English Version
This Site Is Available In English

من در کنگره بخشش را یاد گرفتم

من در کنگره بخشش را یاد گرفتم

دوازهمین جلسه از دوره چهارم جلسات لژیون سردار کنگره۶۰ ویژه همسفران نمایندگی گرگان با نگهبانی همسفر زهرا و دبیری همسفر غزاله و استادی همسفر زینب با دستور جلسه «وادی دوم ( هیچ موجودی جهت بیهودگی قدم به حیات نمی‌نهد) و تأثیر آن روی من» در روز یکشنبه 7 اردیبهشت‌ماه ساعت ۱۶:۰۰ آغاز به کارکرد.

خلاصه سخنان استاد:

از جناب آقای مهندس ممنون و سپاس‌گزارم که وقتی در گمراهی بودم راه را به من نشان داد از ایجنت محترم خانم زینب و مرزبان‌های عزیز و همینطور خانم زهرا نگهبان لژیون سردار سپاس‌گزارم که این جایگاه‌ را به من دادند تا خدمت کنم و آموزش‌ بگیرم،از راهنمای خوبم همسفر نصیبه ممنونم که راه درست را به من نشان دادند. در وادی دوم می‌گوید هیچ مخلوقاتی بی هیچ نیست زمانی که اطراف‌مان را نگاه کنیم می‌بینیم که همه موجودات بهر کاری آفریده شده‌اند هیچ‌کس نمی‌تواند عملکرد کس دیگری را جایگزین انجام دهد. تجربه‌ای که من در وادی دوم داشتم خیلی در گمراهی بودم، در کنگره بودم اما خودم حس نمی‌کردم که باشم سر دوراهی بودم نمی‌دانستم چه کاری باید انجام دهم، خدا را شکر با آموزش‌هایی که در کنگره دیده‌ام توانستم راه خودم را پیداکنم. قبلا فکر می‌کردم که هیچ و پوچ هستم و هیچ ارزشی ندارم، گاهی باخودم می‌گفتم من برای چه چیزی زندگی می‌کنم یک مصرف کننده دارم که حتی راهش را گم کرده بود، من دو فرزند دختر دارم که نمی‌دانم آینده‌شان چه می‌شود.

من در کنگره بخشش را یاد گرفتم، یادگرفتم که مسافرم را ببخشم و وقتی بخشیدم، باری از تنش من خوابید و کم شد. وقتی عضو لژیون سردار شدم تجربه خیلی خوبی برایم شد. اوایل در گلریزان برایم بخشش سخت بود، اینکه بخواهی از جان و دل ببخشی خیلی مهم است. گلریزان سال اول مبلغ کمتری بخشیدم و امسال‌ با اینکه شرایط مالی خوبی نداشتیم به خدا توکل کردم و باخود گفتم مبلغی را می‌بخشم ومابقی را خدا می‌رساند. مراسم عروسی برادرم بود که یکسری هزینه کرده بودم و پدرم من خبر داد، پولی که طلب داشتی را برایت واریز کردم و با خود گفتم من که نیت کرده بودم قسمتی از سردار را بپردازم ولی حالا کامل پرداخت می‌کنم. در لژیون سردار گره‌ها باز می‌شود و همین اتفاق افتاد، گره‌های زندگی من باز شد، حتی حساب بانکی من هر چه هزینه می‌کنم خالی نمی‌شود. قبلا وقتی بچه‌ها در لژیون سردار مشارکت می‌کردند درک‌شان نمی‌کردم و باورش برایم سخت بود. قبل از شروع سال جدید تصمیم داشتم دیگر به کنگره نیایم، با خود فکر کردم که با رفتن من چه اتفاقی قرار است بیافتد. با خود گفتم اگر من به کنگره نروم آیا مسافرم بر می‌گردد؟ یا زندگی من بهتر از قبل می‌شود؟ تصميم گرفتم به کنگره بیایم تا حالم خوب شود، تصميم گرفتم بخاطر خودم بیایم و با مسافرم کاری نداشته باشم، تصميم بر این شد که آموزش ببینم و حال خودم راخوب کنم.

ممنون و سپاس‌گزار همه شما عزیزان که در کنار من هستید.

تایپ: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر مریم (لژیون دوم)
ویراستاری: همسفر مینا رهجوی راهنما همسفر حدیقه (لژیون سردار)
عکاس: همسفر سهیلا رهجوی راهنما همسفر نصیبه (لژیون سردار)
ارسال: دنور همسفر سحر رهجوی راهنما همسفر حدیقه نگهبان سایت
همسفران نمایندگی گرگان 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .