جلسه پنجم از دوره چهل و چهارم سری کارگاههای آموزشی خصوصی کنگره ۶۰، نمایندگی گیلان با استادی مسافر عباس، نگهبانی مسافر جمشید و دبیری مسافر فاضل با دستور جلسه «وادی دوم و تأثیر آن روی من» روز یکشنبه 7 اردیبهشت ۱۴۰۴ ساعت ۱۷ آغاز به کار نمود.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان عباس هستم یک مسافر. خداوند را شاکر هستم که توانستم این جایگاه را تجربه کرده و آموزش بگیرم. از آقای مهندس دژاکام و خانواده محترم ایشان، بابت فراهم نمودن چنین بستری، کمال تشکر و قدردانی را دارم. از راهنمای خود آقای محمدامین، سپاسگزارم که چراغ راه من بودند. همچنین از راهنمای نیکوتین، آقای امیر و راهنمای تازه واردین خود آقای محمود کمال تشکر و قدردانی رادارم.
در مورد دستور جلسه که وادی دوم و تأثیر آن روی من، این وادی میگوید هیچ مخلوقی جهت بیهودگی قدم به حیات نمیگذارد، هیچکدام از ما به هیچ نیستیم، حتی اگر خود به هیچ فکر کنیم. این وادی در مورد ناامیدی سخن میگوید. ما مصرفکنندهها در زمان مصرف مواد مخدر به دلیل نداشتن آگاهی از بیماری اعتیاد، برای ترک آن روشهای مختلفی را امتحان میکردیم و هیچوقت از هیچکدام از آنها نتیجهای دریافت نمیکردیم و به همین دلیل، همیشه ناامیدی را با خود در مورد برطرف کردن مشکل اعتیاد خود به همراه داشتیم.
ناامیدی انسانها در زمان شکستهای پیدرپی شکل میگیرد و ما مصرفکنندهها این شکستها را در مراحل مختلف تجربه کردیم و امروز بایستی خداوند را شاکر باشیم که با کنگره 60 آشنا شدیم و موفقیت را با استفاده از آموزشهای کنگره 60 تجربه نموده و مسیر خارج شدن از ناامیدیها را آموزش میبینیم. وادی دوم به شخص مصرفکنندهای که تمام پلهای پشت سر خود را خراب کرده و ناامیدی در او شکلگرفته است این نوید را میدهد که بایستی بداند، نهتنها او، بلکه هیچ موجودی جهت بیهودگی قدم به حیات نگذاشته است.
به فرموده آقای مهندس دژاکام، حتی یک کرم خاکی که مخلوق خداوند میباشد برای خود مسئولیتی بر عهده دارد. برای مثال، یک کرم خاکی با ایجاد حفره در خاک باعث میشود که هوا و اکسیژن وارد خاک شده تا حاصل خیزی خود را داشته باشد. حال ما انسانها که اشرف مخلوقات هستیم، بایستی بدانیم که خداوند هنگام خلق کردن ما، چه مسئولیتی بر عهده ما نهاده است و آن موقع متوجه میشویم که ما جهت بیهودگی قدم به حیات نگذاشتهایم.
بنده به یاد دارم که زمانی که مواد مصرف میکردم همه را مقصر میدانستم و از تمام افراد خانواده شکایت داشتم که اگر آنها به من کمک کرده بودند، بنده گرفتار اعتیاد نمیشدم، ولی در کنگره 60 به این نتیجه رسیدم که ریشه تمام مشکلات و گرفتار شدن من به اعتیاد، جهل و نادانی خود بنده بود و کنگره 60 باعث شد بتوانم بر مشکلات خود غلبه کنم. به یاد دارم ده سال قبل همسفرم به کنگره 60 آمده بود و پیام درمان شدن در کنگره 60 را به من میداد و از کنگره برای من کتاب مقدس 60 درجه زیر صفر را خریداری کرده بود.

اما آن زمان بنده گوش شنوایی نداشتم، یعنی امیدی برای بنده باقی نمانده بود که بتوانم به حرف همسفرم در مورد کنگره 60 ایمان بیاورم. آن روز بنده با عذاب وجدان و حال خراب در حال مصرف مواد مخدر بودم که ناخودآگاه خواستم که مطالب درون کتاب را مشاهده کنم. زمانی که صفحه اول کتاب را بازنمودم و شروع به خواندن چند خط اول کتاب کردم، احساس کردم که این کتاب به من یک نیرویی میدهد.
اما بنده آن زمان هیچ درکی از آن نیرو نداشتم و بعد از خواندن چند خط دیگر، کتاب را به گوشهای پرتاب کرده و شروع به مصرف مواد مخدر کردم. آن زمان دیگر از مواد مخدر خسته شده بودم و دائماً با خداوند بدون آنکه درکی از وجود آن داشته باشم، شکایت میکردم که چرا دری بهسوی من باز نمیشود که از دست مواد مخدر خلاص شوم. آن زمان همسفرم برای ورود بنده به کنگره 60 خیلی تلاش کردند، ولی افکار افیونی و ناامید من مانع از ورود به کنگره 60 میشد.
ده سال من در تاریکی مطلق به سر بردم تا زمانی که بعد از گذشت این مدت، بالاخره اذن ورود من به کنگره 60 از سمت قدرت مطلق صادر شد و بنده توانستم با آموزشهایی که در مسیر کنگره 60 دریافت کردم به حال خوش رسیده و تعادل را در زندگی خود داشته باشم و بابت این موضوع شاکر و سپاسگزار خداوند هستم و امیدوارم با ماندن در مسیر کنگره 60 و خدمت کردن بتوانم، زکات درمان خود را پرداخت کنم تا یک نفر دیگر این حال خوش را تجربه کند.
تایپ: مسافر مهدیالف لژیون پنجم
ویرایش و عکس: مسافر بهنام لژیون دوم
ارسال مطلب: دستیار مرزبان خبری، مسافر حجت لژیون سوم
گروه خدمتگزاران سایت نمایندگی گیلان
- تعداد بازدید از این مطلب :
200