جلسه دهم از دوره چهل و دوم جلسات آموزشی خصوصی کنگره ۶۰ نمایندگی خمین با استادی مسافر حسین و نگهبانی مسافر مهدی و دبیری مسافر علیرضا با دستور جلسه " ظرفیت، مسئولیت(قبله گم کردن)" در روز یکشنبه ۳۱ فروردینماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۷ شروع به کار کرد.
.jpg)
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان حسین هستم یک مسافر؛
در ابتدا خداوند بزرگ را شاکرم که یک بار دیگر به من اجازه داد تا در این جایگاه قرار بگیرم، خدمت کنم و از تک تک شما آموزش بگیرم. سپاسگزارم از واحد اوتی نشریات و سایت که این فرصت خدمت را در اختیار من قرار دادند. جا دارد به مرزبانهای دوره قبل خدا قوت بگویم و برای مرزبانهای جدید آرزوی موفقیت کنم. سپاسگزارم از ایجنت محترم و مرزبانان ها به خاطر برگزاری مراسم درختکاری روز جمعه. اما در مورد دستور جلسه ظرفیت و مسئولیت ، قبله گم کردن؛ دستور جلسه خیلی مهمی است در زمان ۵ دقیقه نمیشود آن را شکافت و به محتوای واقعی آن پی برد. امیدوارم بتوانم اصل مطلب را بیان کنم. وقتی صحبت از ظرفیت و مسئولیت، قبله گم کردن میشود، در قبله گم کردن به این میخواهد اشاره کند که من حسین وقتی که ناسپاس شوم در هر زمینهای باعث دور شدن من از مسیر میشود. وقتی هدف مشخص شود و برایش تلاش شود، مطمئناً آن ظرفیت هم به وجود میآید. ظرفیت در همه یکسان نیست، ولی میشود با آموزشهای صحیح کنگره این ظرفیت را در خودمان به وجود آوریم. برای اینکه ظرفیت بالا رود باید حرکت کرد و تحت آموزش بود. اگر آموزشها را ببینیم کاسه کوچک به کاسه بزرگ تبدیل میشود و علم و آگاهی بیشتری در این ظرف جا میشود. ظرفیتها که میگویم اگر کوچک باشند مثل ظرفیت گنجشک فقط در حدی که روی درختان میپرد و کلاغ کمی بالاتر از آن، ولی عقاب ظرفیتش آنقدر بالاست که میتواند در اوج آسمانها پرواز کند و همه چیز را از آن بالا ببیند. برای اینکه مثل یک عقاب تیزبین باشیم و ظرفیت خودمان را بالا ببریم فقط باید آموزش دید. آموزش دیدن در کنگره خیلی ساده است. همین که سیدیها را به موقع بنویسیم، گوش به فرمان راهنما باشیم و فرامین کنگره را انجام دهیم ظرفیت را بالا میبریم. وقتی یک مسئولیت به من حسین داده میشود اگر من در این مسئولیت مثل درخت باشم هرچه بار میگیرد سرش پایینتر است و فقط کار خودش را انجام دهد. میتواند مسئولیتهای دیگری به من داده شود که باعث نشود در مسیر از هدف دور شوم. اگر باعث شود از مسیر و هدفم دور شوم یک جای کار در خود من لنگ میزند و باعث ناسپاسی می شود. باید بر روی خودم کار کنم و نقصی که در وجود خودم هست را رفع کنم. حالا این ناسپاسیها چه هست؟ این ناسپاسیها به من میخواهد چه بگوید؟ از خیلی چیزهای کوچک شروع میشود. وقتی من ۱۰ الی ۱۱ ماه تحت آموزش راهنما قرار میگیرم و راهنما از همه چیز خودش میزند و من را روی اصول به رهایی می رساند، حالا چه اتفاقی برای من میافتد؟ آیا من میمانم و خدمت میکنم و قدردان راهنماییم هستم، یا اینکه اصلاً یک فالوآپ میگیرم؟ وقتی من ناسپاس باشم و این کار را انجام ندهم، دیگر نباید انتظار حال خوب را همیشه داشته باشم. حال خوب تا جایی همراه من خواهد بود که سپاسگزار و قدردان همه نعمتهای خداوندی باشم، چه در کنگره و چه در بیرون از کنگره.
امیدوارم در ادامه از همه شما خوبان آموزش بگیرم.
از اینکه به صحبتهای من توجه کردید از همه شما سپاسگزارم.
نویسنده و ویراستار: مسافر حمید
عکس، تنظیم و بارگزاری: مسافر حجت
- تعداد بازدید از این مطلب :
174