جلسه هشتم از دوره سی و پنجم کارگاههای آموزشی خصوصی کنگره۶۰ نمایندگی خواجو به استادی؛ مسافر مسعود، نگهبانی؛ مسافر سعید و دبیری؛ مسافر حجت با دستور جلسه: "وادی دوم و تأثیر آن بر روی من" در روز یکشنبه مورخ 7 اردیبهشت ماه ۱۴۰۴ رأس ساعت ۱۷:۰۰ آغاز بهکار نمود.

خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان مسعود هستم یک مسافر.
خداوند بزرگ را بهخاطر اجازه حضورم در کنگره سپاسگزارم، از آقای مهندس و خانواده محترمشان تشکر و قدردانی میکنم که چنین بستری را برای ما فراهم نمودند تا بتوانیم در آن آموزش بگیریم، هچنین از راهنمایان گرانقدرم کمال تشکر را دارم که راه را برای من هموار نمودند تا بتوانم به آرامش و تعادل برسم.
دستور جلسه این هفته، در مورد وادی دوم و تأثیر آن بر روی من میباشد.
آقای مهندس میفرمایند: بعضیها تصورشان اینگونه است که گردش هستی تصادفی میباشد، در صورتیکه این امر مستلزم انجام فعالیت میباشد و قطعاً اگر تلاش و کوششی نباشد حیات نابود خواهد شد، در واقع وجود تمام موجودات برای ایجاد تعادل و انجام کار میباشد، پس هیچ چیز در حیات وجود ندارد که خلقتش بیهوده باشد.
همانطور که در جامعه مسئولیتهایی داریم در هستی هم وظایفی برعهدمان است و باید بدانیم که بیهوده پا به این خلقت نگذاشتهایم.
همچنین ایشان میفرمایند: ما به خواست خود به این دنیا آمدهایم و حتی پدر و مادرمان را خود انتخاب کردهایم، دلیل آفرینش انسان برای عبادت و خدمت به هستی است، اگر این وظیفه را درست انجام دهیم، همیشه در آرامش خواهیم بود، در غیر اینصورت هرگز احساس آرامش نخواهیم کرد و در بیهودگی غرق خواهیم شد.
من بارها در زمان مصرف، احساس بیهودگی را با تمام وجودم لمس کردهام و در اوج ناامیدی به پوچی رسیدهام، خدا را شکر که مسیر کنگره برای من هموار شد و توانستم به رهایی و تعادل برسم.
راهنمای عزیزم همیشه این مورد را به ما تأکید میکردند که؛ دارو OT در مسیر درمان پنج درصد مسئله میباشد، مابقی آن جهانبینی و خواسته درونی است، که میتوانیم به حال خوش و در ادامه به تعادل برسیم.
در وادی دوم متوجه شدم؛ باخت انسان، زمانی است که همه چیز را بهدست آورد و خود را از دست بدهد. بنابراین هر کس خودش را به دست آورد، میتواند به تمام خواستههایش برسد، پس هیچچیزی مهمتر از خود ما نیست.
یک ضربالمثل است که میگوید: به قفل بیهوده خشم میورزی، درِ همهی زندانها از درون باز میشود.
من در کنگره60 آموختم مثلث دانایی، ربطی به مدرک تحصیلی ندارد، این مسئله باعث ادامه راه و مانده در این مسیر برای من شد که همواره بهدنبال آموزش، تجربه و تفکر کردن باشم و بتوانم آن را در زندگی خود اجرائی کنم تا به آن حال خوش و حس خوشبختی برسم.
امیدوارم پیوسته سپاسگزار باشیم؛ زیرا خوشبختی، خصلت خود را در سپاسگزاری نشان میدهد و افراد سپاسگزار عموماً خوشبخت هستند.
حضرت مولانا میفرماید:
هر لحظه که تسلیمم، در کارگه تقدیر
آرامتر از آهو، بی باک تر از شیرم
هر لحظه که میکوشم، در کار کنم تدبیر
رنج از پی رنج آید، زنجیر پی زنجیر
ازاینکه به صحبتهای من گوش کردید از همه شما سپاسگزارم.

تایپ: مسافر جهانشاه لژیون هفدهم
عکس: مسافر سعید لژیون چهاردهم
تنظیم و ارسال: مسافر سروش لژیون چهاردهم
نمایندگی خواجو
- تعداد بازدید از این مطلب :
178