سیزدهمین جلسه از دوره شانزدهم کارگاههای آموزشی خصوصی کنگره۶۰، ویژه مسافران نمایندگی ملایر، با استادی راهنما مسافر کمال، نگهبانی مسافر علی و دبیری مسافر صفدر، با دستورجلسه «وادی دوم و تأثیر آن روی من» روز یکشنبه ۷ اردیبهشت ماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۷:۰۰ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:
خداوند را شکر میکنم و خسته نباشید میگویم به خدمتگزاران نمایندگی و همه کسانی که در این راستا قدم میگذارند. در مورد دستورجلسه وادی دوم هیچ مخلوقی جهت بیهودگی قدم به حیات نمینهد، هیچ کدام از ما به هیچ نیستیم حتی اگر خود به هیچ فکر بکنیم. ما در وادی دوم هستیم و وادی اول که با تفکر ساختارها آغاز میشود و بدون تفکر آنچه را به زوال میرود را پشت سر گذاشته است، این وادیها برای ما بچه کنگرهایها یا کسانی که دنبال تغییرات هستند و میخواهند یک جابهجایی صورت بگیرد یا اتفاقاتی برایشان بیفتد این موضوعات مهم میشود در وادی دوم میگوید اغلب نود درصد از مصرفکنندهها عکس این را فکر میکردند ولی قبلا به این شکل نبود چرا چون با اون تفکرات اشتباهی که داشتیم یک سری تصمیمات غلط گرفتیم چه خواسته و چه ناخواسته وارد این بازی شدیم و در راه منفی قرار گرفتیم و تمام تصمیمات ما اشتباه بود و روز به روز در تاریکی قدم گذاشتیم چرا چون تفکر درستی نبود چون دنبال کوتاهترین راه بودیم. یک مصرفکننده وقتی با این صفات رو به رو میشود و مصرفکننده میشود و راههای مختلفی را امتحان میکند و نمیتواند بیرون بیاید خب دچار ناامیدی میشود چیز طبیعی است چون خیلی اقدامات را میکند ولی به نتیجه نمیرسد و میگوید من به درد نمیخورم کار من از کار گذشته و من چرا به دنیا آمدم میگوید ما هر کدام به جهت یک کاری آمدیم یعنی ما ارزشمند هستیم که در وادی کرم را مثال میزند یا هر موجود زندهای که در طبیعت کار میکند جهت یک کاری است. خب ما اشرف مخلوقات هستیم یک ویژگی خیلی خاص داریم یکی روح است که در درون ما دمیده شده است ولی با اختیاری که به ما داده شد ما انتخاب کردیم. در وادی هم میگوید انسان وقتی آفریده شد بر سر دوراهی قرار گرفت یکی راه نیکی یکی راه زشتی، اگر راه درست را رفتیم نتیجه خوبی میدهد اگه راه غلط را رفتیم به تاریکی میرویم و باید تاوان را پس بدهیم این وادی میگوید حالا به هر دلیلی که این اتفاق افتاده شما میتوانید تغییر کنید ولی با آموزشهای درست. وقتی وارد کنگره شصت میشویم چون حسها تغییر میکند، مقدار دانایی افزایش پیدا میکند، متوجه یک سری موضوعات میشویم البته این امکان دارد در زمان مصرف هم ناامیدی سراغ ما بیاید ولی وقتی به کنگره میآییم این مسئله بیشتر میشود که این را از دست دادم آن موقعیت را از دست دادم قیافهام اینجوری شده است پول من فلان شده است، میگوید ما میتوانیم با نیروی درونی همه چیز را دوباره برگردانیم چون همه چیز در درون و برون ما است. مثل آقای مهندس که همیشه میگوید ما قدرت درونی داریم و میتوانیم همه چیز را تغییر بدهیم ولی باید برگردیم رو به روشنایی، مثال آن در کنگره، عزیزانی که خدمت میکنند من خودم مثلا فکر میکردم برای کارهای روزمره هم واقعا نه وقتش را داشتم نه توانش را داشتم همه کارها یکی در میان و ده تا در میان بود ولی وقتی به کنگره میآیی و درمان میشوی یک سری اتفاقات میافتد حالا خدمتگزار میشوی یا راهنما میشوی و میتوانی به دیگران خدمت بکنی یک زمانی حسی در درون من بود که چرا به دنیا آمدیم این تفکر هست ولی وقتی به کنگره میآیی و آموزش میگیری و میفهمی ما اشرف مخلوقات هستیم یعنی چی یعنی ما جهت کار آمدیم. ما میتوانیم یواش یواش وقتی حسمان باز میشود یک سری آگاهی پیدا میکند. عزیزانی که در قسمت راهنمایی خدمت میکنند عزیزانی که مرزبان هستند یک زمانی خودشان را قبول نداشتند یک زمان خانوادههای خودشان قبولشان نداشتند ولی الان به آنها اعتماد میکنند، سرپرستی چند نفر دستشان است و اتفاقات قشنگی برایشان میافتد. از این ناامیدی باید فاصله بگیریم چون ما جهت رسالتی آمدیم. آقای مهندس در صحبتهایشان هم گفتند که حتی ما خانواده را هم خودمان انتخاب کردیم که حالا چرا من در این خانواده چرا در این کشور در این شهر هستم چون ما یک عقبهای داریم، ما قبلا بودیم، هستیم و خواهیم بود. امروز باید تلاش بکنیم برای دنیای بعدی و حلقه بعدی من اگر الان دچار مصیبت و مشکلات هستم ماحصل عملکرد غلط روز اول است. حالا روز اول هزار سال پیش چندین میلیارد سال پیش مشخص نیست پس الان ما به این آگاهی و دانایی رسیدیم که با مرگ جسم از بین میرود و نفس ما را تحویل میگیرند و میگویند این جایگاه تو این است، اگر امروز دچار مشکل هستیم، اگر امروز حالمان خوب یا بد است ماحصل آن عملکرد دنیای قبلی است، ولی ما الان این آگاهی را داریم که درست بکنیم و بسازیم که اگر منتقل میشویم به جهان دیگر باید یک وضعیت مناسب داشته باشیم، کاری بکنیم که اگر به جهان دیگر رفتیم جایگاهمان جایگاه درستی باشد. امیدوارم که عزیزانی که سفر اول هستند و دچار یک سری مشکلات هستند یا بچههای سفر دوم فرقی نمیکند بتوانیم این وادیها را در زندگی کاربردی بکنیم و فرق بچههای کنگره هم همین است الان در بیرون طرف هزار تا امکانات دارد ولی از او راضی نیستند ولی بچههای کنگره با حداقل امکانات زندگی میکنند. این بر اساس شناخت و آگاهی است که ما هر چقدر بکاریم همان روا میتوانیم برداشت کنیم. من بیشتر از این صحبت نمیکنم، متشکرم.

عکاس و تایپ: مسافر مصطفی لژیون پنجم
تنظیم و ارسال: مسافر وحید لژیون چهارم
مسافران نمایندگی ملایر
- تعداد بازدید از این مطلب :
255