English Version
This Site Is Available In English

وادی دوم، وادی امید و ناامیدی

وادی دوم، وادی امید و ناامیدی

جلسه دوازدهم از دوره بیست و سوم سری کارگاه‌های آموزشی خصوصی کنگره ۶۰ روز‌های یکشنبه نمایندگی شیروان به استادی مسافر باقر، نگهبانی مسافر غلامرضا و دبیری مسافر علی با دستور جلسه   "وادی دوم و تاثیر آن بر روی من " 7 اردیبهشت‌ماه ساعت ۱۷ آغاز به کار نمود.
خلاصه سخنان استاد:
در ابتدا از ایجنت محترم، گروه مرزبانی و راهنمای عزیزم ممنونم که به من فرصت دادند تا در این جایگاه قرار گیرم و از شما عزیزان آموزش بگیرم‌ به نظر من وادی دوم عملاً دارد از خود ما حرف می‌زند تمام ما می‌دانیم که ۱۴ وادی، ۱۴ چراغ راه است و باید به آن عمل کنیم. همه ما می‌دانیم وادی دوم وادی امید و ناامیدی است، حال این ناامیدی واقعاً از کجا می‌آید؟ چه جوری شکل می‌گیرد؟ از کجا شروع می‌شود؟ ما مصرف‌کننده‌ها همیشه توقع داریم که بقیه برای ما کاری انجام دهند خودمان بنشینیم حسرت بخوریم، چرا برای من این اتفاق افتاد؟ چرا این داستان برای من پیش آمد؟ ولی خود ما هیچ حرکتی نمی‌کنیم، اصولاً روی خودمان هیچ حسابی باز نمی‌کنیم درصورتی‌که خودت مقصری، تو آن‌قدر ضعیف نیستی که کسی بخواهد برای توکاری بکند، آن‌قدر قوی بودی که سال‌ها در سختی‌ها و گرانی‌ها توانستی خودت را راه ببری و هزینه مصرف خودت را تأمین کنی، درست است که یک سری باخت‌ها و تاریکی‌ها را داشتی تا قدر امروز روشنایی‌ها را بدانی، روی صحبتم با سفر اولی‌هاست، این سفر دومی‌ها شاخ غول نشکستند همه آن‌ها آمدند، نشستن، آموزش دیدن و چیزی که یاد گرفتند را عمل کردند، مهم‌تر از همه عمل کردن است. تو آن‌قدر قدرت داری که مدتی است بدون مواد زندگی می‌کنی، پس آن‌قدر قدرت داری که سال‌ها هم می‌توانی زندگی کنی، از خودت ناامید نباش.

یک سری از مسائل را کلاً باید به دست فراموشی بسپاریم چیزی که رفت تمام شد به آن فکر کردن، چه چیزی را می‌خواهد عوض کند؟ کسی که باید تغییر کند و به تو کمک کند خودتو هستی، وادی دوم می‌خواهد به من مصرف‌کننده بگوید تو حق زندگی داری، تو هستی که در این دنیا نفس می‌کشی. اگر بیرون بارها تلاش کردی ولی نتیجه نگرفتی بهترین راه و بهترین حرکت اینجا بوده، الآن که آمدی پس رعایت کن و گوش‌به‌فرمان باش تا نتیجه بگیری. اگر هرکدام از ما قرار باشد بیایم اینجا و شربت بخوریم و این شربت یک روز قطع بشود، برگردیم برویم بهتر است که نباشیم زیرا امروز یک نفر بوده به من کمک کرده و حالم خوب شده است پس‌فردا هم من باید در کنگره به یکی کمک کنم. من اگر خودم را دوست نداشته باشم و حاضر نباشم برای خودم کاری بکنم به خاطر خودم ۱۱ ماه حاضر نباشم گوش‌به‌فرمان باشم، چطور می‌خواهم به شما کمک کنم؟ چطور می‌خواهم به یک نفر دیگر کمک کنم، اگر امروز به خودت امید نداری نمی‌توانی یک پدر خوب باشی، نمی‌توانی یک فرزند خوب باشی برای خانواده‌ات. اگر به این فکر می‌کنی من چرا به این دنیا آمده‌ام، انتظار داری برای بچه‌ات کاری بکنی؟ بچه هم برای من مهم است، پدر و مادرم مهم هستند ولی اگر نتوانم برای خودم کاری انجام دهم همش دروغ محض است. اگر خانواده‌ام را مهم می دانم اول باید خودم را درمان کنم و تعادل داشته باشم. خودم باید یک حال عادی داشته باشم تا به فکر کمک بقیه باشم‌ من که خودم متعادل نیستم چگونه می‌توانم به دیگران کمک کنم؟
مرزبان خبری: مسافر صادق
عکاس: مسافر مصیب لژیون پنجم
تایپ: مسافر رضا  لژیون سوم
ویراستاری : مسافر محمد  لژیون چهارم
ارسال : مسافر محمدرضا

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .