است که میتواند به مقامات عالیه دست یابد و جایگاههایی را که شایستهی اوست، فتح کند؛ دوستان عزیز، به راستی چرا این وادی پس از وادی تفکر آمده است؟
زیرا تفکر، حرکتی ذهنی و درونی است که بدون آن، هیچ اقدامی در عرصهی عمل شکل نمیگیرد. اما نیروی منفی با ایجاد ناامیدی، مانع حرکت ما میشود.
پس باید مراقب بود. ناامیدی همچون سلول انفرادی است که انسان را به قعر تاریکی و جهنم درونی میکشاند؛ در پایان، سخنانم را با بیتی از حضرت حافظ به زیبایی به پایان میبرم:
بیا تا گل برافشانیم و می در ساغر اندازیم
فلک را سقف بشکافیم و طرحی نو در اندازیم
اگر غم لشکر انگیزد که خون عاشقان ریزد
من و ساقی به هم سازیم و بنیادش براندازیم
سپاسگزارم از اینکه با حوصله به صحبتهایم گوش دادید.
عکاس: مسافر هومن
تنظیم و ارسال: مسافر فرشید
- تعداد بازدید از این مطلب :
65