همسفر مبینا و مسافرشان با آخرین آنتی ایکس مصرفی تریاک وارد کنگره۶۰ شدند. به مدت ۱۰ ماه و ۳ روز به روش DST و داروی شربت OT با راهنمایی راهنما همسفر خندان و راهنما مسافر میلاد سفر کردند. در حال حاضر مدت ۶ سال و ۸ ماه است که به لطف خدا و دستان پر مهر آقای مهندس آزاد و رها هستند. ورزش ایشان در کنگره والیبال است. ایشان در جایگاه نگهبانی سایت و داوری مسابقات والیبال خدمت کردند و عضو لژیون سردار هستند.
باتوجهبه اتمام خدمت سایت همسفر مبینا و زحمات شبانهروزی این عزیز و مقارن شدن با دستور جلسه «ظرفیت و مسئولیت، قبله گمکردن» بر آن شدیم تا با ایشان گفتوگویی انجام دهیم. در ادامه توجه شما را به گفتگویی که با ایشان داشتیم جلب میکنیم.
.jpg)
افزایش ظرفیت و مسئولیت یک همسفر به چه عواملی بستگی دارد؟
زمانی که ما به کنگره میآییم و در جایگاه همسفری قرار میگیریم، چندی پس از آغاز سفر، یکسری خدمتها به ما داده میشود. این خدمتها میتواند قدم کوچکی باشد تا ما مسئولیت را یاد بگیریم؛ حداقل در فضای کنگره۶۰ که هر قدمی برای ما آموزشی دارد. ما در کنگره خدمتهای مختلفی داریم، از میکروفون گردان، پذیرایی، مهماندار و... شروع میشود تا میرسد به جایگاههای پرمسئولیتتر مثل ایجنت و مرزبان. اینها باید پلهپله صورت بگیرد تا رفتهرفته ظرف بزرگ و بزرگتر شود. من نمیتوانم بیایم و یکدفعه ظرف بزرگی را انتخاب کنم و بگویم من میخواهم ایجنت باشم! یک پیشنیازهایی برای اینها هست که در کنگره خیلی قشنگ آماده و چیده شدهاند. حتی کسی میخواهد که در جایگاه راهنمایی قرار بگیرد، از قبل ساعتها آموزش میبیند تا ظرفش بزرگ شود که بتواند مسئولیت اداره یک لژیون را بپذیرد. در بحث همسفران فکر میکنم که خیلی خوب این قضیه انجامگرفته است.
با اتمام خدمت پویا و فعال شما در سایت چه آموزش و درسی از این خدمت گرفتید؟
خیلی به این فکر کردم که چه آموزشهایی از این خدمت گرفتم؛ قطعاً لحظهلحظه آن برایم آموزش بود. خدمت سایت چون خدمتی است که محدود به مکان و زمان نیست، انگار شما در تمام ساعات شبانهروز با آموزشها سروکار دارید. چیزی که خیلی برای من بارز بود این بود که نقطه تحمل من در این خدمت خیلی بالا رفت و برای شخص خودم این مورد بهصورت خیلی پر رنگ رشد پیدا کرد. در وادی نهم گفته میشود که «وقتی نیرویی از کم شروع میشود و به درجه بالا و بالاتری میرسد، نقطه تحمل پیدا میکند.» ابتدا که وارد خدمت سایت شده بودم شاید صبور نبودم، شاید زود عصبی میشدم؛ ولی خدمت سایت باعث شد در همه بعدهای زندگی نقطه تحملم بالاتر برود.
چه عواملی باعث میشود که یک فرد مسئولیتهای خودش را بهدرستی انجام ندهد؟
اگر من با دانایی وارد یک خدمت نشوم اشتیاقی هم برای انجام آن خدمت نخواهم داشت و همین باعث میشود آن مسئولیتی که به من محول شده را بهدرستی انجام ندهم؛ در نتیجه آن خدمت باعث حال خرابم میشود. زمانی که حال من خراب باشد، دیگر توان و انگیزهای برای انجام آن کار هم ندارم. به نظر من همه اینها بر میگردد به مثلث دانایی «آموزش، تجربه و تفکر» که ما در کنگره آن را یاد میگیریم. اگر من آموزشهایم را بهخوبی دریافت نکرده باشم نمیتوانم پاسخ درستی به مسئولیتهایی که به من داده میشود بدهم.
رابطه بین مسئولیتپذیری و ظرفیت در چیست؟
در جواب کوتاه به نظر بنده این دو، رابطه خیلی مستقیمی میتوانند با هم داشته باشند. اولاً مسئولیت از سؤال میآید، زمانی که من یک مسئولیتی را میپذیرم در جایگاهی قرار میگیرم که باید در آنجا از من سؤال پرسیده شود و من باید پاسخگوی آن سؤالها باشم. چه زمانی میتوانم پاسخگو باشم؟ زمانی که به یک معرفتی از آن جایی که درش هستم رسیده باشم؛ یعنی به یک دانایی و آگاهی رسیده باشم. اگر به آن معرفت رسیده باشم هم خودم به آرامش میرسم و هم چیزی برای ارائه به دیگران دارم. در ادامه اگر آن ظرفیت لازم را کسب کرده باشم قبلهام را گم نمیکنم؛ یعنی چه؟ یعنی اینکه اصل خودم را فراموش نمیکنم، اینکه افرادی قبل از من آمدند و زحمت کشیدند و من باید پاسخگوی زحماتشان باشم؛ بهنوعی جواب کاشتههای آنها را بدهم تا رشد این بذرها ادامه داشته باشد. اگر من بتوانم ظرفیت را در خود بالا ببرم پس میتوانم مسئولیت داده شده را به نحو احسن انجام دهم. اگر غیر از این باشد باعث آسیب و تخریب در خود و دیگران میشوم و این یعنی هنوز ظرفیت لازم در من شکل نگرفته است.
بهعنوان کلام آخر اگر صحبتی دارید بفرمایید:
تشکر بابت اینکه این فرصت را به من دادید. همیشه از خداوند میخواهم اعضایی که خواستشان خدمت در سایت است، این اجازه به آنها داده شود و لذت این خدمت را بچشند؛ چون خدمتی هست که به قولی پنهان است. شاید خیلیها متوجه این موضوع نشوند و فقط بحث ظاهری را در نظر بگیرند؛ ولی این خدمت خدمتی است که در صورت پنهان خیلی اثر میگذارد. سپاسگزارم از دستانی که مینویسند، چشمانی که میخوانند و ذهنی که تراوش میکند. از آقای مهندس و خانواده ایشان ممنونم که اگر هر چیزی را تجربه میکنیم مدیون این خانواده هستیم. از راهنمایم ممنونم که با درایتشان مشوق من در این مسیر بودند. از تمامی کسانی که در این مدت همراه بودند از صمیم قلب سپاسگزارم. برای همه حال خوش آرزو میکنم.
انجام مصاحبه، طراح سؤالات و تایپ: همسفر مرجان رهجوی راهنما همسفر معصومه (لژیون پنجم)
عکاس: مرزبان همسفر مرضیه
ارسال: همسفر سعیده رهجوی راهنما همسفر خندان (لژیون هفتم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی لویی پاستور
- تعداد بازدید از این مطلب :
128