هشتمین جلسه از دوره چهلم کارگاههای آموزشی خصوصی کنگره ۶۰ نمایندگی صالحی تهرانپارس، به استادی مسافر حسن و نگهبانی مسافر محمدرضا و دبیری مسافر علی با دستور جلسه "ظرفیت و مسئولیت (قبله گم کردن)" چهارشنبه سوم اردیبهشت ۱۴۰۴ ساعت ۱۷:۰۰ آغاز به کار کرد.
خلاصه سخنان استاد:
در ابتدا از راهنمای محترم لژیون نهم، آقا احسان تشکر میکنم که به من این فرصت را دادند تا در این جایگاه قرار بگیرم و از شما عزیزان آموزش بگیرم.
امیدوارم بتوانیم جلسه لذت بخشی را در کنار هم داشته باشیم.
به نظر من دستور جلسه هر هفته مربوط به همان هفته است، مربوط به خود من میباشد. در ابتدا من باید بدانم که ظرفیت، مسئولیت و قبله گم کردن، یعنی چه؟ شاید خودم ندانم اما در طول سفر حرفهایی را میشنیدم که بسیار زیبا بود، اما نمیتوانستم آنها را درک کنم، اما یاد گرفتم که بروم و راجع به آن تحقیق کنم.
ظرفیت یعنی ظرف، یعنی هر شخص یک ظرف و یا یک اندازه دارد. اگر خداوند به انسانها یک نعمتی را عطا کند و آن شخص نتواند از آن استفاده درست کند، آن نعمت را ضایع کرده است. برای مثال یک لیوان آب را در نظر بگیرید، من از خدا میخواهم که ظرف من را پر از آب کند، خداوند هم چون ارحم الراحمین است ظرفم را پر میکند تا جایی که لبریز شده و به زمین میریزد.
من اگر در توانم است، خودم جرعهای از آن آب را مینوشم و به دیگری هم تعارف میکنم، اگر اضافه هم آمد آن را پای یک گلدان یا درخت میریزم؛ آن موقع خداوند دوباره آن ظرف را پر میکند و این یعنی نعمت دوباره، چون من فقط آن را برای خودم نگه نداشتم و به دیگران هم از آن دادم.
در ماه رمضان یک الگویی به جناب آقای مهندس الهام شد. آیا اگر آقای مهندس این را فقط برای خودش نگه میداشت، این همه انسان در کنگره ۶۰ دور هم جمع میشدند؟ آیا پدر و مادر من الان خوشحال بودند؟ من زمانی که وارد کنگره ۶۰ شدم، ۷ آنتیایکس و سیگار مصرف میکردم. هر شخصی بگوید که درمان برای اعتیاد وجود ندارد من خوب میدانم که میشود.

جناب مهندس چیزی که به ایشان داده شد را هم خودشان استفاده کردند و هم به دیگران یاد دادند و خداوند هم به خاطر همین مطلب، ظرف ایشان را بزرگتر کرده و انسانهای زیادی اطراف ایشان جمع شدهاند.
راجع به مسئولیت باید بگویم که مسئولیت یعنی متعهد شدن. اگر امروز من قبول کردم که در این جایگاه بنشینم و یا از من درخواست شده که در این جایگاه بنشینم، یا مثلاً نگهبان نظم بشوم، اما کارهای ضد ارزشی انجام دهم و به یک تازه وارد بگویم که باید خدمت کند و کارهای ارزشی انجام بدهد تا درمان شود، به من میگوید اگر میشود پس چرا خودت این کارها را انجام نمیدهی.
من حدود سه سال است که وارد کنگره 60 شدم و اکنون مرزبان ساختمان سیمرغ هستم، روزهای سختی را پشت سر گذاشتم، حتی پول کرایه ماشین را نداشتم که به ساختمان سیمرغ بروم و یا حال خوبی نداشتم که بروم، اما چون نسبت به کاری که قبول کردهام متعهد بودم، به هر قیمتی بود میرفتم و خدمت میکردم.
قبله یعنی هدف، من هم یک روز با حال بد از درب اینجا وارد شدم و من را با محبت به آغوش کشیدند و زمانی که درب باز شد، من نور را دیدم و فهمیدم که میشود درمان شد. حالا اگر من میخواهم که خوب بشوم، باید در راستای این نور حرکت نمایم، شاید یک روزی باشد که من غمگین باشم و یا یک روز دیگر از در و دیوار برای من شادی ببارد مهم این است که من به تعادل برسم.
اگر دیدگاه مثبت داشته باشید عاشق جهان میشوید، اما اگر زبان مثبت داشته باشید جهان عاشق شما میشود.
تایپ، ویرایش و بارگزاری خبر: مسافر هادی لژیون نهم، مسافر فرهاد لژیون نهم
مرزبان خبری: مسافر احمد
مرزبان کشیک: مسافر احمد
اردیبهشت ماه 1404 شعبه صالحی (تهرانپارس)
- تعداد بازدید از این مطلب :
266