پیدا کردن نقطه ی صفر یا نقطهی توانایی انسان، همان کشف متد dst آقای مهندس میباشد و این در زندگی ما خیلی مهم است و میتواند به ما کمک کند؛ این که آقای مهندس فرمودند: بعد از سال ها نمیدانستم که کجا هستم وچه مقدار مصرفمیکنم و این نقطه تفکری بود که در ماه رمضان برای ایشان روشن شد و از این روش الگو گرفتند. انسان در مسائلی که در آن گره و مشکل دارد و نمیتواند حل کند به این دلیل است که میزان خرابی را نمیداند و پیدا کردن اندازه تخریب وخرابی باعث شد مبدا سفر نمایان شود و راه درمان کشف شود. پیدا کردن نقطه شروع یا مبدا با کمک اندازهها امکانپذیر است؛ یعنی تا اندازه ها را متوجه نشویم، نمیتوانیم مبدا خود را پیدا کنیم.
استاد امین میگوید: من به سوپر مارکت رفتم و یک بستنی که فروشنده از آن تعریف میکرد خریدم، قیمت آن بستنی ۲۵ هزار تومان بود، وزنش را که نگاه کردم دیدم ۶۵ گرم بود، حساب کردم که در کیلوگرم ۴۰۰ هزار تومان میشد. مواد تشکیل دهنده این بستنی، شیر خشک، شکر و کاکائو بود؛ ولی بهترین بستنی سنتی که از زعفران و مواد مرغوب استفاده شده بود، کیلویی ۱۵۰ هزار تومان بود؛ ولی چرا ما این بستنی ۲۵ هزار تومانی را میخریم؛ چون اطلاعی از اندازه نداریم؛ وقتی وارد سوپر مارکت میشویم اول باید قیمت روی اجناس را بخوانیم و ببینیم از چه موادی تشکیل شده است و وزنش را بدانیم و بفهمیم در کیلو چه مقداری هست خرید ما این کار را تایید میکند.
شما وقتی کاری را انجام میدهید بایستی بدانی برای چه این کار را انجام میدهی، اگر فیلمی را کارگردانی میسازد و فیلم برای مردم باشد؛ بایستی بر اساس نیاز، خواسته و سلیقهی انسانها باشد و فیلمی بسازد که به انسانها قدرت دهد؛ وقتی کارگردانی، قهرمان داستان فیلمی را که شخصیت مثبت وخوبی دارد سر اتفاق عجیب و غریب میکشد، پیامی را به انسان ها میدهد که پاسخ خوبی، بدی است؛ اگر شما فداکاری کنی کشته خواهی شد و این پیام درستی نیست. آقای مهندس میفرمایند: من سالها آموزش دادم که به شما یک جمله را بگویم: که خوبی،خوب است، بدی، بد است؛ اگر خواستههای انسانها تغییر کند، شرایط انسان تغییر میکند.
اگر به کنسرتی که خوب نبود دیگر نروی، آن شخصدیگر کنسرت با کیفیت پایین برگزار نمی کنند. چرا برای کسی که نه دانایی دارد نه معرفت ونه محبت، زمان زیادی را بگذاریم؟ این همان محبت است که باید به اندازه باشد؛ وقتی اندازه را پیدا کردیم، مسئله ما انتخاب در خواستهها میشود؛ باید انتخاب کنیم که از آن لذت لحظهای برآورده شدن خواسته بگذریم یا نه؛ اگر عبور کردیم آن جهش اتفاق میافتد. جامعه ای که ملت آن، اندازه ها را میدانند، سرشان کلاه نمیرود و این به مرور زمان در حس انسان تاثیر می گذارد و زندگی انسان را تغییر میدهد؛ بایستی از اشخاصی خرید کنیم که برای آن جنس یا محصولش زحمت کشیده باشد یا به هر شهر یا روستایی میرویم، تولیدات آنها اگر قیمتها منصفانه بود، از آنها خرید کنیم.
