درکنگره60 به همه اعضاء این را آموزش میدهند که در ابتدا خداوند ظرفیت را در قبال مسئولیتی که به بندگانش سپرده، درون انسانها قرار داده است؛ یعنی اول خداوند انسانها را میسنجد و به همان اندازه برکت و خیر را شامل حال آنها میکند یا به همان اندازه بار مشکلات را به انسانها داده است که بتوانند با علمی که از جهان هستی بهدست میآورند با مسائل روبهرو شوند و از قوانینی که در اختیارشان قرار داده شده بهره ببرند، بهدرستی آموزش بگیرند و به این مطلب پی ببرند که فقط برای دو موضوع یکی آموزش گرفتن و دیگری خدمت کردن در این کره خاکی آمدهاند تا بتوانند به آن مرحله ظرفیت و بالا بردن پتانسیل خودشان برسند، از عهده مسئولیت خود برآیند، شانه خالی نکنند و نه تنها برای خود بلکه برای دیگران هم بتوانند مفید واقع شوند. در این مرحله است که یک انسان به قول آقای مهندس دژاکام قبله خود را پیدا میکند، سلب مسئولیت از خود نمیکند و به اندازه آن ظرفیتی که در خود ایجاد کرده است پا به پای مشکلات پیش میرود، آنها را درست میکند و در پی خلق کردن و سازندگی است.
راهنما همسفر الهه و مسافرشان علی با آنتی ایکس مصرفی تریاک وارد کنگره شدند. به مدت 10 ماه و 7 روز با متد DST و داروی اپیوم به راهنمایی مسافر علی و همسفر سهیلا سفر کردند. در حال حاضر 5 سال و 7 ماه و 20 روز است که به لطف خدا و دستان پرمهر آقای مهندس آزاد و رها هستند. رشته ورزشی همسفر در کنگره ایروبیک است. راهنما همسفر الهه در جایگاه راهنمای تازهواردین و مرزبانی خدمت کردند و در حال حاضر در جایگاه خزانهدار لژیون سردار و راهنمایی در حال خدمت هستند. در این رابطه گفتگویی با راهنما همسفر الهه ترتیب دادیم که شما را به خواندن این گفتگو دعوت میکنیم.
با توجه به دستور جلسه ظرفیت، مسئولیت و قبله گم کردن به چه اندازه به این امر پی بردید تا آن ظرفیت مورد نظر را برای انجام کارها در خودتان بهوجود آورید؟
زمانیکه درباره این دستور جلسه تفکر میکنم متوجه میشوم که عمق زیادی دارد؛ در واقع برای هر کاری ابتدا باید ظرفيت آن کار را در خودم بهوجود آورم تا بتوانم بهدرستی انجام وظیفه کنم. هرچه ظرف انسان بزرگتر شود میتواند مسئولیت بزرگتری را تجربه کند و برای ایجاد ظرفیت از مسئولیت کوچک باید استارت بزنم تا پلهپله به رشد بیشتری برسم. برای اینکه قبله گم نشود باید عمل سالم، عدالت و معرفت را کاربردی کرد.
برای رسیدن به ظرفیت چه ملاکها و معیارهایی مد نظر است و شما به چه اندازه به این مهم دست یافتید و آن را کاربردی کردید؟
به نظر من صبور بودن خیلی کمککننده خواهد بود، اینکه بر روی نقطه تحمل خودم کار کنم و این را باید بدانم که ظرفیت هم میتواند بنا به شخصیت هر انسانی اندازه داشته باشد و انتخاب با خود من است. هر چه قدر تلاش و کوشش بیشتری انجام شود ظرفیت هم تغییر خواهد کرد و این به خواستههای درونی و نوع نگاه من برمیگردد. اینکه به چه اندازه بر روی حسهای خودم کار کردهام. گاهی برای ظرفیت بیشتر باید کور، کر و لال بود. در مواقع خاص که میشود نقاط حساس را از کار انداخت و عکسالعمل نشان ندادن، خود به نوعی عکسالعمل است.
