ظرفیت همان گنجایش است

جلسه دهم از دوره هفتم سری کارگاه های آموزشی عمومی کنگره 60 ویژه مسافران و همسفران نمایندگی پرند، با استادی راهنمای محترم مسافر مهدی، نگهبانی مسافر محسن و دبیری مسافر محمد با دستور جلسه "ظرفیت و مسئولیت (قبله گم کردن)" شنبه 30 فروردین 1404 ساعت16:30 آغاز به کار نمود.

خلاصه سخنان استاد:

سلام دوستان مهدی هستم یک مسافر، خداوند را شاکر هستم که توانستم بار دیگر در این جایگاه قرار بگیرم از جناب مهندس و تمام راهنمایانی که تا اینجا به من یاری داده اند سپاسگزار هستم و تشکر می‌کنم.
دستور جلسه ظرفیت و مسئولیت(قبله گم کردن) است و همانطور که می‌دانید ظرفیت همان گنجایش است و مسئولیت یعنی زمانی که کسی کاری را به عهده می‌گیرد باید پاسخگو باشد چون مورد سوال قرار می‌گیرد هدف در این دستور جلسه همان قبله است، در کنگره 60 و مخصوصا این دستور جلسه اگر من بخواهم مشارکت کنم باید در همان مقطعی که هستم در باب آن صحبت کنم در غیر این صورت قبله گم کردن و خود معرکه گیری می‌شود، من این را می‌دانم که اگر انسان انرژی خودش را برای رسیدن به هدفش ذخیره و خرج کند زودتر و راحت تر به هدفش می‌رسد و نتیجه بهتری می‌گیرد من حدود 17 ماه سفر کردم ولی اگر بخواهم از سفرم برای کسی بگویم چیزی که خیلی به من کمک کرد این بود که در حاشیه نبودم و هرچی که راهنمای من می‌گفت حتی اگر در پروتکل و متد کنگره 60 نبود به جز چشم چیزی نگفتم و عمل کردم و به رهایی رسیدم، بیماری های نادری که داشتم درمان شدند، قرص های اعصاب و روان همه کنار رفت و امروز در خدمت شما هستم در جایگاه راهنمایی در این جایگاه حس مالکیت یعنی همان معرکه گیری، من در یک لژیون عضو هستم و مسئول آن هستم ولی دلیلی ندارد که بگویم من دارم آموزش می‌دهم خودم نیز در حال آموزش گیری هستم و باید جایگاه خودم را بدانم زمانی من دچار معرکه گیری می‌شوم که لژیون من و رهجو من به سراغم بیاید از آنجا آموزش متوقف می‌شود، من اینطور نگاه می‌کنم که هر رهجویی عضو لژیون یکم می‌شود آمده است تا یک چیزی به من یاد بدهد همه نقش خودشان را دارند همه تخریب و نقشه خودشان را دارند و پیدا کردن آن کلید برای من آموزش است اگر از این نگاه به جایگاه راهنمایی نگاه کنم قطعا می‌توانم موفق تر باشم و تمام سعی من تا به الان این بوده که این چنین باشد، اگر کسی بخواهد جایگاهی را قضاوت کند باید خودش در آن جایگاه قرار بگیرد و اگر برای مثال من نوعی در یک جایگاه خطایی کردم مطمئن باشید شخص دیگری در آن جایگاه نبوده که آیا در آن شرایط تصمیم دیگری می‌گیرد یا خیر و من نوعی با آن خطایی که کرده ام در حال آموزش هستم چون روزگار خودش یک معلم است، اهداف کنگره 60 مزیتش به آن است که هدفش معنوی است هر چند از دل معنویات مادیات نیز در میاید ولی چون اهداف کنگره معنوی است در ادامه کسی نباید آنها را برای خودش جایگاه شخصی فرض کند، در کنگره 60 هر چه کسی جلوتر میاید جایگاهش بالاتر نمی‌رود بلکه جایگاه آموزشی او فرق می‌کند جایگاه مسئولیتی اش فرق می‌کند من نوعی اگر بخواهم یک مرزبان را قضاوت کنم باید در جایگاه او قرار بگیرم و بر فرض محال که یک مرزبانی در یک تاریخی اشتباهی مرتکب شده است من نباید آن را تکرار کنم کار دیگری نمی‌توانم انجام دهم چون کنگره جوری نیست که قوانینش را از جایی آورده باشند یا از قبل آماده بوده باشد، دیدید که امروز یک قانون میاید و فردا ممکن است لغو بشود حتی اقلیم آن منطقه نیز در اجرای قوانین تاثیرگذار است ممکنه جایی بگویند جلسه ساعت 4 شروع بشود و در جای دیگری ساعت 5 شروع شود پس اگر کسی به چشم معنوی نگاه کند قطعا در بلند مدت ضرر نخواهد کرد و منفعت برای او می‌رسد ولی در کوتاه مدت حاشیه ها خیلی آنی پاداش می‌دهد و چون این پاداش ها ادامه ندارد شخص از گردانه آموزش حذف می‌شود.
قسمت دوم دستور جلسه تولد آقای رضا علی است، ممکن است شنیده باشید که دستور جلسه باید به آن شخص بخورد زمانی که تاریخ تولد رضا علی مشخص شد دستور جلسات هنوز نیامده بود و مشخص نبود چی است برای مثال من فکر می‌کردم هفته اول صورت مسئله اعتیاد دستور جلسه است ولی وادی اول بود پس این نشان دهنده آن است که تصادفی نیست موضوع دستور جلسه با تولد شخص، حالا چرا این دستور جلسه در این هفته آمده است به خاطر این که رضاعلی اصلا در حاشیه نبود و اگر امروز اینجا است به خاطر این هست که مسئولیتی که بهش داده می‌شد را با بالاترین کیفیت انجام می‌داد کسی که تولدش را می‌گیرند اینطور فرض کنید که در مقطعی از زندگی اش به نشانه ها توجه کرده و متوجه شده که شان و جایگاهش در آن جایگاه نیست، این را که متوجه شده وارد کنگره شده است و به خاطر همین هست که امروز تولدش را جشن می‌گیرد خیلی ها ممکن است بیایند و درمان بشوند و بروند ولی چون نمی‌دانند جایگاه و تخریبشان کجاست و مسئله را فقط مواد مخدر و قطع آن می‌دیدند زمانی که درمان شدند و قطع مصرف شدند رفتند ولی کسی که هدفش خدمت به انسان های دیگر است و پرداخت آن دِینی که به کنگره دارد او قاعدتا حالش امروز بهتر است و این رضا علی است که جشن او را هم می‌گیریم که جزو اولین رهایی های شعبه پرند است، به او و خانواده محترمش تبریک می‌گویم و امیدوارم که این تولد ها ادامه داشته باشد و روزی آزاد مردی رضاعلی عزیز را ببینیم از اینکه به صحبت های من توجه کردید از همه شما ممنونم.

تهیه و تنظیم: مسافر یاشار

مرزبان خبری: مسافر حجت