سایت همسفران دکتر علیرضا گفتوگویی را با همسفر مریم رهجوی راهنما همسفر سمیرا از لژیون اول ترتیب داده و از صحبتهایشان بسیار آموزش گرفتیم. در ادامه، نگاه زیبای شما را به خواندن آن دعوت میکنیم؛ امیدواریم که مورد توجه قرار گیرد.
لطفاً خودتان را به رسم کنگره۶۰ معرفی کنید.
سلام دوستان مریم هستم، یک همسفر؛
مسافر من هم با بیش از بیست سال تخریب و آنتیایکس مصرفی هروئین و شیشه وارد کنگره شد. ده ماه و بیست روز سفر کردیم به روش DST همراه با داروی OT، با راهنمایی دیدهبان محترم مسافر مهدی و همسفر سمیرا. در حال حاضر دو سال و سه ماه است که با دستان پرمحبت آقای مهندس آزاد و رها هستیم. ورزش در کنگره مسافرم دارت و خودم والیبال است.
در رابطه با دستور جلسه، لطفاً کلمه ظرفیت و مسؤلیت را جداگانه برایمان توضیح دهید.
ظرفیت به معنای گنجایش، وسعت، تحمل، استعداد و قوه است. مثلاً یک ماشین پراید گنجایش این را دارد که در نهایت پنج نفر را سوار کند، ولی یک اتوبوس ظرفیت بیست و پنج نفر را دارد. اگر ما بخواهیم تعداد بیشتری را در ماشین پراید جا بدهیم هم به خود افراد و هم به ماشین صدمه وارد میکنیم؛ پس باید از هر چیزی یا هر کسی به اندازه ظرفیت وجودیاش انتظار داشت. مسئولیت به معنای متعهد و موظف بودن در برابر کسی یا چیزی است؛ بهعبارتی وظایفی که هر کدام از ما بر عهده داریم و انتظار میرود که آنها را به خوبی انجام دهیم. زمانی که فردی وظایف و کارهایش را بهدرستی انجام میدهد به او صفت مسئولیتپذیر داده میشود.
در بخشی از سیدی قدرت و توهم دانایی آمده؛ مهمترین قسمت کار این است که انسان بفهمد در درونش چه خبر میباشد تا بداند کجای کار قرار گرفته و از وضعیت خود آگاه شود. آیا برای انجام مسؤلیتهای خود میدانید که در آن زمینه با خودتان چند چند هستید؟
طبق صحبتهای آقای مهندس ما باید همیشه از گفتارها و نوشتارها جلوتر باشیم. زمانی که به یک نفر مسئولیت یا خدمتی داده میشود، بایستی فرد به درون خود برگردد و ببیند که آیا در مورد آن مسئولیت یا خدمت آگاهی و دانایی کافی دارد یا خیر؟! اگر آگاهی و دانشی در این رابطه ندارد باید سعی کند از مسئولین یا کسانی که قبلاً این خدمت را انجام دادهاند اطلاعات کافی را بهدست آورد؛ همچنین فرد بایستی بداند که آیا پتانسیل کافی برای انجام این خدمت را دارد؟! در غیر این صورت هرگز چنین خدمت یا مسئولیتی را قبول نکند؛ زیرا دچار توهم قدرت میشود.
منظور از جمله برای خدمت در آبدارخانه هم باید ظرفیت داشته باشیم چیست؟
هر مسئولیت یا هر خدمتی که به ما داده میشود باید خودمان را با آن هماهنگ کنیم و بدانیم ارزش این را داشتهایم که در این جایگاه خدمتی قرار گرفتهایم؛ حتی زمانی که فرد در جایگاه خدمتی آبدارخانه خدمت میکند، نباید بگوید که ارزش خدمت در آبدارخانه پایین و ارزش خدمت در جایگاه مرزبانی بالا است؛ زیرا این نتیجه عدم ظرفیت فرد است. خدمت بستگی به رفتار شخص دارد که به نحو احسن آبدارخانه را بچرخاند؛ یعنی به افراد چای کمرنگ و یا پررنگ ندهد، در کاری که انجام میدهد کوشا و مرتب باشد، با همه اعضا با مهربانی رفتار کند، نه اینکه بخواهد در آبدارخانه حکومت کند و در پایان هر جلسه آبدارخانه را تمیز و مرتب تحویل نگهبان جلسه و مرزبان کشیک بدهد.
طبق آموزشهایی که در کنگره دریافت نمودیم، بین ظرفیت و نقطه تحمل ما رابطه عجیبی وجود دارد. لطفاً در این مورد توضیح دهید.
زمانی که کار یا مسئولیتی به من محول میشود، قطعاً ظرفیت آن درونم شکل گرفته است؛ پس باید نقطه تحملم را در راستای مسئولیتی که پذیرفتهام بالا ببرم و طبق آموزشهای کنگره سعی کنم که ظرفیتم را با نقطه تحملم یکسان نمایم و نقطه تحمل خودم را در انجام این خدمت افزایش بدهم. در مسیر خدمت و انجام مسئولیت همیشه سختیها و مشکلات زیادی را باید تحمل کرد و در ادامه تلاش نمود تا به نقطهای رسید که نداشتهها را پذیرفت و به تعادل دست یافت. زمانی که تعادل برقرار شد، اینجا نقطهای است که شخص آماده بهدست آوردن میشود؛ یعنی خدمت خود را به خوبی تحویل میدهد و آماده خدمت در جایگاههای بعدی با ظرفیت بیشتر و نقطه تحمل بالاتر است.

در قبال مسئولیتهایی که در کنگره انجام دادهاید به چه میزان توانستهاید این دستور جلسه را عملی و کاربردی کنید؟
همیشه راهنمای خوبم نکتهای را به من یادآوری میکنند: اینکه در کنگره بگوییم من عاشق آقای مهندس و کنگره هستم به درد نمیخورد؛ چون کنگره فردی را میخواهد که مسئولیت و خدمت واگذارشده به او طبق اصول، قوانین و حرمتها انجام شود. من در هر جایگاه و مسئولیتی که قرار گرفتم سعی کردم ظرفیت و مسئولیت خود را با هم هماهنگ کنم و در انجام خدمتی که بر عهده دارم هدف و قبله خود را گم نکنم؛ همچنین در مسیر خدمت فقط چشم بگویم تا در زمان پایان خدمت با دانش و آگاهی بالایی که از انجام آن بهدست آوردهام، اول حال خودم خوب شود و بعد این حال خوش، عشق به خدمت و انرژی دریافتی از انجام آن کار را به دیگران انتقال بدهم.
اگر تجربهای در رابطه با این دستور جلسه دارید که بزرگترین پیام و درس در زندگیتان شده است برایمان بیان کنید؟
آقای مهندس در کتاب عشق، چهارده وادی برای رسیدن به خود میفرمایند: جهان بر پایه اضداد بنا شده است و هر چیزی از ضد خودش قابل شناسایی است. ظرفیت هم از ضد خودش قابل تشخیص است و زمانی که بخواهیم ظرفیت یک موضوع در ما ایجاد شود باید بر آن محرم شویم که در این هنگام اگر دچار خشم، ناامیدی و ... نشویم ظرفیت لازم در ما پدیدار میشود. برای بهوجود آمدن ظرفیت بایستی آگاهی و دانایی داشته باشیم؛ دانایی که آن را عملی کنیم! (دانایی مؤثر) تجربهای که در این زمینه برای من اتفاق افتاد این بود که بارها زمینه برای قرار گرفتن در جایگاههای خدمتی برایم پیش آمد و بنا به دلایلی نتوانستم در آن جایگاه خدمت کنم؛ زیرا باید از آن جایگاه خدمتی محروم میشدم، بر خشم و ناامیدی خودم غلبه میکردم تا ظرفیت قرار گرفتن در آن جایگاه در من ایجاد شود و زمانی که در آن جایگاه قرار گرفتم بتوانم طبق قوانین و حرمتهای کنگره خدمت صادقانه و عاشقانه انجام بدهم.
کلام آخر؛
آموزش مهمی که طی سالها حضور در کنگره آموختم عشق به خدمت است. عشق؛ یعنی با تمام وجود خواستن و گذشتن. زمانی که من مسئولیتم را با دل و جان پذیرا باشم و عاشق همسفر بودنم شوم؛ یعنی قرار است همسفر خوبی برای مسافرم، مادر خوبی برای فرزندانم و رهجوی خدمتگزاری برای کنگره باشم و در مسیر ارزشها حرکت کنم تا با اثرگذاری مثبت همدردان را جذب نمایم. با تمام وجود از خداوند خواستارم که ظرفیت لازم جهت دریافت علم و آگاهی بالا را به من عطا کند. در پایان شاکر قدرت مطلق هستم که اذن ورود ما به کنگره صادر شد؛ همچنین از آقای مهندس عزیز، خانواده محترمشان و راهنمای خوبم بابت چنین بستر آموزشی نابی که قطعاً در هیچ دانشگاهی نمیتوانستم چنین آموزشهایی را دریافت کنم، بسیار سپاسگزارم.
طراح سؤال و ویرایش: همسفر حمیده رهجوی راهنما همسفر صفورا (لژیون ششم)
عکاس: همسفر نرگس رهجوی راهنما همسفر الهه (لژیون یازدهم)
ویراستار و ارسال: همسفر مریم نگهبان سایت
همسفران نمایندگی دکتر علیرضا
- تعداد بازدید از این مطلب :
311