English Version
This Site Is Available In English

درمان ما حاصل صدها دست است

درمان ما حاصل صدها دست است

دوازدهمین جلسه از دور دوم سری کارگاه‌های آموزشی عمومی کنگره ۶۰ ویژه مسافران و همسفران نمایندگی لامرد با استادی مسافر پوریا، نگهبانی مسافر کوروش و دبیری مسافر اسماعیل، با دستور جلسه «ظرفیت و مسئولیت (قبله گم کردن)» روز دوشنبه 1 اردیبهشت 1404 ساعت ۱۶ برگزار شد.

خلاصه سخنان استاد:

سلام دوستان پوریا هستم یک مسافر.
تبریک عرض می‌کنم خدمت خانم فاطمه بابت ایجنت شدنشان در بخش همسفران لامرد و همچنین تبریک می‌گویم به آقایان حسین، کورش و ریحان که مرزبان شدند. درحقیقت مرزبان کسی است که حداقل ماهی یک بار به تهران برود و با دیده‌بان مربوطه خودش ارتباط داشته باشد و نسبت به مسئولیتی که به او سپرده شده، آگاهی داشته باشد. مثلاً اگر مسئول انضباطی است، باید با دیده‌بان انضباطی صحبت کند و آموزش بگیرد. به این صورت نیست که ما بیاییم بنشینیم اینجا و بگوییم یک آموزش کوچکی گرفتیم و حالا باید مدیریت کنیم!

همه خدمت‌ها در سفر دوم یعنی اینکه شما با چالش‌هایی که سر راهتان قرار می‌گیرد، مواجه شوید. یک جایی ممکن است به شما بربخورد و ناراحت شوید، اما آرام آرام اگر خدا کمکتان کند و ماندگار بشوید، به آن چیزی که آقای مهندس اشاره می‌کند به صورت نسبی نزدیک می‌شوید، نه اینکه ما یک مسئولیتی را قبول کنیم اما زیر بار آن نرویم، آن‌جاست که اگر نمی‌توانی باید محترمانه بگویید به این دلیل نمی‌توانم! هیچ اشکالی هم ندارد.

دستور جلسه، ظرفیت، مسئولیت و قبله گم کردن است، ما هر روز مقداری مواد مصرف می‌کردیم و حالمان خراب بود. فکر می‌کردیم که اوضاع خوب است، ولی نبود. چون اگر خوب بود، هیچ‌کدام به فکر درمان نمی‌افتادیم. اعتقاد خودم این است که تا به شما بر نخورد، دنبال درمان نمی‌آیید. یعنی باید یک فشاری به شما بیاید، یا از لحاظ مالی، یا از لحاظ خانوادگی و یا از لحاظ اجتماعی. اگر همه چیز خوب بود که به درمان فکر نمی‌کردیم. پس یک شرایط بدی را ما گذرانده‌ایم که امروز این‌جا هستیم.
تا دیروز داشتیم مصرف می‌کردیم و حالا یک هفته است که به کنگره آمده‌ایم یا یک ماه یا سه ماه یا شش ماه است که سفر می‌کنیم و یا چند سال است که درمان شده‌ایم. اینجاست که آقای مهندس می‌فرماید آدم قبله‌اش را گم می‌کند و با خودش فکر می‌کند از اول خودش درمان شده و می‌گوید راهنما کاری نکرده یا مگر سیستم کنگره برای من چه کار کرده؟! یک ذره دارویی بوده، خودمان خوردیم و خوب شدیم!

این گوی و این میدان، بروید یک بار بیرون انجامش بدهید. اصلاً امکان ندارد! نه اینکه شما نتوانید، من هم نمی‌توانم. فقط آقای مهندس، فقط یک نفر توانست این کار را انجام بدهد. شما می‌آیید اینجا، آموزش می‌گیرید و با این وجود یک سری اتفاقات می‌افتد. حالا تصور کن شما تنها بخواهید این کار را انجام بدهید، نمی‌توانید! هیچ‌کدام از ما نمی‌توانیم.

از زمانی که می‌آییم اینجا، یک درمانی اتفاق می‌افتد و وارد پروسه درمان می‌شویم. اول که حاصل صدها دست بوده و هست، شاید شما فقط یک راهنما را می‌بینند، ولی آیا می‌شود دیگران به او کمک نکنند و یک نفر را درمان کند؟ اصلاً نمی‌شود! شما تصور کنید گروه خانواده کارش را انجام ندهد یا اوتی نباشد که نامه بچه‌ها را بنویسد و بایگانی و مدیریت کند و مابقی خدمتگزاران هم همین‌طور.

پس درمان ما حاصل صدها دست است که اولا باید سر جای خودش سپاسگزار باشیم و دوم اینکه یادمان نرود! وقتی درمان شدیم، فکر نکنیم خبری است و از بالا به دیگران نگاه کنیم. یعنی یادمان برود که خودمان قبلاً چه شرایطی داشتیم! این خیلی خطرناک است. یعنی اینکه ما سپاسگزار نیستیم. خدا خیلی راحت گوشمان را می‌گیرد، برای خدا هیچ کاری ندارد.

در سی‌دی صبر آقای مهندس می‌فرمایند: وقتی آمدی دو گرم مصرف می‌کردی، الان چقدر داری مصرف می‌کنی؟ خیلی کمتر از آن. آیا به این موفقیت نمی‌گویند؟ مثلاً کسی که روزی ۴۰ گرم تریاک مصرف می‌کرده، الان آمده وارد پروسه درمان شده و ۴۰ گرمش شده ۶ سی‌سی داروی اوتی. این موفقیت نیست؟ اگر این را دیدم و سپاسگزاری کردم از خداوند، به مرور زمان ۶ سی‌سی می‌آید و می‌رسد به سه دهم سی‌سی و در نهایت صفر؛ پس این موفقیت خیلی بزرگی است. خیلی از بچه‌ها می‌گفتند خورشید را نمی‌دیدیم، الان می‌بینیم. آیا این موفقیت بزرگی نیست؟
مثلا شخصی که روزی ۵ گرم شیره می‌کرد، ۲ میلیون تومان و ۲ میلیون تومان به تنهایی که نیست. روزی ۲۰ میلیون تومان هم خرابی داشت. اگر صرفاً فقط مواد باشد، ماهی ۶۰ میلیون می‌شود. طی ۱۰ ماه سفر می‌شود ۶۰۰ میلیون تومان. تا الان چقدر سفر کردی؟ چقدر پول مواد و سیگار ندادی و چقدر خرابی کمتری به بار آوردی؟ ما کجای کاریم؟ آیا از خداوند سپاسگزاری می‌کنیم یا نه؟!

در کنارش باید حواسمان باشد که قبله‌مان را گم نکنیم و فکر نکنیم خبری شده! این راه ادامه دارد. سفر دوم یعنی شما به همان اندازه‌ای که این سیستم برایتان زحمت کشیده، برایش ارزش قائل شوید و قدردان باشید. کل مطلب این بود که اگر سپاسگزاری کنیم، حتماً به آنچه باید برسیم می‌رسیم.

از همه شما سپاسگزارم.

نگارش: مسافر اسماعیل (لژیون یکم)
ثبت: مسافر اسماعیل

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .