English Version
This Site Is Available In English

ظرفیت و مسئولیت مانند دو کفه ترازو هستند

ظرفیت و مسئولیت مانند دو کفه ترازو هستند

یازدهمین جلسه از دوره شانزدهم کارگاه‌های آموزشی خصوصی همسفران کنگره‌۶۰ نمایندگی گنجعلی‌خان کرمان با استادی راهنمای تازه‌واردین همسفر حمیده، نگهبانی همسفر زهرا و دبیری همسفر رویا با دستور جلسه «ظرفیت و مسئولیت (قبله گم کردن)» روز دوشنبه ۱ اردیبهشت‌ماه ۱۴۰۴ ساعت۱۶:۰۰ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:

خداوند را سپاسگزارم که روزی‌ من کرد تا بتوانم از این دیدگاه از شما دوستان عشق و محبت آموزش بگیرم. به رسم ادب از آقای مهندس و خانواده محترمشان، دیده‌بانان پرتلاش، از راهنمایان بزرگوارم خانم منیره، خانم سحر و خانم شکوفه و راهنمای مسافرم آقا علیرضا کمال تشکر را دارم؛ چرا که حال امروز و زندگی که سراسر آرامش است را مدیون این عزیزان هستم و آرزوی بهترین‌ها را برایشان دارم. خدمت ایجنت و مرزبانان دوره قبل و مرزبانان دوره جدید مسافران و همسفران تبریک عرض می‌کنم. قبل از این‌که در مورد دستور جلسه صحبت کنم به خانم محدثه دریافت شال ویلیام را تبریک می‌گویم. ظرفیت؛ یعنی پذیرش موضوعات، گنجایش، اندازه و جنبه و مسئولیت از خانواده سؤال می‌آید؛ یعنی من در برابر مسئولیتی که دارم وظیفه‌ای هم دارم و باید پاسخگو باشم. انسان از روزی که آفریده شد با دو ویژگی اختیار و انتخاب آشنا شده، این‌جا به خوبی درمی‌یابیم که آن چیزی جز مسئولیت نیست؛ مثلاً من مسئولیت شهر وجودی خودم را که همان  جسم و روان است را دارم. از همان ابتدا وقتی که خداوند انسان را خلق کرده مسئولیتی به او داده؛ یعنی من مسئولیت جسم خودم را دارم. در حقیقت خداوند در زمان خلقت تمام صفات خوب، زشت و زیبا را در انسان قرار داده تا بتواند عهده‌دار کلیه مسائل خود باشد.

قبله گم کردن؛ یعنی از تعادل خارج شدن، خود را گم کردن، غر زدن و لکنود شدن است. باید بدانیم ما در این بُعد نگهبان و مسافر هستیم، در واقع نگهبان روح و جسم خویش هستیم، هیچ‌کس هم غیر از اندازه و توانش نمی‌تواند فرمانروای عقل خودش باشد. باید بدانیم این میزان آگاهی و دانایی ما است که ظرفیت ما را بالا می‌برد؛ یعنی هر کسی بر اساس آن دانایی ظرفیتش بالا می‌رود. ظرفیت هم در واقع یک شبِ به‌وجود نمی‌آید و ذره‌ذره شکل می‌گیرد. انسان چون موجودی دارای اختیار است پس می‌تواند مسئولیت خودش را بپذیرد، ظرفیت ایجاد کند، هر قدر که دانایی فرد افزایش پیدا کند قطعاً ظرفیتش هم بالاتر می‌رود. ظرفیت پذیرش برمبنای عقل هر کسی است؛ یعنی خودش می‌تواند تصمیم بگیرد تا قبله‌اش را گم نکند؛ مثلاً اگر من یک مسئولیتی را دارم باید ظرفیتم با مسئولیتم برابر باشد تا قبله‌ام را گم نکنم. وقتی ‌که ظرفیت و مسئولیت من با هم برابر بود من معنی خدمت را درک می‌کنم و قبله‌ام را گم نمی‌کنم و می‌فهمم هدفم از خدمت چه می‌باشد؛ یعنی هدف من فقط یک وظیفه است، انجام وظیفه می‌کنم یا نه، دارم با عشق خدمت می‌کنم و مسئولیتم را به خوبی انجام می‌دهم و قبله‌‌ام را گم نمی‌کنم. ظرفیت انسان به قلب او بستگی دارد، هر قدر قلب انسان بزرگ‌تر باشد ظرفیتش هم بیشتر و بالاتر می‌باشد و در مقابل آن جایگاه و ثروتی که دارد کم‌تر از تعادل خارج می‌شود. ظرفیت و مسئولیت مانند دو کفه ترازو هستند و باید هم‌تر‌از باشند؛ یعنی اگر مسئولیتی که به ما واگذار می‌شود مطابق با ظرفیت ما باشد آن تعادل ایجاد می‌شود؛ ولی اگر مطابق با ظرفیت ما نباشد تخریب ایجاد می‌شود، در اینجا فرد دچار منیت می‌شود و قبله‌‌اش را گم می‌کند که هدفش از خدمت چه می‌باشد.

اگر ظرفیت جایگاهی را نداشته باشیم قطعاً قبله‌ خود را گم می‌کنیم و باعث می‌شود هستی آن جایگاه را از من بگیرد. به نظر من هر انسانی برای پذیرش هر مسئولیتی ابتدا باید نگاهی به خودش بیندازد که آیا ظرفیت یا گنجایش آن مسئولیت را دارد؟ زمانی که آماده انجام آن مسئولیت باشم می‌توانم مسئولیت‌پذیر باشم، به شرط آن‌که ظرفیت داشته باشم. باید بدانیم ظرفیت با تفکر، آموزش و تجربه ذره‌ذره شکل می‌گیرد، به قول آقای مهندس با مثلث دانایی صورت می‌گیرد. وقتی که ظرفیت ایجاد شود می‌توانیم مسئولیت‌پذیر باشیم، هر قدر هم ظرفیت‌مان بالاتر برود به همان نسبت هم پذیرش بیشتر است، اگر کسی ظرفیت برایش فراهم نشده باشد و به او مسئولیتی داده بشود قبله‌ و هدفش را گم می‌کند و به نتیجه هم نمی‌رسد و باعث ایجاد تخریب  هم برای خودش و هم برای اطرافیانش می‌شود.

انسان‌هایی که در درجات و کمالات بالایی هستند، ظرفیت و پذیرش بالایی دارند این افراد صور آشکار و صُوَر پنهانشان با هم یکی است. طبق صحبت‌های دیده‌بان محترم آقای اشکذری که گفتند ظرفیت؛ یعنی من چقدر خالی هستم، نه این‌که چقدر پُر هستم، به‌خاطر همین راهنمایان به رهجویان می‌گویند در هر مقام و جایگاهی هستید، اگر دکتر یا مهندس هستید پشت درب کنگره بگذارید و با ظرف خالی به داخل کنگره بیایید، اگر من ظرفم خالی باشد می‌توانم آموزش بگیرم و خدمت کنم. اگر دست من خالی باشد من می‌توانم یک چیزی را دریافت کنم، وقتی که دستم پر باشد نمی‌توانم چیزی را دریافت کنم باید حتماً آن ظرفم خالی باشد، به‌خاطر همین است که به رهجویان گفته می‌شود در هر جایگاهی که هستید با ظرف خالی بیایید تا بتوانید بهتر آموزش بگیرید. بدون یاد گرفتن دانش هم قطعاً استقامت ما بالا نمی‌رود باید دانش را دریافت کنیم.

از تجربه خودم بگویم که اگر من در هر جایگاهی بیرون از کنگره بودم اگر من دانش و آگاهی را داشتم همسر من دچار اعتیاد نمی‌شد یا خود من دچار اضافه وزن نمی‌شدم. استاد امین در سی‌دی تاریکی از اندازه گفتند؛ یعنی من اندازه غذا خوردن را هم نمی‌دانستم که دچار اضافه وزن شدم، در هر زمینه‌ای در تمام سطوح اگر من اندازه را بدانم دچار مشکل نمی‌شوم. یک مرد خارکن از حضرت موسی خواست که برایش دعا کند که خداوند تیشه‌ای به او بدهد که دیگر با دستش خار نکند، خداوند خواسته خارکن را برآورده کرد و تیشه‌ای به او داد؛ ولی فردای آن روز متوجه شد که مرد خارکن دستگیر شده و بعد متوجه شدند که خارکن با تیشه مرتکب قتل شده و یک نفر را به قتل رسانده، گفتند تو را تیشه داده‌ام که هیزم کنی نداده‌ام که بنیاد مرد کنی. با توجه به این داستان خیلی از چیزهایی که من ندارم و شاید هنوز ظرفیت لازم در من ایجاد نشده بوده و خداوند صلاح ندانسته این نعمت‌ها را به من بدهد قطعاً اگر من به خداوند ایمان و باور داشته باشم وقتش که برسد آن نعمت‌هایی که ظرفیتش در من شکل گرفته را خداوند به من می‌دهد. اگر ظرفیت با مسئولیتی که دارم یکسان باشد تعادل ایجاد می‌شود و قبله‌ام را هرگز گم نمی‌کنم.

رهایی چهل سی‌دی همسفر مژده رهجوی راهنما همسفر سلیمه (لژیون چهارم)

اهداء تقدیرنامه اعضاء لژیون سردار

مرزبانان کشیک: همسفر زهرا و مسافر مسعود
تایپیست: همسفر حکیمه رهجوی راهنما همسفر نجمه (لژیون سوم)
عکاس: همسفر سحر رهجوی راهنما همسفر نجمه (لژیون سوم)
ویراستاری: همسفر توران رهجوی راهنما همسفر نجمه (لژیون سوم)
ارسال: راهنما همسفر نجمه (لژیون سوم)
همسفران نمایندگی گنجعلی‌خان کرمان

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .