جشن یک سال رهایی مرزبان محترم مسافر مهدی در روز یکشنبه 7 اردیبهشت ماه ۱۴۰۴ با شکوه تمام برگزار گردید

اعلام سفر مسافر مهدی
سلام دوستان مهدی هستم یک مسافر، تخریب؛ بیش از 15 سال، آخرین آنتی ایکس مصرفی؛ تریاک شیره، مدت سفر؛ 11 ماه و 20 روز، نام راهنما؛ محمود آقا تلگردی، لژیون مرزبانی شعبه رضا، رهایی؛ 15 ماه.


آرزوی مسافر مهدی
آرزو می کنم تمام سفر اولی ها به سفر دوم برسند و همانطور که من به این حال خوش رسیدم آنها هم این حال خوش را تجربه کنند.

خلاصه سخنان ایجنت محترم مسافر محمود
سلام دوستان محمود هستم یک مسافر، تشکر میکنم از آقای مهدی فتحی راهنمای درمان مهدی عزیز، اولین سال رهایی مهدی عزیز را به همه شما تبریک عرض میکنم.
آقای مهندس در سیدی سختیها میفرمایند: این سختیها لعنت خداوند نیستند بلکه برای این است که ما از این سختیها سربلند بیرون بیائیم.
روز رهایی مهدی، من هم در تهران در پارک طالقانی بودم و با هم روبرو شدیم و خاطره خوبی برای ما رقم خورد، بعد از آن رسیدیم به انتخابات مرزبانی و خوشبختانه توانست شال مرزبانی را دریافت کند.
از روزی که در این شعبه خدمتگزار شدم مهدی را همیشه در حال خدمت دیدم، دلیلی که مهدی در انتخابات مرزبانی رای آورد این بود که همیشه مهدی دیده میشد.
من معتقدم که مهدی سختیهای زیادی را پشت سر گذاشته است که این دستور جلسه به تولد او رسیده، برای یک فرد مصرف کننده که ۲۰ سال مصرف مواد مخدر داشته سخت است که هفتهای یک سی دی بنویسد ولی مهدی همه اینها را انجام داد.
یکی دیگر از ویژگیهای مصرف کنندگان مواد، بینظمی است، حالا بخواهد درست شود و به نظم برگردد سخت است، اصلاً درست کردن و درست شدن سخت است، سخت است که انسان تزکیه و درست شود.
مهدی کارهای سختی را به درستی انجام داد، اول قالب نظم را در خودش نهادینه کرد، یکی از منظمترین رهجوها بود و فوق العاده تغییر کرد و همه سختیها را رد کرد، مگر میشود انسانی که سرپرست خانواده است و مصرف مواد مخدر دارد سختی نکشد؟ مهدی توانست از این سختیها و مشکلات به درستی عبور کند.
خیلی مهم است که روز رهایی نمرهات چند باشد، چه یاد گرفته و اندوختهای.
اینها همه اندوختهای برای سفر دوم، برای ادامه دادن مسیر زندگی مهدی از کسانی است که از ساعت ۱۳:۳۰ دقیقه میآید شعبه و همه این سختیها را تحمل میکند تا همنوعانش به درمان و حال خوب برسند.
امیدوارم مهدی عزیز در ادامه مسیر موفق باشد و جایگاههای بالاتر را کسب کند چون واقعاً دلسوز و مهربان است و میشود به او تکیه کرد.
از اینکه با سکوت قشنگتان به صحبتهای من گوش کردید از همه شما سپاسگزارم.
.jpg)
صحبتهای مسافر مهدی مرزبان محترم شعبه
سلام دوستان مهدی هستم یک مسافر، تشکر میکنم از ایجنت محترم و از راهنمای خوبم، آقای مهدی فتحی که باعث شدند این جایگاه را تجربه کنم.
اول سفرم وقتی وارد شعبه شدم، جشن تولد آقا رضا، مرزبان شعبه رضوی بود و با خودم درگیر بودم که این تولدها چه حس و حالی دارد.
من وقتی وارد کنگره شدم واقعاً خسته بودم هیچ موقع مشکل مالی برای مصرف نداشتم ولی خسته بودم از اینکه از صبح که شروع به مصرف میکردم تا شب ادامه میدادم و هیچ موقع نظم امروز را نداشتم و مواد مخدر همه چیز من را گرفته بود.
برای درمان همه راهها را رفته بودم و تبدیل به یک کارتون خواب شده بودم، من که در خانه خودم کارتون خواب شده بودم.
در سالهای مصرفم هیچ موقع مشکلات خانوادهام را متوجه نمیشدم، هیچ موقع سر یک سفره نمینشستم.
من ۹۳ روز پشت درب کنگره بودم چون خواسته درمان داشتم، خیلی مشکلات را تحمل کردم و الان هم لذتش را میبرم و دوست دارم همه سفر اولیها این تجربه را کسب کنند.
من در زمان مصرف هیچ یک از اعضای خانوادهام را نمیدیدم و تخریب زیادی ایجاد کردم، وقتی مشکلی برای فرزند پیش میآید پدر و مادر واقعاً شکسته میشوند، الان فکر کنید فرزند یک پدر و مادر معتاد شده باشد، والدین واقعاً میشکنند.
راهنماهای تازه واردین حس و حال خوبی به تازه واردین میدهند و این حس و حال شامل حال من هم شد، در اینجا از راهنمای تازه واردین زمان خودم، آقا یعقوب تشکر میکنم.
تشکر میکنم از آقای مهندس که این بستر امن را فراهم کردند تا امثال من در این جایگاه به آرامش برسند.
از اینکه به صحبتهای من گوش کردید از همه شما عزیزان ممنون و سپاسگزارم.
در ادامه کادوی آقای مهندس توسط نگهبان جلسه به مسافر مهدی اهدا گردید

تایپ و ویرایش: مسافر قربان لژیون پانزدهم
ارسال خبر: مسافر علی لژیون نهم
تایید خبر: مسافر داوود لژیون سوم
مرزبان خبری: مسافر مصطفی
- تعداد بازدید از این مطلب :
119