جلسهی هفتم از دورهی شانزدهم از سری کارگاههای آموزشی خصوصی کنگره ۶۰ ویژهی مسافران نمایندگی دلیجان با استادی راهنما مسافر یاسر، نگهبانی مسافر امیرحسین و دبیری مسافر عباس، با دستور جلسه:" ظرفیت، مسئولیت، قبله گم کردن"، روز دوشنبه ۱ اردیبهشت ماه ۱۴۰۴ آغاز به کار گردید.

سخنان استاد:
سلام دوستان، یاسر هستم، یک مسافر؛ پیش از هر چیز، شکرگزار و سپاسگزار خداوند متعال هستم که بار دیگر فرصت خدمت در کنگره ۶۰ را به بنده عطا فرمود و این امکان را فراهم کرد که امروز در جمع شما عزیزان حضور داشته باشم. همچنین تشکر ویژه دارم از ایجنت و مرزبانان محترم نمایندگی دلیجان که اجازه این حضور را به بنده دادند. از آقای امیرحسین و دبیر محترم ایشان، آقا عباس، نیز بابت دعوتشان صمیمانه سپاسگزارم.
دستور جلسه امروز، «ظرفیت، مسئولیت و قبلهگمکردن» است. این سه عنوان بهنوعی در امتداد هم و به هم مرتبطاند. ما در کنگره آموختهایم که برای انجام هر کار، ابتدا باید صورتمسئله آن برای ما روشن و واضح باشد. بنابراین، برای درک صحیح این دستور جلسه، لازم است ابتدا تعریف مشخصی از ظرفیت، مسئولیت و قبلهگمکردن داشته باشیم.
آقای مهندس در یکی از سیدیهای اخیرشان با عنوان «تاریکی» فرمودند که تاریکی از عدم شناخت اندازه و حد ناشی میشود. ظرفیت نیز از همین جنس است؛ بهعبارتی، ظرفیت یعنی ظرف، و آنچه در آن قرار میگیرد، مظروف نام دارد. بهعنوان مثال، یک لیوان ظرفیت معینی برای نگهداری آب دارد. چنانچه بیش از ظرفیتش در آن آب ریخته شود، سرریز خواهد شد. یا یک خودرو نظیر نیسان، ظرفیت حمل دو تُن بار دارد و اگر بیش از حد مجاز از آن استفاده کنیم، دچار آسیب و فرسایش میشود.
بنابراین، هر فردی نیز باید متناسب با جایگاهی که در آن قرار میگیرد، ظرفیت لازم را داشته باشد. مسئولیت نیز از ریشه «سؤال» میآید؛ یعنی در قبال جایگاهی که به فرد سپرده میشود، از او سؤال خواهد شد و باید پاسخگو باشد.

اگر من بخواهم مسئولیتی را بهعهده بگیرم، ابتدا باید ظرفیت درونی لازم برای آن را در خود ایجاد کرده باشم. در غیر این صورت، نهتنها به خودم آسیب میزنم، بلکه جایگاه و حتی اطرافیانم نیز از این فقدان ظرفیت متضرر خواهند شد. و اینجاست که فرد ممکن است دچار منیت شود؛ یعنی جایگاهش را بالاتر از آنچه هست ببیند و از بالا به دیگران نگاه کند. اما واقعیت این است که ظرفیتِ واقعی در وجود او ایجاد نشده و نمیتواند مسئولیتش را بهدرستی انجام دهد.
یکی از آموزشهایی که در کنگره گرفتهام این است که وقتی خدمتی را برعهده میگیرم، ابتدا باید ببینم این خدمت چه سودی برای خودم دارد. اگر هدف از خدمت، تنها تأثیرگذاری روی دیگران یا تحمیل آن بر دیگران باشد، به نتیجه نخواهم رسید. بلکه باید از خود بپرسم این خدمت چه تأثیری در رشد و تعالی شخصی من دارد. اگر این نگاه را داشته باشم، نهتنها هدفم را گم نمیکنم، بلکه قبلهام نیز روشن خواهد بود. چراکه قبلهگمکردن یعنی گمکردن هدف.
در هر مسئولیتی باید به سه نکته توجه کنیم: نخست اینکه نباید در قبال مسئولیتمان بیتفاوت و خنثی باشیم؛ دوم اینکه نباید دچار گره مسئولیت شویم، یعنی نخواهیم با سختگیری بیجا خودمان را اثبات کنیم؛ و سوم اینکه باید وظیفهمان را طبق قانون، درست و دقیق انجام دهیم.

انجام صحیح مسئولیت یعنی پاسخگو بودن در چارچوب قوانین تعیینشده. وقتی بر اساس ضوابط و دستورالعملهای کنگره عمل میکنیم، خدمتی که انجام میدهیم در درجه اول موجب رشد و تعالی خودمان خواهد شد. اینجاست که میفهمیم هدف از راهنما شدن یا خدمت کردن، صرفاً کمک به دیگران نیست، بلکه اینها بستری هستند برای رشد فردی، آموزشپذیری و رسیدن به تعادل.
آقای امین دژاکام جملهای دارند که میفرمایند: انسانها به دو دسته تقسیم میشوند؛ یک دسته آنهایی که میپرسند: «چه کاری از دست من برمیآید؟» و دسته دیگر کسانی که میپرسند: «چه چیزی عایدم میشود؟». اگر ما ظرفیت نداشته باشیم و مسئولیتپذیر نباشیم، بهطور طبیعی در دسته دوم قرار میگیریم، یعنی بهدنبال سود شخصی خواهیم بود و در این مسیر قبله و هدفمان را گم میکنیم.
در سفر اول، مسئولیت ما در دفترچه مشخص شده و اگر طبق آن عمل کنیم، یعنی مسئولیت را پذیرفتهایم. اما اگر برخلاف دستورات عمل کنیم، نشانهای از فقدان ظرفیت است. مثل لیوانی که بیش از ظرفیتش آب دریافت کرده و سرریز شده، یا مانند حوضچهای که آب زیادی در آن ریختهاند و اطرافش گلآلود و غیرقابلدسترسی شده. در چنین حالتی، نهتنها خودمان آسیب میبینیم، بلکه دیگران نیز از ما فاصله میگیرند.
هدف ما در کنگره، صرفاً درمان نیست؛ بلکه دستیابی به تعادل است. همانطور که گفته شده: «درمان، فوق ترک است و تعادل، فوق درمان». بنابراین، سفر اولی نباید فقط به درمان قانع باشد، بلکه باید چیزی فراتر از آن، یعنی تعادل را هدف خود قرار دهد.
.jpg)
برای رسیدن به این هدف، باید از مبدأ درست حرکت کنیم، مسیر مشخصی داشته باشیم و از صورتمسئله، پروتکل و فرامین راهنما پیروی کنیم. تنها در این صورت است که میتوانیم به مقصد برسیم.
در پایان، جمعبندی میکنم: ما باید ظرفیت را در درون خود بهوجود بیاوریم. پلهکمکردن، تبعیت از راهنما، عمل به قوانین، همه و همه موجب ایجاد ظرفیت درونی میشوند. اگر دارو از ما گرفته میشود، در عوض دانایی جای آن را میگیرد. و این دانایی است که به ما قدرت میدهد تا در برابر مشکلات ایستادگی کنیم و مسئولیتپذیر باشیم.
در کنگره ۶۰، وقتی میگوییم پرونده اعتیاد بسته شده، یعنی افرادی که به رهایی میرسند، دیگر دغدغه اعتیاد و مسائل گذشته را ندارند. بلکه بهدنبال رشد، ارتقاء، و مواجهه صحیح با مسائل و مشکلات زندگی هستند. این بزرگترین ظرفیتی است که کنگره به ما هدیه داده و نشانهای از مسئولیتپذیری واقعی است.
امیدوارم همگی ما بتوانیم مسئولیتپذیر باشیم و هیچگاه قبله و هدفمان را گم نکنیم. همانطور که گفته شد، هدف، تعادل است؛ انشاءالله به آن دست یابیم.از توجه شما سپاسگزارم.
نشان دو ماه رهایی مسافر عباس رهجوی لژیون یکم

تایپ: مسافر محمد- راهنمای لژیون دوم
عکس و بارگذاری خبر: مرزبان خبری
نمایندگی دلیجان
- تعداد بازدید از این مطلب :
90