English Version
This Site Is Available In English

کنگره۶۰؛ سفر به سوی روشنایی

کنگره۶۰؛ سفر به سوی روشنایی

در جهان پررمز و راز درون انسان، جایی است که چشم ظاهر به آن راهی ندارد؛ جایی به نام صور پنهان. آن‌گاه که روان آدمی به هم می‌ریزد، زمانی که عقل و نفس و حس دچار بی‌نظمی می‌شوند، چیزی در درون زنگ خطر را به صدا درمی‌آورد. نامش گاهی اختلال شخصیت مرزی است، گاه اختلال دوقطبی. اما ریشه، یک چیز است بی‌تعادلی در درون. صور پنهان؛ آنچه دیده نمی‌شود، اما همه‌چیز را می‌سازد. صور پنهان، همان قوه‌های نادیده‌ای‌ست که شخصیت ما را می‌سازند. عقل، نفس، حافظه، حس، ایمان، اختیار... ابزارهایی که اگر هماهنگ کار نکنند، انسان را چون کشتی بی‌سکان در اقیانوس احساسات رها می‌کنند. و این دقیقاً جایی‌ست که اختلالاتی چون BPD و Bipolar چهره نشان می‌دهند. اختلال مرزی؛ عشق‌های شدید، نفرت‌های ناگهانی. شخصیت مرزی همان روانِ تشنه‌ای‌ست که مدام در نوسان است. امروز عاشق است و فردا بریده، امروز بر قله امید ایستاده و فردا در دره ناامیدی. نوسانات عاطفی، ترس شدید از طرد شدن، وابستگی عاطفی بیمارگونه، و گاه گرایش به خودزنی یا مصرف مواد، جزو نشانه‌های این اختلال‌اند. اما مگر می‌توان از انسانی انتظار ثبات داشت وقتی عقل و نفسش در جدال‌اند. اختلال دوقطبی، تئاتری‌ست با دو پرده‌ متضاد، یکی پرده‌ی افسردگی، با اشک و بی‌حالی و یأس؛ دیگری پرده‌ی شیدایی، با خنده‌های بی‌دلیل، ولخرجی، بی‌خوابی و حرف‌هایی که سرشارند از غرور و توهم. این‌جا نیز، صور پنهان ناهماهنگ‌اند؛ همچون ارکستری که هر سازش ساز خودش را می‌زند. کنگره۶۰ با نگاهی ژرف و بنیان‌گذار، راهی را پیش پای انسان نهاده که از اعماق تاریکی، او را به روشنای تعادل می‌برد. این مسیر از دو سفر تشکیل شده است. سفر اول: ترمیم جسم، آغاز آرامش روان در سفر اول، فرد با روش DST (درمان تدریجی)، مصرف مواد را به‌تدریج کاهش می‌دهد. اما این فقط ظاهر ماجراست. آن‌چه در عمق در حال تغییر است، جسم و تنظیم سیستم‌های حیاتی‌ست. همان‌هایی که با اختلال، روان را نیز بی‌قرار کرده‌اند. سفر دوم: اصلاح جهان‌بینی، بازسازی روان اما درمان واقعی، در سفر دوم آغاز می‌شود؛ جایی که جهان‌بینی وارد ماجرا می‌شود. اصلاح نگاه انسان به خودش، به دیگران و به هستی، همان کلیدی‌ست که صور پنهان را آرام می‌سازد. عقل، نفس، حس، ایمان... همه کم‌کم در یک مسیر قرار می‌گیرند و آن‌گاه است که شخصیت دوباره ساخته می‌شود؛ این‌بار بر پایه تعادل. تعادل روانی یعنی چه؟ تعادل یعنی نه ترسِ همیشگی از طرد شدن داشته باشی، نه در رؤیای پذیرش همیشگی بمانی. نه افسرده شوی از سکوت دیگران، نه مغرور از تحسین‌شان. تعادل یعنی عقل و حس و نفس، در جای خود بنشینند. یعنی درون، آرام شود، حتی اگر بیرون طوفانی باشد. اختلالات شخصیت، زخم‌های پنهان روان‌اند. زخم‌هایی که با شعار و نصیحت درمان نمی‌شوند. درمان، نیاز به شناخت، آموزش، خدمت، تجربه، و عشق دارد. کنگره۶۰ این مسیر را هموار کرده؛ راهی که از دل تاریکی می‌گذرد، اما به نور ختم می‌شود. و شاید آن‌چه ما آن را بیماری می‌نامیم، در واقع فریاد صور پنهان باشد برای شنیده شدن، برای نجات.

نویسنده مقاله: مسافر غلام‌رضا 

گروه سایت نمایندگی آکادمی 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .