چهارمین جلسه از دوره دوم کارگاه های آموزشی خصوصی کنگره ۶۰، نمایندگی امیرکبیر، به استادی راهنمای محترم مسافرمهدی، نگهبانی مسافر سعید و دبیری مسافر حسین با دستور جلسه :«ظرفیت، مسئولیت و قبله گم کردن» چهارشنبه 3 اردیبهشت ۱۴۰۴ ساعت ۱۷ آغاز به کار کرد.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان مهدی هستم یک مسافر. در ابتدا خدا را شکر میکنم این فرصت مهیا شد تا بتوانم در شعبه تازه تأسیس امیرکبیر در خدمتتان باشم.
آرامش خاصی را در این نمایندگی تجربه میکنم و حس متفاوتی برایم دارد و دلیل آنهم این است که ساکنین آباد حضور دارند و این بنا را به یک فضای خاص تبدیل میکنند.
دستور جلسه بسیار مهم است و ما در این دستور جلسه یاد میگیریم مسئولیتها هستند که ظرفیتها را میسازند. ظرفیتها همان حجم و اندازه اطلاعاتی است که من دریافت میکنم تا به قبله بتوانم نزدیکتر بشوم و اگر نزدیک نمیشوم لااقل روبهقبله باشم.
قبله در کنگره برای من وادی چهاردهم است. در جایگاههای مختلف کنگره بعدازاین که افراد خدمتشان تمام میشود بهنوعی قبلهشان را پیدا میکنند و همان روزی که خدمت خود را تحویل میدهند همان موقع و در همان لحظه قبله خود را پیداکردهاند.
برای من قبله همان روزهای اول ورود به کنگره و یا قبلتر از آنکه هنوز وارد کنگره نشده بودم. من نباید قبله قبلی خود را فراموش کنم و اینکه چگونه لباس میپوشیدم و چهکارهایی انجام میدادم و چگونه فکر میکردم و حتی چه خواستههایی داشتم و با چه آدمهایی در ارتباط بودم.
انسانها درکنگره با مسئولیتهایی که به آنها داده میشود؛ ظرفیت آنها گشایش پیدا میکند و هرگز کمظرفیتتر نمیشوند، چرا؟ چون در کنگره 60 هرگز مسئولیتی به شخصی بهیکباره داده نمیشود و اگر هم قرار است از پله اول به پله دوم برویم بایستی بسیار دقیق تلاش و کوشش کنیم.
زیرا درکنگره60 همهچیز بر مبنای روش DST است و همه اتفاقات پلهپله اتفاق میافتد و همانند همان روش درمان همهچیز انجام میشود بهعنوانمثال شخصی که دبیر است بعد از گذراندن دوره دبیری میتواند در جایگاه نگهبانی قرار بگیرد.
حتی برای قرار گرفتن در جایگاه راهنمایی باید جایگاههای مختلفی را گذرانده باشم و درکنگره بسیار درس خوانده باشم و حتی در بیرون از کنگره نیز بسیاری از کارها را انجام نداده باشم تا بتوانم در این جایگاه قرار بگیرم.
در کنگره 60 دیده نمیشود کسی در جایگاهی باشد و قبله خود را گم کند و به گونه دیگری رفتار کند. بسیار اتفاق افتاده است شخصی که در جایگاهی قرار میگیرد بااینکه نمی خواهم قضاوت کنم اما الحق و الانصاف آن شخص به یک آدم دیگری تبدیل میشود و تغییرات مثبت در او بسیار مشهود است.
سکوت و تغییرات و آرامش شخص و حتی تفکرات شخص تغییر میکند و این مسائل بهخوبی از بیرون نمایان است.
شخصی که این جایگاهها را تجربه میکند احساسات خوبی را به دیگران منتقل میکند و بهعنوان یک الگو قرار میگیرد و من میتوانم از او یاد بگیرم.
با احترام گذاشتن من هم ظرفیتم به هم نخواهد ریخت و این موضوع باعث میشود در کنگره آرامآرام و پلهپله به مسیر خود ادامه دهیم و خداوند کمک میکند تا بتوانیم یک روزی به آن قبله اصلی نزدیک شویم.
اگر در سفر اول حضور دارم این موضوع یک بندی را از من میگیرد و کمک میکند تا بتوانم سفر دیگری را آغاز کنم و بتوانم به شناخت خوبی نسبت به خودم برسم تا در یک جایی و در یک زمانی در لحظهای بتوانم به انسانی محبتی کنم که برای خودم در آن لحظه چیزی را نخواهم.
.jpg)
به نظر من گشایش اصلی برای یک انسان زمانی است که برای انسان دیگری کاری را انجام می دهد و در آن لحظه و در ان مکان برای خودش هیچ خواسته ای ندارد و فقط دوست دارد وادی چهاردهم را تجربه کند.
در این سال هایی که در کنگره حضور دارم؛ ندیده ام شخصی با گرفتن جایگاهی مهر و محبتش نسبت به خود من کمتر شود چه بسا بیشتر هم می شود و این موضوع را می توان در بالاترین مقام اجرایی در کنگره60 که همان دیده بانی است به خوبی مشاهده کنیم.
مسیری که کنگره60 برای افراد در نظر گرفته است به این صورت است که به صورت آرام آرام طی نماییم و بتوانیم به راحتی حرکت کنیم.
تایپ، پیاده سازی و انتشار: مسافر سعید
- تعداد بازدید از این مطلب :
204