اولین جلسه از دور پانزدهم کارگاه های آموزشی عمومی کنگره 60 نمایندگی آزادشهر ویژه مسافران با استادی مسافر امید ، نگهبانی مسافر علیرضا، دبیری مسافر نورمحمد با دستور جلسه" ظرفیت،مسئولیت، قبله گم کردن " روز سه شنبه 2 اردیبهشت ماه 1404 راس ساعت 17 آغاز به کار نمود.

خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان امید هستم یک مسافر
ابتدا از راهنمای خودم علی آقا ممنون و سپاس گزارم و از ایجنت محترم تشکر میکنم که این جایگاه را در اختیار من قرار دادند تا بتوانم خدمت کنم و از خدمت خودم آموزش بگیرم .
دستور جلسه این هفته ظرفیت ، مسئولیت و قبله گم کردن است معنی ظرفیت میشود ظرف و گنجایش هر شخص چقدر است این برای هر چیزی صادق است مثلاً داخل لیوان اگر یک پارچ آب بریزیم چون گنجایش لیوان یک پارچ نیست قطعاً آب از لیوان سرازیر میشود در حیوانات هم این صادق است مثلاً ظرفیت یک موش با یک عقاب متفاوت است و با هم فرق دارند ظرفیت را میشود با مثلث دانایی که همان تجربه ،تفکر ، آموزش است بالا برد این کار باید به صورت تدریجی و ذره ذره باشد تا نقطه تحمل بوجود بیاید که همان وادی نهم است که وقتی ما به صورت تدریجی نقطه تحمل را بالا میبریم ظرفیت مان را هم باید بالا ببریم خودمان نمیتوانیم ظرفیت وجودی خودمان را بالا ببریم باید با آموزش و دانایی این کار را کنیم تا ظرفیت وجودی ما بالا برود.
در مورد مسئولیت : جناب مهندس میگوید از سوال میآید از پاسخگویی میآید مثلاً کسی در اداره مسئولیت دارد آن شخص رئیس اداره میشود ولی معنی دیگر آن پاسخگو بودن آن اداره است هر اتفاقی و هر مشکلی بوجود آید آن شخص مسئول و پاسخگو است اگر شخصی از او سوالی داشت باید جوابگو باشد مسئولیت یعنی پاسخگو بودن به سوالات است وقتی شخص با دانایی ظرفیت کاری را داشته باشد میشود به آن مسئولیت داد اگر ظرفیت آن را نداشت قبله را گم میکند، قبله گم کردن همان هدف گم کردن است یکی از چیزهایی که در زمان مسئولیت باعث میشود تا ما قبله را گم کنیم مغرور شدن است و آقای مهندس داستان ایاز را تعریف میکنند و میگویند که قبل از اینکه مسئولیتی بگیرد با لباس کهنه وارد حکومت شده بود و اینها را نگه داشته بود و هرروز اینها را نگاه میکرد وکسی را هم نمی گذاشت وارد اتاقش بشود برای اینکه یادش نرود کی بود و الان هر جایگاهی دارد فراموش نکند،هدف یا قبله اش را گم تکتد،یکی از نشانه های گم کردن هدف این است که جایگاهمان را فراموش میکنیم و وارد دنیای تاریکی میشویم،همانطور که استاد امین میگویند: دروازه ورود به تاریکی غرور و کبر است،ممنونم از اینکه با سکوت خودتان به حرفهای من گوش دادید.

عکس : مسافر محمد لژیون یکم
تایپ : مسافر علی لژیون یکم
ارسال : مسافر جواد لژیون یکم
- تعداد بازدید از این مطلب :
115