English Version
This Site Is Available In English

پند زمانی ارزش دارد که جاری باشد.

پند زمانی ارزش دارد که جاری باشد.

همسفر مریم( لژیون سردار)

یافتن نقطه صفر یا نقطه توانایی انسان، می‌تواند در قسمت‌های مختلف زندگی به ما کمک کند. نقطه صفر یا مبدأ یعنی من بدانم دقیقا کجا قرار گرفتم. پیدا کردن نقطه مبدأ با کمک اندازه‌ها است. تا اندازه‌ها را متوجه نشویم، نمی‌توانیم مبدأ خودمان را پیدا کنیم. آقای مهندس دژاکام نیز بعد از چندین سال مصرف، زمانی توانستند به درمان و متد DST دست پیدا کنند که به کمک نظم و روالی که در ماه رمضان است، به اندازه و میزان تخریب و مصرف خود پی بردند. دانستن اندازه‌ها در قسمت‌های مختلف زندگی مانند خرید کردن، فیلم دیدن و ... کمک می‌کند تا ما برای چیز‌هایی که ارزش ندارد، هزینه زیادی نکنیم. به‌عنوان مثال ماده غذایی که قیمت منصفانه ندارد نخریم، فیلمی که به ما انرژی، روحیه یا آموزشی نمی‌دهد نبینیم، برای دوستی که دانایی، معرفت و حتی محبت ندارد وقت نگذاریم و بسیاری مثال‌های دیگر که می‌توان بیان کرد. وقتی اندازه مشخص شد، نوبت انتخاب ما در خواستن یا نخواستن آن لذت لحظه‌ای است. اگر بتوانیم با توجه به اندازه‌ها درست تصمیم بگیریم، به مرور زمان در حس ما تأثیر می‌گذارد و زندگی ما تغییر می‌کند. جامعه‌ای که مردم آن اندازه‌ها را می‌دانند، سرشان کلاه نمی‌رود. اما جامعه‌ای که اندازه و مبدأ خود را نداند و شروع به حرکت کند، انرژی ذخیره شده خود را می‌سوزاند و در نهایت ساختار آن از درون شروع به فرو ریختن می‌کند‌. بنابراین با پیدا کردن توانایی و نقطه صفر در هر کاری، نقطه تحمل ایجاد می‌شود و هر روز قوی‌تر می‌شویم؛ چون پایه کار درست است، لازم نیست از انرژی ذخیره شده استفاده کنیم؛ اما اگر اندازه را پیدا نکنیم باید اختلاف مبدأ تا مقصد را با انرژی ذخیره شده خود پر کنیم ‌و وقتی انرژی استفاده شد خمار، مریض و بدحال می‌شویم.

داستان زندگی پیامبران حاوی مطالب مهمی است که دانستن آن‌ها باعث آرامش دل می‌شود. سه ویژگی در زندگی پیامبران وجود دارد که بین همه آن‌ها مشترک است. اول اینکه همه پیامبران زندگی سختی داشتند. همگی خیرخواه بودند و ویژگی سوم اینکه ابتدا مطالب و آموز‌ه‌ها به ایشان نازل می‌شد، با استفاده از آن‌ها گره‌های زندگی خود را باز می‌کردند و از رنج و تاریکی خارج می شدند و بعد از گذراندن این آزمون‌ها، آموزش‌ها را به مردم منتقل می‌کردند. وقتی فعل آموزش را ابتدا خود شخص انجام دهد و مشکلات خود را حل کند، آن‌وقت آموزش قابل انتقال به سایرین می‌شود؛ انسان‌ها آموزش را از کسی که خودش تجربه کرده است بهتر قبول می‌کنند و نیز باعث اعتماد به استاد، الگو قرار دادن استاد و قوت قلب می‌شود. برای این مسئله می‌توان راهنمایان کنگره۶۰ را مثال زد. علاوه بر این هنگامی که انسان تزکیه و پالایش را از خود شروع می‌کند، ایمانش چندین برابر می‌شود. شاهد عینی ویژگی‌های پیامبران، خود حضرت رسول هستند که زندگی سخت و سنگینی داشتند، در کودکی یتیم شده بودند و ... ؛ اما در عین حال در بین اطرافیان خود انسانی درست‌کار و خیرخواه بودند. در سن ۴۰ سالگی آیات به ایشان نازل شد. شروع به درک عمیق و آموختن کردند و قفل‌های زیادی را باز کردند و بعد از سه سال که به فرموده قرآن سینه ایشان گشاده و غم‌هایشان کم شد، در سن ۴۳ سالگی دعوت و رسالت خود را آشکار کردند‌. باید بدانیم جایگاه‌هایی که در سیستم کائنات، توسط خداوند به انسان‌ها داده می‌شود، هزینه‌اش دریافت می‌شود، به همین خاطر تبدیل به الگو می‌شوند.

ارزش مطالب و داستان‌هایی که در کلام‌الله آمده به این است که برای زمان خاصی نیستند‌. در واقع پند زمانی ارزش دارد که جاری باشد. قوم‌هایی که داستان آن‌ها در قرآن بیان شده است، خاص بودند؛ اما قوم‌های مشابه دیگری می‌توانند باشند که ویژگی‌های آن‌ها را داشته باشند. برای مثال منظور قوم عاد در قرآن، هر قومی است که به سمت شیطان یا نیروی منفی برمی‌گردد. قوم عاد پیامبران را تکذیب و به دامن تاریکی برگشت می‌کردند. قوم عاد سه ویژگی داشتند. اول اینکه هرچه از حکمت و آیات الهی به ایشان گفته می‌شد، جحد می‌کردند که جحد به معنای انکار است. در مرحله دوم علاوه بر انکار عصیان، سرکشی، مخالفت و حمله می‌کردند‌؛ یعنی در مقابل کسانی که به آن‌ها آموزش می‌دادند این کارها را می‌کردند. سوم اینکه از جبار عنید یعنی انسان سنگدل و زورگو تبعیت می‌کردند‌‌ یعنی درد کسی برايشان مهم نبود. اگر مردم سرزمینی این ویژگی‌ها را داشتند، قوم عاد هستند و به سرنوشت آن‌ها دچار می‌شوند.

ظلم به معنای تاریکی و ظالم کسی است که تاریک می‌کند. نیروهای منفی برای پیشبرد اهداف خود به تاریکی نیاز دارند تا بتوانند حقایق را پنهان کنند‌. بنابراین تاریکی ابزار نیروهای منفی است. در قرآن آمده است که به راستی کافران همان ظالمان هستند. کافر کسی است که پنهان می‌کند؛ ظالم هم که تاریک می‌کرد، پس کسی که می‌خواهد پنهان کند ابتدا باید تاریک کند. چون در نور امکان پنهان کردن وجود ندارد. ارتباط انسان با کسانی که تاریکی به وجود می‌آورند، باعث دور شدن او از کسانی که به او آموزش می‌دهند، می‌شود و بدین ترتیب انسان دچار ناکامی می‌شود. در واقع زمانی که ما در حال ارتباط با تاریکی باشیم، روشنایی نمی‌تواند به به ما آموزش بدهد یا القاء کند و اگر هم آموزشی بدهد ما امکان دریافت آن را نداریم. در نتیجه تلاش‌های ما بی‌نتیجه می‌ماند و با شکست مواجه می‌شویم. در صورتی که ارتباط ما با این افراد فراتر برود و علاوه بر اینکه ارتباط گرفتیم، از آن‌ها اطاعت نیز بکنیم و در کنارش از امکاناتی که در نتیجه‌ این اطاعت به‌دست آوردیم، لذت ببریم تبدیل به مجرم می‌شویم.

منبع: سی‌دی هفته《تاریکی》
تایپ: همسفر مریم(لژیون سردار)
ارسال: همسفر مریم رهجوی راهنما همسفر معصومه لژیون سوم(دبیر سایت)
همسفران نمایندگی رضوی مشهد

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .