ظرفیت همان اندازه‌یِ ظرف وجودی ماست

سیزدهمین جلسه از دور یازدهم سری کارگاه‌های آموزش خصوصی کنگره ۶۰ نمایندگی گوجان با استادی مسافر محترم علی ، نگهبانی مسافر عبدالله و دبیری مسافر جعفر با دستور جلسه : (ظرفیت و مسئولیت ، قبله گم کردن)روز یکشنبه۱۴۰۴/۰۱/۳۱ ساعت ۱۷ آغاز به کار نمود .
خلاصه سخنان استاد:
خیلی ممنون از نگهبان محترم جلسه آقا عبدالله و دبیر محترمشان و ایجنت محترم و استاد عزیزم آقا پیام و گروه مرزبانی که به من این فرصت را دادند که خدمت کنم و آموزش بگیرم .
دستور جلسه این هفته در مورد ظرفیت و مسئولیت و قبله گم کردن است که استاد عزیز نکته‌های خیلی عالی را بازگو کرده‌اند .
ظرفیت همان اندازه‌یِ ظرف وجودی ماست و مسئولیت به کسانی نسبت داده می‌شود که در مقام و منسبی قرار دارند و باید به  سوالاتی که از آنها درباره آن پست و مقام پرسیده  می‌شود جواب دهند،همانطور که همه ما می‌دانیم قبله هم به جایگاه رفیعی گفته می‌شود که انسان‌ها به طرف آنجا عبادت می‌کنند ،همچنین قبله می‌تواند جایگاه یک عالمِ بسیار دانا و آگاه باشد که افرادی که راه گم کرده اند می‌توانند تمام راهنماییهای لازم  را دریافت کنند و راه درست خود را که حرکت به سمت ارزش‌هاست پیدا کنند.سه مؤلفه هستند که مثل اضلاع یک مثلث  زندگی در روی این کره خاکی را تشکیل می‌دهند جمادات، نباتات و حیوانات.
انسان‌ها از جنس طبیعت هستند و هر موجودی در روی زمین جایگاه و ظرفیتی دارد . مثلاً سگها را به وفاداری می‌شناسیم و گربه  را  دزد ،یا حیواناتی مثل شیر ، ببر ، گرگ بسیار درنده هستند پس می‌بینیم که هر کدام از این موجودات جایگاه مشخصی دارند. صفات انسان‌ها هم جدا از صفات حیوانات نیست مثلاً انسان‌هایی مثل شیر دلیر هستند و انسان‌هایی دیگر مثل گرگ درنده و انسانی دیگر مانند مار گزنده؛انسان به خاطر اینکه اشرف مخلوقات شناخته شده است ، مقام و ارزش بسیار بالایی نسبت به بقیه موجودات دارد و می‌تواند به وسیله‌یِ نیروهایی که خداوند در وجودش نهاده است مسیر را تا رسیدن به تکامل و مقام والای انسانیت ادامه دهد ، با نگاه به همین مکانی که در آن قرار داریم در می‌یابیم که اشخاصی که وارد کنگره می‌شوند نسبت به مسائل مختلف ظرفیت‌های گوناگونی دارند مثلاً ظرفیت یک راهنما یا یک ایجنت با ظرفیت یک تازه وارد یا یک مسافرِ سفر اولی برابر نیست . نفس ما از هزاران سال پیش در جریان حیات قرار گرفته و با تلاش و کوشش و کسب دانش  مدام در حال تکامل است تا سرانجام به همان نقطه‌ای برسد که از آنجا انشعاب یافته است ،داستان قدیمی هست که یک دانشمند عالم و دانایی قصد کرد  با کشتی سفر کند.دانشمند ادعای بالایی از علم داشت و در بین راه ناخدا را صدا زد و به او گفت: هیچ علم از عالم هستی داری ؟ ناخدا جواب داد نه ! دانشمند به او گفت : پس نیمی از عمرت در فناست ، ناخدا بسیار نگران شد و چون هیچ جوابی نداشت سخن نگفت . در ادامه ی سفر ، طوفانی شدید شروع شد و کشتی در معرض غرق شدن قرار گرفت ناخدا رو به دانشمند کرد و گفت : از علم شنا چیزی میدانی ؟دانشمند جواب داد نه! ناخدا گفت: پس کل عمرت در فناست ، چون که کشتی غرق این گرداب‌هاست . اگر انسان‌ها اشتباهاً در جایگاهی قرار بگیرند که ظرفیت آنجا را نداشته باشند بسیار خطرناک می‌شوند و قبله خود را گم می‌کنند مثلاً فرض کنید به  یک سرباز  مسئولیت فرماندهی جنگ را بدهند به نظر شما چه اتفاقی رخ می‌دهد؟پس ما به این نتیجه می‌رسیم که هر کسی نسبت به ظرفیت و دانش و آگاهی که دارد جایگاهش در این جهان مشخص می‌شود.
خیلی ممنون که به صحبت‌های من گوش دادید خودتان و آقای مهندس را تشویق کنید.

نگارش سخنان استاد: همسفر حسین
تنظیم و ارسال: مرزبان خبری مسافرابوالقاسم