جلسه دوم از دوره پنجم سری کارگاههای آموزشی خصوصی کنگره ۶۰ نمایندگی دماوند به استادی مسافرامیر، نگهبانی مسافر یاسر و دبیری مسافر سعید دستور جلسه ((ظرفیت و مسئولیت قبله گم کردن)) دوشنبه 2 اردیبهشت ماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۷:۰۰ آغاز به کار کرد.

سخنان استاد:
ابتدا خدا را شاکرم که این جایگاه را بار دیگر تجربه کردم،من در ابتدا میخواهم به مرزبانان قبلی خدا قوت و خسته نباشید بگویم و به مرزبانان جدید که همگی از برادر لژیونی های خودم هستند تبریک بگویم و باید بگویم که این عزیزان از ابتدای سفر چه تغییرات مثبتی کرده اند و ظرفیت و مسئولیت این جایگاه را در خود ایجاد کرده اند.
ما همگی در جامعه نسبت به ظرفیت خود یک مسئولیتی داریم و همگی با آن مسئولیتی که داریم سر وکار داریم و هر شخص مسئول بدن و زندگی خود و در جایگاه خانواده به عنوان یک پدر و مادر و همین طور در جامعه با هر عنوان شغلی یک مسئولیت بالاتری داریم و این نقطه تحمل و ظرفیت نسبت به آن جایگاه در هر شخصی وجود دارد.
با ورود به کنگره 60 یک سری از ظرفیت هایی که من از دست داده بودم به مرور زمان به من برگردانده شد و از ابتدای سفرم مسئولیت سفر و درمان خودم را پذیرفتم،مسئولیت سفر چیست؟خوب سفر کردن و تمام نکاتی که راهنما در لژیون به من می گوید و از مهمترین این مسائل نوشتن سی دی ها و سر وقت حاضر شدن در جلسات،سر وقت خوردن داروی خود و برای بزرگ شدن ظرف خود باید مسئولیت سفر خود را بر عهده بگیریم و اگر این مسئولیت را نپذیرم باعث می شود که ظرفیت لازم و نقطه تحمل در من ایجاد نشود و قبله خود را گم کنم و از جای دیگری سر در بیاوریم.
در کنگره 60 بسیاری از افراد آمده اند و به درمان نرسیده اند و رفته اند اینها مسئولیت سفر خود را برعهده نگرفته اند و به قول راهنمای عزیزم احمد آقا آن دسته از افراد را که میبینیم در نمایندگی به تمام وظایف رهجو عمل می کنند همیشه حال خوب و بهتری دارند و اینها سفر خوبی دارند زیرا آن ظرفیت و نقطه تحمل را در خود ایجاد کرده اند و مسئولیت این سفر را بر عهده می گیرند.
یک موضوع ساده در کنگره همین نوشتن سی دی است که شاید بعضی مواقع کوتاهی کنیم و میبینیم که چقدر کرخت و بی حال هستیم چون نتوانسته ایم ظرفیت را در خود ایجاد کنیم تا مطالب و آموزش های جدید را دریافت کنیم.
من در پنج ماه سفر خود بودم که وارد اوتی شدم و این ظرفیت برای خدمت را در خودم ایجاد کردم چون عاشق خدمت کردن بودم و هستم و هر سی سی که از داروی من کم می شد خدا را شکر می کردم،قبل از ورود به کنگره مصرف من خوراکی بود و هر ساعت به همسفر میگفتم یک گرم مواد مخدر بده و همیشه به او میگفتم کم است و تا چند ماه سفرم همسفرم باورش نمی شد که من امیر یک دهم سی سی از مصرف خودم کم میکنم و همیشه خدا را بابت این موضوع شکر میکنم و قدردان آموزش های کنگره هستم.

تنظیم و ارسال:مسافر مجتبی
- تعداد بازدید از این مطلب :
148