آقای مهندس مبدا را پیدا کردند؛ چون اندازه ها را کشف کردند و بعد از آن تغییرات اتفاق افتاد. وقتی میخواهیم کاری را شروع کنیم؛ باید اندازه را بدانیم که چقدر است و نقطه مبدا خود را پیدا کنیم و توان خود را بسنجیم؛ مثلا برای خواندن درس، اندازه من یک ساعت درس خواندن است ولی مشاور چون اتدازه من را نمیداند به من میگوید: تو باید روزی ۸ ساعت درس بخوانی، من باید از انرژی ذخیره خود استفاده کنم و به زودی آن انرژی تمام میشود و افسرده و ناامید میشوم؛ ولی من که اندازه خودم را میدانم به اندازه، درس بخوانم ذرهذره باید ساعت را اضافه کنم تا موفق شوم و این با اجرای وادی نهم که نقطه تحمل است، اتفاق میافتد.
یک سفر اولی که در کنگره تحت درمان است و شربت مصرف میکند و نمیتواند روزه بگیرد؛ باید بداند نقطه تحملش چقدر است؛ اگر سه ساعت است؛ باید از همان ۳ ساعت شروع کند؛ اگر از روزه کامل شروع کند سفرش خراب میشود؛ چون باید انرژی ذخیره شده خودش را استفاده کند در نتیجه با کمبود انرژی مواجه می شود وخماری و مریضی و بد حالی به بار می آید؛ خیلی از کشتیگیرها و ورزشکاران، دوران طلایی آنها ۳ یا ۵ سال است بعد از چند سال سالها مشتری بیمارستانها هستند؛ اگر آدم عادی ۶۰ یا ۷۰ سال عمر می کند، ورزش کار باید ۱۰۰ سال عمر کند، ولی چرا؟چون انرژی ذخیره شده خود را استفاده کرده است و فشارهای زیادی را تحمل میکند و از درون شروع به تخریب شدن کرده است.
پس جامعهای که اندازه را نداند و مبدا را نمیداند، انرژیهای ذخیره شده استفاده میکند بعد، از درون شروع به فرو ریختن میکند. در ادمه، استاد راجع به داستان پیامبران فرمودند: داستان پیامبران در کلام الله خیلی مهم است؛ علت آن است که داستان پیامبران حاوی مطالب بسیار مهم و آموزشی است که خواندن کلام الله؛ باعث تثبیت فواد به معنی آرامش دل میشود. همه پیامبران ۱۰ برابر مردم عادی زندگی سختی داشته اند، همهی آنها خیر خواه مردم بودند، سختی ها را تحمل میکردند؛ یعنی از آنها امتحان گرفته میشد بعد به آنها رسالت داده میشد. در کلام االله شریف در بارهی قوم عاد گفته شده است.
قوم عاد از عود می آید؛ یعنی قومی که به دامن تاریکی و نیروی منفی برگشت میکند و هر چه از آیات الهی به آنها گفته میشد از کلمه جحد به معنی انکار استفاده میکردند و این اولین نشانه است. نشانه ی دوم؛ عصیان میکنند؛ یعنی سرکشی میکنند، در مقابل فرامین الهی راه انکار را پیش میگیرند. ویژگی سوم؛ هر جبار و عنیدی (سنگدل و زورگو) فرمان میگیرند؛ اگر مردمان سر زمینی این ویژگیها را داشته باشد، مانند: قوم عاد است و عذاب بر آنها نازل میشود، کلمه ظلم به معنی تاریکی است، ظالم؛ یعنی کسی که تاریک می کند. تاریکی همان نیروهای منفی است، نیروی منفی برای این کارش را پیش ببرد به تاریکی نیاز دارد که حقایق را پنهان کند. در نور پنهان شدن امکان پذیر نیست، پنهان شدن در تاریکی میسر است.
منبع: سیدی تاریکی (امین)
نویسنده و رابط خبری: همسفر معصومه رهجوی راهنما همسفر حدیث ( لژیون ششم)
ویراستاری و ارسال: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر ژیلا (لژیون اول) نگهبان سایت
عکس: همسفر منیره مرزبان خبری
همسفران نمایندگی صفادشت
- تعداد بازدید از این مطلب :
106