English Version
This Site Is Available In English

تمام هستی بر مبنای ظرفیت تقسیم‌ شده است

تمام هستی بر مبنای ظرفیت تقسیم‌ شده است

جلسه سیزدهم از دوره چهل و ششم از سری کارگاه های آموزشی خصوصی کنگره 60 در نمایندگی شهرری، به استادی مسافر میثم، نگهبانی مسافر امید و دبیری مسافر جواد با دستور جلسه: "ظرفت و مسئولیت (قبله گم کردن)" دوشنبه 1404/2/1 ساعت 17 آغاز به کار نمود.

خلاصه سخنان استاد:

سلام دوستان میثم هستم مسافر، قبل از هر چیزی خدا را شاکرم که توانستم برای اولین بار این جایگاه را تجربه کنم و از راهنمای خوبم آقا حسام تشکر می‌کنم که این فرصت را در اختیار من قرار دادند تا از شما دوستان آموزش بگیرم، دستور جلسه این هفته ظرفیت، مسئولیت و قبله گم کردن است، ما در زندگی با قبول کردن مسئولیت‌ها می‌توانیم ظرفیت خود را بالا ببریم.

یک مسافر با شروع سفر خود در کنگره به نوعی یک مسئولیت را پذیرفته است، او پذیرفته که با شروع سفر خود باید در چهار چوب قوانین کنگره 60 پیش برود و تا پایان سفر به تمام حرف‌های راهنما گوش بدهد تا به رهایی برسد، به طور مثال یک راهنما باید ظرفیت آن جایگاه را داشته باشد یا مثال لیوان آب که همه شما می‌دانید که اگر بیشتر از ظرفیت آن درون آن آب بریزیم لبریز می‌شود.

همه ما در زندگی مسئولیت هایی داریم، یکی مدیر و یکی سرپرست می‌باشد اما انسان در نهایت مسئول رفتار، کردار و یا شهر وجودی خود می‌باشد، من در اوایل ورودم به کنگره باور نداشتم که به درمان برسم و نمی‌توانستم خودم را با قوانین و شرایط کنگره سازگار کنم و فکر می‌کردم که تمام افرادی که در کنگره می‌بینم بیکار هستند و گویی وقت آنها آزاد است و یا شغل نیمه وقت دارند که می‌توانند در کنگره حضور پیدا کنند.

باور و ایمان من در اوایل نسبت به کنگره بسیار ضعیف بود اما با گوش به فرمان بودن به آموزش‌های راهنمایم و نتیجه دیدن عواقب کار، کم‌کم ایمانم به کنگره بالا رفت و در ماه چهارم سفرم آن ظرفیتی که در موردش صحبت می‌کردم در من شکل گرفت و یک مسئولیت کوچکی را پذیرفتم و همین امر باعث بالاتر رفتن ظرفیت من گردید.

من در زمان مصرفم آرزوی این را داشتم که در زمینه اعتیاد یک دارو، یک قرص یا یک شخصی باشد که با مراجعه به آن و یا مصرف آن دارو، تمام دوران تاریکی مصرفم به یکباره از بین برود و من پاک شوم، با ورودم به کنگره و آموزش‌هایی که از راهنمایم گرفتم تجربه‌ای برای من نمایان شد که گویا باید من این دوران تاریکی را سپری می‌کردم تا بتوانم قدر روشنایی‌ها را بهتر بدانم و لمس آن برایم لذت بخش تر از قبل باشد.

مرزبان کشیک: مسافر حسین
تنظیم و ویراستار: مسافر رضا از لژیون چهاردهم
تایپ: مسافر سعید از لژیون یازدهم
مسافران نمایندگی شهرری

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .