English Version
This Site Is Available In English

هر انسانی نیاز به قبله دارد

هر انسانی نیاز به قبله دارد

یازدهمین جلسه از دوره هشتم جلسات لژیون سردار مسافران نمایندگی شیخ بهایی، با دستور جلسه «ظرفیت و مسئولیت (قبله گم کردن)»، با نگهبانی پهلوان مسافر محمد و دبیری پهلوان مسافر سعید و استادی دیده‌بان محترم مسافر اصغر منصوری، یکشنبه ۳۱ فروردین ۱۴۰۴، ساعت ۱۵:۳۰ برگزار گردد.

  • خلاصه سخنان استاد:
  • سلام دوستان اصغر هستم یک مسافر
  • خداوند را شاکریم که وصل‌ها را انجام می‌دهیم.
  • انشاالله سال خوبی در پیش داشته باشیم؛ سالی که نکوست از بهارش پیداست. از این بابت خوشحالیم که خداوند دوباره ما را به کنگره دعوت کرده است و سال جدیدی را در کنگره شروع می‌کنیم. این موضوع برای ما بسیار خوشایند است، زیرا آقای مهندس بهشت را برای ما ترسیم می‌کند و بهشت جاری‌ایست و جایی است که در آن آموزش می‌بینیم و دانایی کسب می‌کنیم.
  • تعطیلات عید برای ما به عینه ثابت کرد که حال خوب کجاست. بسیاری از ما ویلا داشتیم و به مسافرت‌های خوبی رفتیم و با خانواده‌مان لحظات خوبی را سپری کردیم؛ اما وقتی به کنگره برگشتیم، احساس کردیم که اینجا بهتر است. هر جا که می‌رویم، جاهای خوبی هستند. اما اینجا برای ما خاص‌تر است. کار ما چیست؟ کار ما کمک به دردمندان است و وجود خداوند در دل دردمندان است و با یاد خداوند دل‌های ما آرام می‌شود و ما در کنگره این را تجربه می‌کنیم. اینکه پشت درب اینجا هر کدام از ما کار و زندگی خودمان را داریم، ولی پیراهن سفیدی که می‌پوشیم ۵۰ درصد آرام می‌شویم و وقتی به کنگره می‌آییم ۱۰۰ آرام می‌شویم و این چیزی نیست جز وجود خداوند.
  • دستور جلسه این هفته ظرفیت ومسئولیت (قبله گم کردن) است.
  • در سی‌دی چالش دو آقای مهندس به زیبایی درباره مسئولیت و اندازه صحبت می‌کند. شما اگر اندازه لژیون نبودید، اینجا نبودید. الکی نیست! در سی‌دی امروز استاد امین همین را می‌گوید: «کسی الکی به جایی نمی‌رسد». این‌طور نیست که فکر کنید یک شبه به هدف می‌رسید.
  • من همیشه با خودم این مشکل را داشتم که چرا یک نفر به دنیا می‌آید و اینقدر عظمت دارد. قرآن می‌گوید: «انسان هیچ چیز نیست جز سعی و تلاش خودش». 
  • سرنوشت و تقدیر ما از روز الست شروع شد. مگر الان شما به لژیون سردار نیامدید؟ شما خودتان یک قبله‌اید و الان پیشگامانی برای کل سیستم کنگره ۶۰ در زمین هستید. یعنی برای ۲۰۰ میلیون سال دیگر شما قبله هستید. 
  • ولی حواسمان جمع باشد، چون عده‌ای به ما اقتدا خواهند کرد و ما را الگو قرار می‌دهند. حالا من چند روز پیش هم در شعبه سلمان بودم و گفتم که کار ما در لژیون سردار خیلی مهم است. ما الکی دعوت نشدیم، شما به لژیون پایه آمدید. یعنی اگر ضلع مادی را در کنگره بردارید، هر چقدر هم که علم باشد هیچ چیز نمی‌ماند. به قول آقای مهندس که می‌گویند: «اگر صندلی نباشد، چه کسی می‌خواهد یاد بگیرد؟ اگر سقف نباشد، این "N.G.O" دیگر چه فایده‌ای دارد».
  • در دوره کرونا خیلی‌ها به خاطر نداشتن مکان جمع می‌شدند. ما سقف داشتیم، درب داشتیم، کلید داشتیم و صاحب بودیم. این‌ها مال شماست، قدم‌های شماست و مال گذشته شماست. ولی آیا اگر با خودم فکر کنم که اگر من نباشم، کنگره از بین می‌رود؟ اگر کنگره نبود، شما کجا بودید؟ این را به خودمان بگوییم. گاهی وقت‌ها منیت هم سراغ‌مان می‌آید؛ ولی این را بدانیم که وظیفه داریم و وظیفه‌مان این نیست که هر دو هفته دستور جلسه را بخوانیم و بلند شویم برویم. نه، ما مسئولیت داریم و نباید قبله‌مان را گم کنیم. آقای مهندس معلم ما است. ما دنبال حق بوده‌ایم و هستیم. 
  • ما باید خودمان را نگاه کنیم و ببینیم روزی که به کنگره آمدیم، چگونه بودیم. خودم را می‌گویم که خیلی صفت‌های بد دارم؛ ولی چون در کنگره هستم، آرام آرام در حال تغییر هستم. اول درمان شدیم، بعد جهان‌بینی کار کردیم، بعد روش سیگار و بعد روش اضافه وزن. انشاالله فردا هم مورد دیگری می‌آید. این بودن ما است و این گم نکردن قبله است که ما به بالا برسیم و پرواز کنیم. به هیچ وجه نمی‌توانی تنهایی پرواز کنی. بزرگان ما، مثل ائمه‌مان و خیلی‌های دیگر نمی‌توانند فقط در کوه بنشینند و روی خودشان کار کنند. پس ما را چه کسی راهنمایی می‌کرد؟ چه کسی راه را به ما نشان می‌داد؟ آن‌ها آمدند وسط میدان و طبق سی‌دی استاد امین و آقای مهندس که می‌گویند: «بزرگان ما خیلی سختی کشیدند. هزار برابر بیشتر از من سختی کشیدند تا راهنما شوند». انبیاء سختی کشیدند که راهنمایی کنند. الان شما راهنما و قبله هستید. حالا یک قبله داریم، قبله‌ای که باید از دستور یک معلم پیروی کنیم. معلمی که چیزی را برای ما می‌خواهد، مثل کمک راهنما. نباید این قبله را اشتباه برداشت کنیم. مسئولیتی بر دوش گرفتیم که الان می‌گوید بنای خراب باید آباد شود.
  • بخشش، پولی که در لژیون سردار است. اگر من فقط پول بدهم و درونم و صفت‌هایم زشت باشد و در کنگره دم درب باشم، بنایی آباد نمی‌کنم. فکر نکنیم که حالا پول دادم و باید زودتر به من چای بدهند یا بگویند بفرما یا من راهنما هستم. این‌ها غلط است، این‌ها فقط اسم است. فقط اینکه زنده باد پهلوان مجید که ۵۰۰ میلیون داده است. زنده باد آقای مهندس که می‌گوید الگو بودن خیلی مهم است. 
  • باید سعی کنیم بی‌نقص بشویم. در کنگره، جایگاه‌هایی که به ما می‌دهند را باید قدر بدانیم. یک روز یک خبرنگاری به آقای امین گفت: پسر مهندس بودن چه طعمی دارد. او گریه کرد و گفت: «خیلی سخت است، خیلی سخت».
  • من خودم را قبول کردم. وقتی که یک پولی را دادم و یک ستونی در کنگره درست کردم. من خودم را وصل کردم و اینجا بودنم همراه با حرمت و جهان‌بینی کنگره ۶۰ است.
  • در این جمع سردار، ما همه باید توجه کنیم که اگر کسی هنوز درونش کینه باشد، قبله خوبی نیست و مطمئن باشید که قبله اصلی را گم می‌کند. قبله اصلی ما کینه، حسد و منیت نیست. خدایی نکرده فخر فروشی نمی‌کنیم و از بالا نگاه نکنیم. باید خیلی حواسمان را جمع کنیم.
  • ما باید الگو باشیم. الگو برای وقتتان، لژیون سردار یا پهلوانی. ممکن است تازه‌واردی باشد که فقط به الگو نگاه کند و پول بدهد. من روش "D.S.T" را نمی‌شناختم، آقای دژاکام را نمی‌شناختم، از روی الگوها متوجه روش درمان و مهندس شدم. حالا بچه‌ها می‌آیند و می‌گویند: آقای پهلوان و صفت‌ها را می‌خوانند. اما نشانه‌ها چیست؟ از همه افتاده‌تر، اول همه سلام می‌کند و به همه احترام می‌گذارد. اینگونه مشتاق می‌شوند، قوانین لژیونی سردار را بخوانند. بعد یک قبله می‌خواهند و یک راهنمای روش "D.S.T" و به قبله‌اش نگاه می‌کند که می‌گوید سلام دوستان اصغر هستم یک مسافر، رهایی چند سال و چند ماه. با خود می‌گوید پس من هم می‌توانم درمان شوم. آرام آرام می‌آید و وادی‌ها را می‌خواند و حرکت از روز اول کنگره شروع می‌شود.
  • هر انسانی نیاز به راهنما، قبله و الگو دارد. ما هم می‌توانیم قبله‌مان را گم نکنیم و هم قبله‌ای برای دیگران باشیم؛ قبیله‌ای که رستگار شوید. 
  • یک روز با آقای جلال امینی به فرمانداری رفتیم تا برای همین شعبه ساختمانی بسازیم (آقا جلال ایجنت بود). در راه به جلال گفتم: هیچ نترس، همه چیز حل می‌شود. وقتی وارد اتاق فرماندار شدیم، او گفت: بفرمایید چای و در نهایت، مشکل حل شد. وقتی بیرون آمدیم، جلال گفت: چقدر راحت حل شد! من گفتم: چون ما برای خودمان نمی‌خواهیم. نیت مهم است. اینکه ما با چه نیتی می‌خوابیم، چه کار می‌کنیم و به چه نیتی شال می‌اندازیم، بسیار مهم است. 
  • نود درصد از بچه‌هایی که بعد از چهار سال سمتی دارند، از همین راه گول می‌خورند. از چه راهی گول می‌خورند؟ از اینکه ما دو نوع عشق داریم: «محبت عام و محبت خاص». محبت خاص، محبتی است که من نسبت به زن و بچه‌هایم دارم، و محبت عام مثل محبت مهندس که نسبت به همه ما دارد.
  • خدمت هم دو نوع داریم: خدمت خاص و خدمت عام. طرف می‌آید و می‌گوید من فقط می‌خواهم ایجنت بشوم، اما ما خدمت عام داریم. فقط دعا کنید که در این دایره بمانیم. من همیشه در آن روزها سر نماز دعا می‌کردم که خدایا، من را سر نماز بمیران. حالا وقتی به کنگره آمدم، از خدا خواستم که در مسیر کنگره باشم، چون مطمئن هستم که وقتی چهارده ثانیه سکوت می‌کنیم، به خدا وصل می‌شویم و اینجا تمرینی است برای جاهای دیگر.
  • اگر چیزی داریم، در حال ساختن بنایی هستیم. فکر نکنید که مجانی کار می‌کنید. اگر پولی را در کنگره ۶۰ می‌دهید، برای خودتان می‌دهید. مطمئن باشید حتی آن ایجنت، مرزبان که می‌گوید من باید به کرمان یا اهواز بروم، خیلی باید خداوند را شکر کند. باید خداوند را شاکر باشیم که اجازه خدمت به ما را می‌دهد و این امکان را فراهم می‌کند که با پول خود به دیگران کمک کنیم. اما باید مراقب باشیم که خدایی نکرده با پول و امکانات‌مان پیمان‌های نادرست نبندیم. ما آقا و سرور دیگران نیستیم.
  • گاهی اوقات رهجوها از راهنما یا ایجنت خود شاکی می‌شوند. باید هوشیار باشیم که این اتفاق برای ما نیفتد و در رأس هم قبله‌مان را گم نکنیم. قبله گم نکردن در کنگره به این معناست که به آقای مهندس گفتم: چکار کنم که همیشه دنبال شما باشم؟ و ایشان پاسخ داد: «چیزهایی که به شما یاد دادم را عمل کنید». این به این معنا نیست که هر روز به آقای مهندس سلام کنم یا دنبالشان باشم، بلکه باید به سی‌دی‌هایی که به من یاد می‌دهد عمل کنم و به حرمت کنگره احترام بگذارم.
  • آقای مهندس نیاز به الگو دارد و الگوهای او ما هستیم. باید هوشیار باشیم که خدای نکرده با رفتارمان این الگو را زیر سوال نبریم. در سی‌دی‌ها گفته می‌شود: پندار نیک، گفتار نیک، کردار نیک. انسان‌هایی که این سه اصل را دارند، می‌مانند؛ کسانی که این اصول را یاد می‌گیرند، آموزش می‌بینند و عمل می‌کنند، می‌توانند در جهان‌های دیگر به راحتی پرواز کنند.

 

 

  • تایپ: مسافر محمد (لژیون۸)، مسافر جواد (لژیون۲۱)
  • ویراستار: مسافر حسین (لژیون۲۳) مسافر مهدی (لژیون۱۶)
  • مرزبان خبری: مسافر میلاد (لژیون۱۹)
  • تهیه و ارسال: مسافر حمزه

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .