ما در وادی اول آموختیم که تفکر چیست؟! به چه چیزهایی باید فکر کنیم و به چه چیزهایی نباید فکر کنیم؟! فکر با تفکر متفاوت است و افکار زیاد و هدفمند تفکر را بهوجود میآورند. تفکر اولین قدم برای رسیدن به آرامش است و برای انجام هر کاری ابتدا باید تفکر و اندیشه کرد. اگر جهانبینی شخص خوب باشد، به تفکر و تعقل میرسد، اما اگر جهانبینی درست نباشد برعکس میشود؛ یعنی یک فکر، فکر دیگر را بهوجود میآورد، افکار شخص بهم میریزد و ذهن ما همه جا میرود.
تفکر؛ یک حرکت درونی است که ترسیمکننده رفتارهای بیرونی است. به دیگر سخن تفکر، حرکت از یک نقطه مجهول به یک نقطه معلوم است تا مجهول به معلوم تبدیل شود. تفکر مثبت، رفتار و رویداد مثبت و تفکر منفی، رفتار منفی، حال بد و اتفاقات بد را به دنبال خواهد داشت. تفکر آغاز خلق است و هر رویداد، اتفاق یا هر وضعیتی در زندگی ما بهوجود میآید و خلق میشود، نقطه آغاز آن از تفکر ما بوده است. وادی دوم به ما میگوید: هیچ مخلوقی جهت بیهودگی قدم به حیات نمینهد، هیچ کدام از ما به هیچ نیستیم؛ حتی اگر خود به هیچ فکر کنیم.
ما در جهانبینی آموزش میگیریم که در انسانها نکات مثبت و خوبیها را ببینیم؛ زیرا نباید فوراً نکات منفی را دید! بعضی مواقع میگوییم ما به درد نمیخوریم، آدم حسابی نیستیم، اصلاً چه ارزشی داریم! ولی باید این را بدانیم هیچ مخلوقی جهت بیهودگی، پا به حیات نگذاشته است و هر کس به این حیات قدم میگذارد تصادفی نیست. در ادامه این پیام گفته میشود که هیچ کدام از ما به هیچ نیستیم، حتی اگر خود به هیچ فکر کنیم؛ یعنی اینطور نیست که ما هیچ ارزشی نداشته باشیم و همه موجودات حائزاهمیت هستند.
تفکرات غلط و حرکت در مسیر ضدارزشها قطعاً میتواند بر روی ساختار جسم تخریب فراوانی ایجاد کند و خود را به صورت انواع و اقسام بیماریهای جسمی و روانی نشان دهد که در پزشکی آن را سایکوسوماتیک مینامند؛ یعنی مسائل و بیماریهای فکری و اندیشهای بر روی جسم ما تخریب ایجاد میکند. اکثر مردم بیمار هستند و بعضی از ما در اثر ایجاد مشکلات یا پیشرفت بیماری اینگونه تصور میکنیم که همه چیز تمام شده یا دیگر زندگی برای ما اهمیتی ندارد و بیهدف به این دنیا آمدهایم. البته این یک توجیح است برای فرو رفتن بیشتر در ناامیدی و نشان از دست دادن اعتمادبهنفس یا اینکه در برابر نابودی محض و عدم تلاش برای رهایی و سلامتی تسلیم هستیم.
.jpg)
اگر به جهان هستی نگاه کنیم و از طبیعت الگوبرداری نماییم، متوجه میشویم که هیچ چیزی بیهوده پا به هستی نگذاشته است، حتی حشرات! کرمها نیز برای زمین کشاورزی بسیار مفید هستند و در زمین حفرههایی ایجاد میکنند تا اکسیژن هوا به خاک برسد و باعث تقویت خاک میشود. این در حالی است که ما به عنوان یک انسان بسیار بزرگتر و عظیمتر از یک کرم هستیم.
انسان موجود قدرتمندی است و خداوند نیروها و قدرتهای عظیمی را به او داده است. نیروی منفی خوب میداند که انسان با وجود این نیروها و قدرتها، شکستناپذیر است. شیطان نیز خوب میداند که انسان را از بیرون نمیتواند شکست بدهد؛ به همین دلیل تمام توان خود را به کار می گیرد تا این نیروها را از درون خنثی کند که ناامیدی یکی از این نیروها است. انسان زمانی که پا به هستی گذاشت، نیروی مافوق او را به یک دو راهی هدایت کرد که یکی راه تاریکی و دیگری روشنایی بود.
اصولاً انسان تاریکی را تجربه میکند برای پی بردن به عظمت روشناییها؛ بهعبارتی تا زمانی که ما قهر را حس نکنیم، مهر را متوجه نمیشویم. هر کجا کورسویی از نور را دیدیم باید به طرف آن برویم؛ زیرا نور، سمبل انسانیت، خوبی و پیشرفت است. اگر نکته مثبتی وجود دارد بایستی به طرف آن برویم و حداکثر استفاده را ببریم، ولی وقتی انسان تاریکی را انتخاب کرد و به طرف آن رفت به این سادگیها نیست! باید از گذرگاههای سخت عبور کند و اگر توانست از تاریکیها خارج شود، آنگاه تبدیل به انسانی کارآزموده و رها میشود.
آن زمان است که یک معلم، یک مدرس میشود و تبدیل به انسانی که در صلح و آرامش است میشود و دیگر بهم ریخته نیست. ما باید بدانیم که در جهان تنها و بدون پشتیبان نیستیم و یک نیروی عظیم وجود دارد که اگر بخواهیم این نیرو ما را پشتیبانی کند، ساز و کار خودش را دارد و شرط اول آن دوری از ضدارزشها و پرداختن به ارزشها میباشد. اگر غیبت، تجسس و کارهای ضدارزشی انجام دهیم از قدرت مطلق دور میشویم و برعکس، اگر در جهت ارزشها باشیم مورد حمایت الله قرار میگیریم.
منابع: کتاب عشق، چهارده وادی برای رسیدن به خود و سیدی وادی دوم
نویسنده: همسفر مریم رهجوی راهنما همسفر آیسان (لژیون نهم)
رابط خبری: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر آیسان (لژیون نهم)
عکاس: همسفر حمیده رهجوی راهنما همسفر صفورا (لژیون ششم)
ویراستار و ارسال: همسفر مریم نگهبان سایت
همسفران نمایندگی دکتر علیرضا
- تعداد بازدید از این مطلب :
306