تجربه خودتان را قبل از ورود به کنگره و بعد از آن را نسبت به این دستور جلسه و افرادی که به اصطلاح قبله خود را گم میکنند بیان کنید و به نظر شما آنها در چه مرحلهای قرار دارند؟
قبل از ورود به کنگره60 چون وارد تاریکیها شده بودم، ظرفیت من در بعضی از مسائل پایین آمده بود و از درون بههم ریختگی داشتم؛ ولی وقتی که وارد کنگره شدم و شروع به یادگیری کردم مثلاً در نوشتن، مطالعه کردن و یادگیری ظرفیت من تغییر کرد و روزبهروز احساسات من شروع به تغییر و حالم بهتر میشد. کنگره ظرفیت من را گسترش داده و ادامه هم خواهد داد و با ورود به لژیون سردار ظرفیت بخشش در من بهوجود آمد؛ ولی انسانها باید توجه داشته باشند که این تغییر ظرفیتها باعث نشود که قبله خود را گم کنند؛ اگر قبله را گم کنم قطعاً انرژی نخواهم گرفت، دیگر نور را احساس نخواهم کرد و هدف خود را گم خواهم نمود؛ اگر قبله گم شود جسم و روان به درمان نمیرسد. قبله که گم شود انسان در تاریکی فرو میرود تا به امروز که در کنگره حضور دارم تمام تلاش خودم را کردهام که قبلهام را گم نکنم و همیشه به خودم یادآوری میکنم از کجا آمدهام، آمدم بهر چه بود. با خدمت کردن درست در کنگره هیچوقت قبله گم نخواهد شد.
با توجه به سیدی کج استاد امین منظور از این جمله که میفرمایند: درختی که میوه نمیدهد آفت هم نمیگیرد چیست؟
به نظر من انسانی که تولید دارد و درونش پر از آگاهی و نور است نیروهای بازدارنده به سمت او حملهور میشوند تا نور وجودی فرد را جذب کنند و نیروهای تخریبی با انسانی که هیچهنر و دانشی ندارد کاری به او ندارند. نیروهای بازدارنده در قالبهای مختلف در مسیر انسان قرار میگیرند فقط به خاطر اینکه بتوانند خودشان را تغذیه کنند و انرژی فرد را جذب خود کنند؛ چون تاریکیها از خودشان هیچ نوری ندارند، برای رشد و بقاء خودشان تلاش میکنند؛ پس برای اینکه به آفت دچار نشوم همیشه باید سعی کنم آرام باشم تا بتوانم در مواقع طوفانی زندگی تفکر درست کنم و آفت به سرزمین وجودی من نزند برای در امان ماندن باید روی مثلث دانایی خودم کار کنم.
آیا در زندگی شخصی خود برایتان پیش آمده است که قبله خود را گم کنید و با توجه به آموزشهای کنگره برای حل این موضوع چه کاری انجام دادهاید؟
بله گاهی برای من اتفاق افتاده است؛ ولی به لطف الله سریع وارد مسیر درست شدهام؛ زیرا از مشورت انسانهای صالح و دانا بهره میبرم و این باعث میشود قبله را مجدداً پیدا کنم.
برای اینکه بین رهجو و راهنما ظرفیت به تعادل برسد و به اصطلاح قلبه را گم نکنیم چه قوانینی را باید اجرایی کرد؟
ابتدا آموزش، آگاهی دادن به رهجو، شکافتن تعادل و بعد اینکه راهنما خودش را در رهجو و رهجو خودش را در راهنما میبیند و قانون مهر مادری و جذبه پدری قطعاً تاثیرگذار خواهد بود.
در آخر سپاسگزاریم از راهنما همسفر الهه برای وقتی که در اختیار ما قرار دادند.
طراح سوال و مصاحبهکننده: همسفر مرضیه رهجوی راهنما همسفر زهرا (لژیون دوم)
ویراستاری و ارسال: همسفر سمیرا رهجوی راهنما همسفر الهه (لژیون سوم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی پرند
- تعداد بازدید از این مطلب :
218